پارك؛ فضاي عمومي براي استراحت و گذراندن اوقاتي خوش و آرامش شهروندان در محيط شهري؛ مكاني براي برنامههاي عمومي و ارتباطات اجتماعي و فرهنگي شهرنشينان؛ فضايي براي ورزش و تندرستي شهروندان؛ تفرجگاه و محلي براي بازي كودكان و بسياري تعريفهاي ديگر…
تا به حال براي همه ما پيش آمده كه در پارك زيراندازي پهن كنيم و بخواهيم ساعاتي چند خارج از محيط خانه و كار، در شهر و در فضايي دلباز در كنار خانواده بگذرانيم؛ حال اگر همين فضا هم آلوده و خطرناك باشد يا امنيت لازم را نداشته باشد، آن وقت چه بايد كرد؟
محصور بودن پاركها يك مشكل است و باز بودن آنها مشكلي ديگر! شهرداري اهواز اعتقاد دارد فضاي پارك بايد باز بوده و هيچگونه حصاري در اطراف آن نبايد باشد؛ ولي آيا لازم نيست در كنار اين رويه، برنامههايي براي حفظ امنيت در پاركها و خارج نشدن فضاي آن از كاربري اصلي وجود داشته باشد؟
اصولا كاربري پارك چيست؟ آيا جز اين است كه فضايي سبز و گاه داراي اسباببازي براي كودكان و مكان مفرحي براي شهروندان باشد كه اوقات خوشي را در آنجا بدون دغدغه بگذرانند؟
پارك “علامه” محله 400 دستگاه منطقه 7 شهرداري اهواز از اماكني است كه از سالهاي پيش كمتر به عنوان پارك شهري شناخته شده و در كنار “پارك بودن”، استفادههاي ديگري از آن ميشود. گرچه اين پارك به دليل شرايط حاكم بر آن از سوي مردم محله مهجور مانده است و تردد كمتري در آن ميشود؛ اين كاهش تردد ناشي از شناخت مردم از وضعيت پارك است، ولي مهماني كه در ايام تعطيل به شهر ميآيد و در پي جايي براي استقرار موقت است، در خطر آسيبهاي احتمالي اين پارك قرار دارد.
اين پارك مامن معتادان شده است؛ در فضاي تقريبا بزرگ آن چندين پاتوق و تجمعهاي كوچك و بزرگ تزريق مواد مخدر ديده ميشود و ديگر مكان تفريح شهروندان نيست؛ مكاني است كه خطر آلودگي به بيماري در آن براي شهروندان زياد است و سرنگهاي استفاده شده معتادان در گوشه و كنار آن به چشم ميخورد.
اگر تيم سيار مركز گذري، اقدام به جمعآوري سرنگهاي معتادان تزريقي در اين پارك نكند؛ با تردد شهروندان در اين پارك كه داراي كتابخانه و مهدكودك نيز هست، ممكن است يك سرنگ پرت شده در گوشه پارك در پاي كودكي فرو رود و او را به بيماري مهلكي مبتلا كند و ديگر فرصت بازگشتي هم وجود نداشته باشد.
سري به اين پارك ميزنيم و از وضعيت آن از نزديك مطلع ميشويم؛ درب ورودي پارك كه قفل است و از كنار درب، از روي ديوار تخريب شده پارك كه به ورودي آن تبديل شده است، وارد ميشويم.
در گوشه گوشه پارك، تجمعهاي كوچك سه و چهار نفره به چشم ميخورد كه طبق حدس و گماني كه از آن ميرفت، همان تجمعهاي معتادان براي تزريق مواد مخدر است.
در نقطه ديگري از پارك هم يكي از همين معتادان كه HIVمثبت است، در حال جمعآوري سرنگهاي آلوده از سطح پارك است. اين افراد كه اعضاي “تيم سيار” يك مركز گذرياند، مامور جمعآوري سرنگهاي آلوده و توزيع سرنگ تميز بين معتادان تزريقي هستند.
كارگران فضاي سبز شهرداري نيز از اين كار تيم سيار ابراز خرسندي ميكنند و ميگويند: ما جرات نداريم به اين سرنگها نزديك شويم و در زمان نگهداري و آبياري فضاي سبز ممكن است هر آن يكي از اين سرنگها زخمي در دستان ما ايجاد كند كه خطر آن بسيار جدي است و عواقب جبرانناپذيري دارد.
