باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان/ فرشيد خداداديان: نخستین بار که فعال فرهنگی همشهری،امان الله شیخ رباط،این هنرمند عرصه موسیقی را روی خط تلفن همراهش آورد،در یکی از ترافیک های همیشگی تهران بودیم. بی تکلف برایمان خواند و ما را برد به امامزاده طاهر و یاد کبک تاراز… بعد از آن وقتی با جمعی از دوستان هنرمند لوح فشرده کارش با گروه مستان بختیاری را شنیدیم، امیدوار شدیم که راه هنر پر رهرو است. امری که به تایید نزدیکان استاد علاءالدین، بزرگ ترین آرزویش در سال های پایان عمر بود. این مصاحبه با هنرمندی بی ادعا و آینده دار است که در آینده بیشتر از او خواهیم شنید….
لطفاً بیشتر خود را معرفی کنید:
با سلام به شما و همه مخاطبان. من سیاوش رضایی بختیاری هستم. متولد ششمین روز از هفتمین ماه سال 1352 در منطقه درخزینه و از طایفه بابادی عکاشه بختیاری و افتخار دارم که به عنوان یک علاقمند هنر اصیل ایرانی، در عرصه موسیقی بختیاری فعالیت می کنم.
این علاقمندی به هنر موسیقی از کجا شکل گرفت؟
از دوران کودکی صدای پدرم را در خاطر دارم که با نوایی خوش آوازهای”ایرج”،خواننده محبوب را با خود زمزمه می کرد و خاطرم هست که نخستین بار،من به تقلید از پدرم تلاش کردم ترانه های ایرج را بخوانم.علاوه بر این در خانه ما نیز همچون هر خانه بختیاری دیگر،صدای جادویی زنده یادبهمن علاءالدین،که آن سالها با نام هنری”مسعود بختیاری”فعالیت می کرد طنینی روحانی و مستدام بود و پس از آن در همان نوجوانی بزرگترین اتفاق هنری زندگی ام افتاد و آن هم دیدن سلطان موسیقی بختیاری،زنده یاد علاءالدین بود!
چگونه این توفیق حاصل شد؟
به واسطه همسایگی استاد با یکی از بستگان نزدیک خانوادگی مان و همچنین علاقه خانواده و اطرافیان و خودم به این صدای مخملین،در ضمیر ناخودآگاهم شروع به تکرار تصنیف ها و ترانه های ایشان کردم و روز به روز با تشویق خانواده و اطرافیان این تمرین و ممارست بیشتر شد تا اینکه به کلاس اول راهنمایی رفتم و هر روز در حیاط مدرسه،معلمی خوش پوش و با وقار را می دیدیم که همکارانش او را آقای علاء الدین صدا می کردند!
آیا از ایشان در مورد موسیقی هم سوال می کردید؟
جرات نمی کردم!یعنی به خودم اجازه نمی دادم که بخواهم در این زمینه با ایشان هم کلام شوم.اما با دقت رفتار و منش و وقار و ابهت ایشان را نگاه می کردم و این منش و رفتار برایم سرمشق بود.نه تنها سرمشق من،که الگوی تمامی دانش آموزان مدرسه و از جمله دوست خوبم و استاد امروز موسیقی بختیاری،”دیدار محمودی”بود که امروز او نیز گام در ادامه راه استاد نهاده و از خوانندگان خوب و شناخته شده بختیاری است.من و آقای محمودی آن زمان همکلاس بودیم و در مدرسه و در دوران جنگ و زیر بمباران های گاه و بیگاه اهواز تمام دلخوشی مان این بود که در مدرسه استاد علاءالدین را ببینیم و رفتار و گفتارش را سرمشق کنیم.
اما اکنون و تا همیشه به یاد بهمن علاء الدین می خوانم.به یاد کسی که در سخت ترین شرایط برای ماندگاری موسیقی بختیاری کوشید و هزینه داد.
