باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان- قباد باقری مسئول پیشین میراث فرهنگی مسجدسلیمان که در عملیات حفاری آثار تاریخی تختگاه های بردنشانده و سرمسجد مسجدسلیمان با پروفسور گیرشمن همکاری داشته است در گفتگو با سايت خبري باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان اظهار داشت: نخستین فعالیت های باستانشناختی خوزستان شرقی را زن و شوهری فرانسوی که عاشق این حرفه بودند،آغاز کردند. پیش از آن که فرانسویان رسماً از سال 1895 میلادی فعالیت خود را در شوش آغاز کنند، «مارسل دیولافوا» و همسرش «مادام ژان دیولافوا » فرانسوی در شوش به فعالیت باستان شناسی پرداخته بودند. همچنین در دهه 40 همان سده یک نفر انگلیسی به کاوش های مختصری پرداخته بود. وي ادامه داد: فعالیت باستان شناسان فرانسوی در شوش پس از دو وقفه نسبتاً کوتاه مدت به واسطه جنگ های اول و دوم جهانی ، پیوسته تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت . این فعالیت ها که غالباّ با اهداف کشف و گردآوری اشیای موزه ای بود، نزدیک به یک و نیم قرن استمرار داشت. کاوش های «گیرشمن » و سپس « ژان پرو » در شوش و فعالیت « پروفسور رومن گریشمن »در دو جایگاه مشهور مسجدسلیمان یعنی تختگاه های « سرمسجد » و « بردنشانده » مه مترین کاوش های آن دوره را تشکیل می دهند. وبي ادامه داد: گیرشمن با اشاره به « غار پبده » واقع در قلمرو « طایفه پبدنی » از ایل بختیاری آن سو تر از شهرستان لالی با تاریخ گذاری حدود 15 هزار سال پیش از میلاد ، از دیرینگی زندگی در کوهساران بختیاری مقارن « دیرینه سنگی پایانی» نام برده است. از سویی گمانه زنی و فعالیت هنری رایت در محل کاوشگاه « مال ویران » سوسن ایذه مهم ترین کاوش های آن دوره بوده اند.
همچنین به غیر از بازدیدهای چند نفر شرق شناس اروپایی از جمله ، « بیوار» انگلیسی ، « لویی واندنبرگ » بلژیکی و « هینز» آلمانی که مقاله هایی از سوی آنان چاپ شده است ، فعالیت باستان شناسی چشمگیر و دامنه داری تا کنون در خوزستان شرقی انجام نشده است.همچنین هنری لایارد در کتابش به نام سفرنامه لایارد به معرفی بعضی از اماکن و جایگاه های باستانشناسی پرداخته است ، شاید این یکی از قدیمی ترین گزارش های دیار بختیاری ها باشد.پیش از آب گیری سد کارون یک ( سد شهید عباسپور) ، مسجدسلیمان « رایت Wright » آمریکایی را در سال 1335 به منظور بررسی تمدن دیرینه شهرستان ایذه و دشتگل رضا قلی آباد واقع در ساحل راست رودخانه کارون و شمال شرقی مسجدسلیمان کشاند. وی در این سفر محوطه های بسیاری از دوره کهن سنگی پایانی را مشخص کرده است . از طرفی فعالیت هیأت ایرانی به سرپرستی دکتر عزت اله نگهبان در هفت تپه خوزستان در خلال سال های 1344 لغایت 1355 ، همچنین فعالیت های نسبتاً طولانی پروفسور « رمان گیرشمن » در چغازنبیل ( چگاه زنبیل ) و چند روز فعالیت گمانه زنی « دکتر علی اکبر کارگر سرفراز» در کلگه زرین مسجدسلیمان در سال 1352 خورشیدی و کشف یک معبد مهری یا الیماییدی و آنگاه گمانه زنی آقای جعفر مهر کیان و هیأت همراه در تپه تی سی یون دشت سوسن ایذه در سال 1376 ، دو فصل حفاری در کاخ قلعه تاق تویله و متعاقب آن یک فصل حفاری در اشکفت کوچک سلمان ایذه که شرح مختصر آنها در پی خواهد آمد را می توان بخشی از فعالیت های قابل توجه ایرانیان در این خطه برشمرد.از سویی آبگیری سد کارون 3 ایذه باعث شد تا بخش عظیمی از کهن میراث ایران اسلامی در دریاچه پشت آن سد برای همیشه مدفون شود و اقدام دیرهنگام سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نتوانست قسمت اعظم آن را نیز نجات دهد. باقري گفت:پیش از این واقعه، در دیداری که با آقای جعفر مهرکیان مسئول فعالیت های باستان شناختی در خوزستان شرقی داشتم ، ایشان ضمن گلایه از کمبودها و بی مهری ها ، اشارات زیادی به حوزه فعالیت هیأت و محل های گمانه زنی و کاوش ها داشتند. همچنین به قلمرو « الیمایید » باستان یا حکومت گران کوه نشین بختیاری که درتخصص کاری و علمی ایشان بود تاکید می کردند و از هیچ فرصتی به منظور شناختن و شناساندن این خطه از خوزستان شرقی فروگذار نبوده اند. نگارنده که بنا به حرفه تحقیقی و مختصر اطلاعات و خمیرمایه شخصی و علاقه مند بودن به کهن میراث سرزمین بختیاری از دیرگاه تا کنون کاوش های باستان شناسی هیأت های مختلف از جمله هیأت مذکور را به طور مستمر از نزدیک پیگیری کرده ام و لازم دیدم ماحصل شناخت و تحقیقاتم را به نگارش درآورم. پس از گمانه زنی تپه «تی سی یون» دشت سوسن ایذه که گزارش مشروح آن را در کتاب « بختیاری در گذر زمان » صفحه 77 نگاشته ام ، حفاری تاق تویله واقع در آن شهر که به کشف بنایی باشکوه از دوران اتابکان لر بزرگ مقارن ایلخانیان و تیموریان منجر گردید ، آغاز شد. بعد از آن هیأت مذکور فعالیت های خود را در فروردین و اردیبهشت ماه 1380 در اشکفت سلمان ایذه متمرکز ساخت که در آن عملیات ، آثار ناشناخته ای سربرآورد و رازهای سر به مهری نیز مکشوف گردید.
