باشگاه روزنامه نگاران مسجدسلیمان: یک بانوی ژاپنی راه دور و دراز شرق آسیا تا استان خوزستان را در جستجوی شِردِنگ می پیماید تا از نزدیک آن را ببیند. به گزارش سایت خبری باشگاه روزنامه نگاران مسجدسلیمان به نقل از خبرگزاری صداوسیما مرکز خوزستان، خانم توماکو از روزی که به طور اتفاقی در جریان تحقیقاتش به شردنگ برخورد شیفته آن شد و از همان زمان تصمیم گرفت به ایران سفر کند.توماکو سرانجام به همراه مترجمش پاییز پارسال به خوزستان آمد. استاد دانشگاه هنر ژاپن که همزمان در حال نگارش کتابی در زمینه صنایع دستی است تعطیلات نوروز امسال موفق شد در جریان سفر دوم خود ابتدا به شهر باستانی ایذه برود و سپس راهی اندیکا شود تا به تحقیق و پژوهش در زمینه دست بافته های زنان بختیاری بپردازد.
شردنگ یا شیردینگ یا شردینگ از صنایعدستی زنان کوچ نشین است که در اندازه های متفاوت، نقش ها و رنگ های متنوع و جذاب بافته و در عروسی ها و جشن ها به شکل نوارهای تزیینی آویزان می شد. زنان عشایر پشم مرغوب گوسفندان را می ریسند و رشته های نازک را به روش سنتی با رنگ های شاد و با طراوت می آرایند.آن ها نخ های رنگی را بر اساس طرح های ذهنی و با هنرمندی تمام شبیه قالی می بافند.این نوارهای نقش دار با منگوله های رنگ به رنگ تقریباً میان همه اقوام ایرانی به شکل های متفاوت یافت می شود.شردنگ در عروسی، جشن ها، اعیاد و مهمانی ها بر سر سیاه چادر آویزان می شد و با این کار پیام شادی و سرور را به میهمانان و رهگذران می رساند. به نظر نویسنده کتاب “دانشنامه قوم بختیاری”، شردنگ از دو واژه شیر که یادآور شجاعت و قدرت و “دِنگ” که در گویش بختیاری به معنی آرام و پابرجاست تشکیل شد و در کل معنایی مانند آرامش، امنیت و آسایش را می رساند.
ثریا داودی حموله می گوید: بختیاری با باورها و اعتقاداتشان زندگی می کردند و از دست بافته های ذهنی خود به همین منظور بهره می گرفتند.این اعتقاد وجود داشت که شردنگ شخص را از ارواح و موجودات خبیث و بد طینت محفوظ می دارد.بنابراین این وسیله زینتی را برای مصون ماندن از چشم زخم بر روی افسار برخی دام ها مانند گاوهای شیرده، اسب ها به ویژه اسب عروس، آراستن حجله، گهواره بچه و بر سیاه چادرها آویزان می کردند. نویسنده ژاپنی در اندیکا مهمان یکی از هنرمندان و بانوان پرتلاش و کارآفرین شهرستان شد.علاقمندی وافر خانم توماکو به صنایع دستی و زندگی عشایری بیش از هر چیز برای اهالی جالب بود.توران خانم می گوید: دوست ژاپنی اش حدود یک هفته در این شهرستان شمالی استان حضور داشت و با اشتیاق از چند منطقه دیدن کرد.توماکو هر بار از زنان عشایری و روستایی درخواست می کرد در مورد طرح، رنگ، نقش و شیوه بافت شردنگ به او توضیح دهند.گویا در کشور او هم چیزی شبیه شردنگ وجود دارد.
توماکو در این سفر علاوه بر آداب و رسوم مردم به طبیعت زیبا و دیدنی منطقه و خوراکی های محلی به ویژه کباب بختیاری هم به شدت علاقه مند شد.شدت علاقمندی و شیفتگی این محقق خارجی به آیین های محلی استان به حدی است که حتی پس از بازگشت به کشورش همچنان ارتباط خود را قطع نکرده و تلفنی با دوستان ایرانی گفتگو می کند. بانوی اندیکایی که گویی در میان صحبت هایش از هر فرصتی برای معرفی ظرفیت های برجسته و کم نظیر صنایع دستی، فرهنگی و گردشگری منطقه بهره می برد، معتقد است اگر چه توماکو به طور اتفاقی در مطالعاتش به قابلیت های فرهنگی اقوام ایرانی پی برد و به اینجا آمد اما ما خودمان می توانیم با برنامه ریزی و اندکی سرمایه گذاری به شکل سازمان یافته و اصولی، گردشگران داخلی و خارجی را جذب و زمینه تولید، اشتغال و درآمدزایی برای مردم منطقه فراهم کنیم.
او قابلیت های فراوان فرهنگی و توریستی منطقه را بر می شمرد و اذعان می کند: با اینکه خود سال ها در کسوت آموزگار و مربی در ادراه فنی و حرفه ای شهرستان فعالیت می کند ولی تا قبل از آمدن توماکو این قدر به عمق و ارزش دست بافته های متنوع زادگاهش پی نبرد. مثلا تاکنون این گونه دقیق و موشکافانه به نقوش هندسی و اشکال حیوانات و طبیعت در زمینه همین شردنگ ها نگاه نکرده بود.بنابراین ضرورت دارد در خصوص رازهای نهفته در دل تار و پود دست بافته ها و هنر سنتی مردمان این دیار به عنوان یکی از کهن ترین اقوام ایرانی، تحقیقی همه جانبه و کامل انجام و به جهانیان عرضه گردد. تحقیقی که پژوهشگر ژاپنی به خاطرش زحمت های بی شمار سفر از راه دور و دراز شرق آسیا به استان خوزستان را بر خود هموار کرد اما در داخل کشور تاکنون از آن غفلت شده است.غفلتی که اگر ادامه یابد چه بسا همین اندک صنایع دستی باقی مانده و ریشه دار در تاریخ، فرهنگ و ادب ایران زمین هم به علت گسترش زندگی به ظاهر شهرنشینی تا چند سال دیگر از بین برود.
کاشکی که شردنگ بیدم پیشه بهونت
چی لُپُک دِر بخورم وا مُل شونت
کاشکی مو شردنگ بیدم به میخ دارت
سی روز تنگ و تفاق بیام بکارت