چه هنگام توانستید بعنوان یک فعال عرصه موسیقی از محضر استاد علاالدین بهره مند شوید؟
سال ها بعد. هنگامی که با تمرین و ممارست توانسه بودم چند اجرا داشته باشم و در چند جشنواره شرکت کنم.با تلاش و پیگیری فراوان توانستم خود را به محضر ایشان برسانم و از نصایح ایشان چه در زمینه زندگی و چه عرصه موسیقی بهره مند شوم.حرفها،نکته ها و آموزه های استاد،امروز و هر روز در ذهنم مرور می شود و نکاتی را یاد گرفته ام که تا همیشه در کار و زندگی ام کاربرد دارد.
به جز محضر استاد علاءالدین از چه اساتید دیگری بهره برده اید؟
*درهمان دوران در محضر استاد هوشنگ جعفری زاده به یادگیری ردیف موسیقی ایرانی مشغول شدم و در کنار آن کارهای استاد شجریان را نیز با علاقمندی بازخوانی و تمرین کردم.شرکت در چند کارگاه آموزشی و مطالعه و تمرین در این عرصه را نیز مدنظر داشتم تا اینکه به درجه مربی گری در آواز رسیدم.از سال 1382بعنوان مربی آواز ایرانی در انجمن موسیقی خوزستان مشغول به کار شدم و همزمان به تحقیق در مورد مقام های موسیقی بختیاری و شاهنامه خوانی پرداختم که حاصل ده ساله کار و تحقیق در این عرصه،فراگیری انواع آوازها در گویش های مناطق مختلف بختیاری است.
تجربه کاری تان با گروه مستان بختیاری چطور بود؟
همکاری با یار همیشگی استاد علاء الدین،یعنی استاد برجسته”علی حافظی”،افتخاری بزرگ بود.آن کار به یاد استاد علاء الدین تهیه و ضبط شد و در آن قطعاتی همچون؛قطعه بی کلام دهکردی،قطعه بنگ ساخته استاد حافظی،بداهه نوازی کمانچه و بازخوانی ترانه های جاودانه می نا بنوش و خروس خون،ترانه وارگ پار و قطعه چار دستمالی اجرا و ضبط گردید.
به جز استاد حافظی،چه هنرمندان دیگری در تهیه این کار مشارکت داشتند؟
محمد عزیزی،نوازنده سنتور/ داود عزیز زاده، تار/ رشید عزیزی، بم تار/ صادق باجلاوند،کمانچه/ سعید حسین پور، تنبک و محمد باجلاوند نوازنده کمانچه، عزیزان هنرمندی بودند که در این کار حضور داشتند.
برای آینده چه برنامه ای دارید؟
چندسالی است که تهیه آلبومی در زمینه موسیقی بختیاری را در دست اقدام دارم که با توجه به حساسیت اینجانب در مورد انتخاب شعر و آهنگ از سویی و البته نبود حمایت مناسب مالی از سئی دیگر،در مرحله پیش تولید مانده ایم.
این آلبوم حاصل تلاش و همفکری چند ساله با اساتید شعر و موسیقی خوزستان است و از همه این عزیزان کمال امتنان و تشکر را دارم.امیدوارم این کار اثری متفاوت با دیگر کارهای عرضه شده در زمینه شعر و موسیقی باشد.خصوصاً اینکه تلاش نموده ام از تکرار،تقلید و بازخوانی در آن پرهیز شده باشد.
یکی از ضرورتهای تهیه و انتشار محصولات فرهنگی،تامین هزینه ها است.بعنوان آخرین سوال بفرمایید چنانچه فعال فرهنگی و یا سرمایه گذاری پس از خواندن این مصاحبه بخواهد به تسریع در انتشار کارتان کمک کند،چگونه می تواند با شما تماس بگیرد؟
البته نکته ای که من گفتم شامل حال تمامی فعالان فرهنگی و هنری می شود و باید ساختاری مشخص برای حمایت از آثار وجود داشته باشد.نکته بعد هم اینکه،چنانچه عزیز علاقمندی بخواهد در این عرصه سرمایه گذاری کند،مطمئنا دنیای امروز کوچکتر از آن است که حامیان هنر نتوانند هنرمندان را پیدا کنند! در پایان،ضمن احترام دوباره به روح زنده یاد علاء الدین،از شما هم که زحمت تهیه و ارائه این مصاحبه را می کشید،پیشاپیش سپاسگزارم.
برای ایشان و همه ی هنرمندان عزیز همتبارمان ارزوی موفقیت دارم