باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان/ سیدعبدالستار ماندگار: اهمیت مطالعه تاریخ گذشتگان بر همگان آشکار می باشد و سخن حکیمانه «تاریخ معلم انسان هاست»از امام خمینی(ره) می تواند به خوبی اثر گذاری تاریخ را برای رشد انسانیت و آگاهی به ما گوشزد نماید. هر کس اجازه دهد بر گذشته اش تیری شلیک شود، آینده بر او خمپاره هایش را خواهد انداخت.آیا وقت آن نرسیده است که ما از گذشتگان مان درس بگیریم و اجازه تحریف تاریخ را ندهیم؟ تا دیگران از احساسات پاک ما سوء استفاده نکنند.در آخرین روزهای سال ۹۳ شاهد خبری قابل تامل و البته ظاهراً خوشحال کننده بودم. سریالی درباره شهید علیمردان خان بختیاری در یک خانه قدیمی شهر نجف آباد کلید خورد. بعد از شنیدن این خبر و به خاطر علاقه به هویت لر و این شهید مظلوم تاریخ ایران درباره نویسنده و کارگردان این اثر کنجکاو شدم.
اما تعجب کردم که به چه علت با وجود فیلمسازانی با تجربه و لرتباری همچون مسعود جعفری جوزانی،فریدون نجفی،ناصرغلامرضایی، سعیدسلطانی،وحیدموسائیان،حامدحاتمی و….از این کارگردانان استفاده نشده است؟ که مطمئنادلسوزی آنها به حفظ تاریخ قومی خود بیشتر بوده است. به راستی کارگردان تئاترهای کودکانه چه بعدی از شخصیت شهیدعلیمردان خان را می خواهد برای ما نمایش دهد؟مطمئنا این کارگردان گمنام فارغ از درستی و اصالت تاریخی داستان خود یا حتی اگر از نظر سینمایی هم خوش ساخت نباشد به واسطه این که به یکی از قهرمانان ملی و قومی می پردازد راه یک شبه را یکصدساله طی می کند و به شهرتی دست پیدا خواهد کرد. اما مطمئناً این که قربانی این شهرت تاریخ و هویت یک قوم باشد مسئله بی ارزشی نیست، و تحمل این واقعیت خود محکی برای سنجش صبر و قناعت قوم مظلوم و بی پناه مان است. “شهید شیرعلی مردان خان بختیاری” یکی از پاک ترین و البته مهجورترین شخصیت های تاریخی لر و ایران است که برای به تصویر درآوردن آن هم باید به نحوه چگونگی پرورش او و جهان بینی خانواده اش(بی بی مریم،سردار اسعد) …. نیم نگاهی داشت. شوربختانه شنیده ایم کارگردان و فیلمنامه نویس بی ارتباط با جامعه لر و لر بختیاری می خواهد علائق و دغدغه های خودش از تاریخ آن زمان را، با دیدگاههای اغلب دُگم و تک بعدی به نمایش بگذارد. در کلوزآپی کوتاه بازیگران فیلم را از میان بازیگران تئاتری که حتی سابقه بازیگری ندارند یا در نقش های منفی ظاهر شده اند و تا به حال کار تاریخی انجام نداده اند انتخاب کند. اما اجازه دهید بنا به شناخت و آشنایی با کارگردان اندکی از سابقه کاری او (حمید عبدالهی)بگوییم:
گرگ مکار و بره خطاکار(نجفآباد، تالار شریعتی۱۳۷۵
غول جنگل سبز اصفهان، خانه کودک؛ ۱۳۷۶
قلقلی و فلفلی نجفآباد، سینما لاله؛ ۱۳۸۱
مسافر کوچولواصفهان، تالار سوره،۱۳۸۷
آثار فوق ساخته شده توسط ایشان جهت نمایش کودکان ساخته شده است.
همچنین ایشان آثاری در ژانرهای مختلف مانند موزیکال،ملودرام،کمدی و تراژدی همچون:
هدیه بابا نجف آباد،تالار شریعتی،۱۳۷۴
قانون را بخاطر بسپار نجف آباد،تالار شریعتی،۱۳۷۸
قطار فانتزی نجف آباد،تالار شریعتی،۱۳۸۰
را تولید نموده است. با مشاهده آثار فوق متوجه می شویم این کارگردان که اکثر کارهای ایشان در حوزه تئاتر بوده است-عموما تا به حال به سراغ ساخت فیلمی سینمایی آنهم اثری در حوزه تاریخ ایران مخصوصا جغرافیای بختیاری نرفته است. حال ما از کجا باید بدانیم این فیلم به تمام معنا برای«مردم» مخصوصا قوم لر ساخته می شود؟ آیا کارگردان برای حفظ پز روشنفکری و تحویل گرفته شدن توسط شبهروشنفکران به باورهای قوم لرتوهین نمیکند؟ از چارچوبهای اخلاقی،دینی و سیاسی جامعه خارج نمیشود؟ آیا دوباره باید شاهد شوخیهای سخیف و پردهدریهای ضد قومی مانند فیلم سرزمین کهن و نامدار و….. باشیم؟
چه کسانی باید پاسخگوی مراقبت از حریم اخلاقی جامعهی اقوام ایرانی باشند؟ نکته ای قابل تامل این است که این فیلم، تاریخ مصرف ندارد و متعلق به مقطع خاصی نیست و بیشک،تاریخ در مورد این فیلم، قضاوت خواهد کرد که آیا این فیلمساز هم مانند قبلی ها دنبال هدف های خاصی است یا خیر؟ فرهنگ ایلیاتی همچون اقیانوس ناتمام است،اگر کسی کارگردان چند فیلم کودک است دلیل نمی شود توانایی ساخت هرفیلمی داشته باشد.
و در آخر:
پیامبراکرم(ص) فرمودند:”حق ندارید بدون علم و عقلانیت وارد هیچ عملی شوید”،اما برخی متاسفانه فیلم تاریخی-قومی می سازند بدون اینکه سواد و صاحبنظر این رشته باشند.