در كنار پارك، ديوار تخريب شده ديگري وجود دارد كه به نظر پروژه نيمهتمام شهرداري است. در اين نقطه هم تجمع ديگري به چشم ميخورد كه پيرمردي به نام رضا در وسط آنان است و “دكتر” صدايش ميكنند. كسي است كه در تزريق مواد خبره است و براي آنهايي كه هنوز به راحتي نميتوانند تزريق كنند، اين عمل را انجام ميدهد و به این کار خود مفتخر است.
“دكتر رضا” میگوید: “روزانه 30 تا 40 نفر برای تزریق به اینجا می آیند که خودم براي آنها تزریق میکنم. بعضيها هم كه خودشان کار تزریق را بلد باشند، نیازی به کمک من ندارند.”
ناگفته نماند كه فضاي پارك علامه چندان هم نازيبا نيست؛ چمن و فضاي سبز پارك دلباز و چشمنواز است ولي ديدن پارك بادي و اسباب بازيهاي كودكان در كنار صحنههاي خشن و ناهنجار تضادي ايجاد كرده است كه خاطر را ميآزارد.
دليل این وضعیت نابسامان پارک را از علیرضا عالیپور، معاون خدمات شهری شهردای اهواز، جویا می شویم؛ وي در این باره در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) –منطقه خوزستان- اظهار کرد: پارك علامه پيش از اين محصور بوده است و درب خروجي و ورودي داشت، ولي اكنون حصار اين پارك برداشته شده و تبديل به فضاي عمومي و مهدكودك و محيط نسبتا امني براي شهروندان شده است.
وي افزود: در اين پارك با ايجاد يك زمين چمن مصنوعي و زمين فوتبال، حضور شهروندان رونق خوبي گرفته است.
عالي پور گفت: معضلات موجود در اين پارك و حضور برخي معتادان و افراد نابهنجار بايد توسط بسيج، نيروي انتظامي و ستاد امر به معروف و نهي از منكر رفع شود. شهرداري تنها موظف است پاركها را جهت تفريح و ورزش شهروندان ايجاد كند.
معاون خدمات شهري شهرداري اهواز تصريح كرد: نابهنجاري اجتماعي در همه جا ممكن است وجود داشته باشد، شهرداري وظيفه برپايي اماكن تفريحي را دارد و وسايل بازي و پارك بادي نيز در اين پارك تهيه شده است؛ البته با وجود همه اين اقدامات باز هم ممكن است افرادي از فضا استفاده نابهنجار كنند و كارهاي خلاف موازين اخلاقي انجام دهند.
با وجود همه اين موارد؛ از سويي، شهرداري اهواز به كلي مخالف و منكر حضور و وجود معتادان در اين پارك است و از سوي ديگر، مراكز گذري و موسسات مقابله با ايدز و اعتياد اعتقاد دارند حال كه معتادان در اين مكان تجمع كردهاند حداقل از گسترش بيماري ايدز و استفاده از سرنگهاي استفادهشده جلوگيري و سرنگ جديد بين آنها توزيع شود.
با اين حال بنا به گفته مسئولان شهرداري و همچنين مدير يك مركز گذري فعال در اين پارك، شهرداري گاه مانع فعاليت تيم سيار مراكز گذري ميشود و اجازه جمعآوري سرنگهاي آلوده از سطح پارك و توزيع سرنگ جديد بين معتادان را نميدهد.
جالب اينجاست كه هر يك از اين دو نهاد در حالي كه مخالف با يكديگر صحبت ميكنند؛ ولي درست ميگويند، اما كدام يك درستتر؟
نسرين چوبند، مدير مركز گذري تكامل اهواز، در اين باره به خبرنگار ايسناي خوزستان ميگويد: متاسفانه نيروهاي شهرداري و نيروي انتظامي گاه مانع فعاليت تيم سيار مركز ميشوند.
وي افزود: اين تيم تنها هدف پاكسازي محيط از سرنگهاي آلوده و جلوگيري از ايجاد خطرهاي احتمالي را دارد و ميتواند كمكي به شهروندان و شهرداري باشد.
چوبند گفت: اعضاي تيم سيار كه خود مبتلايان به اعتياد و ايدز هستند نگراني ابتلا به بيماري را ندارند و تنها هدف آنها پيشگيري از افزايش ايدز است كه همان هدف مركز گذري است و در قبال درمان، اين كار را براي مركز انجام ميدهند.
هر مكان و وسيلهاي در صورتي كه كاربري اصلي آن مورد توجه قرار نگيرد، استفادههاي ديگري از آن خواهد شد و به مرور زمان كاربري واقعي خود را از دست ميدهد و به همان چيزي كه عرف شده است، تبديل ميشود.
منبع: ايسنا