« قلعه تاق تویله » ایذه
تاق تویله ، پلانی چهارگوش است به ابعاد حدود 100 × 150 متر و در دو طبقه تاقی شکل که در حال حاضر از طبقه زیرین آن چهار تالار 10 × 2 تقریباً سالم باقی مانده است. این کاخ قلعه که سازه ها و ساختمان هایی پیرامون آن واقع شده اند ،حیاط آن در وسط قرار داشت. در نخستین عملیات ، بخشی از ساختمان قلعه از زیر حاک سربرآورد که نشان می داد به احتمال زیاد درگاه اصلی آن رو به شمال باز می شده است. دیوارهای آن قطور و با سنگ های قواره ای و بعضاً لاشه سنگ و با ملات گچ نیم کوب و به ضخامت حدوداً 5/1 متر رخ نموده است.
در ابتدای ورودی محوطه درگاه شمالی دو دیوار موازی با فاصله حدود 6 متر از زیر خاک بیرون آورده شده اند که در حاشیه جلویی هر دو دیوار به سمت بیرون هریک دارای ( پس رفتگی ) مستطیل شکل به طول 70 سانتی متر تعبیه شده است. همچنین درون تالار ورودی در دو ظلع دیوار ( دو پس رفتگی ) دیگر به شکل قرینه و مدور شکل به قطر 180 درجه « نیم دایره » در دو سوی تالار ورودی ساخته شده که ضمن رعایت نوعی سبک معماری با استفاده و تسلط کامل به اشکال مختلف هندسی پی افکنده شده است. زیرا هیچ بنایی سربرنمی آورد مگر شکلی هندسی در آن به کار رفته باشد. بنابراین در این پس رفتگی ها احتمال استقرار نگهبانان و پاسداران درگاه اصلی تالار کاخ دور از انتظار نیست.این قلعه با ابعاد ذکر شده و در دو طبقه ساخته شده بود که طبقه فوقانی آن کاملاً از بین رفته در حالی که تالارها و دیگر سازه های طبقه همکف گرداگرد محوطه توسط باستان شناسان از زیر خاک بیرون آورده شده اند و حیاط آن در مرکز و وسط محوطه قرار داشت.در عملیات حفاری هیأت علمی ، پلکانی حلزونی شکل و بسیار شکیل از زیر حاک سربرآورده که ارتباط طبقات قلعه را برقرار می کرده است.درضلع غرب و جنوب غربی این مجموعه باستانی ، ساختمان هایی که پس از عملیات حفاری آشکار شده اند ، غالباً حجره مانند هستند این ساختمان ها به جز اتاق کُنج ضلع غربی که دارای سه درگاه و هرسه رو به بیرون باز می شوند ، چهار اتاق دیگر دارند که دارای یک در خروجی رو به سوی خارج قلعه هستند و شکل آنها عموماً مستطیل گونه و تقریباً قرینه یکدیگر ساخته شده اند . درگاه اتاق جنوب غربی خارج از دیوار اصلی قلعه باز می شود. همچنین راه پله ای کوچک و بسیار زیبا و با یک انحنای 180 درجه که روی آن به طرف شمال است جلوه ای خاص دارد. در زیر این راه پله ، اتاقکی کوچک حدود 80 × 150 سانتی متر ساخته شده که در حال حاضر مورد استفاده آن مشخص نیست.سه باب از اتاق های ضلع غربی و جنوبی این قلعه بیرون آورده شده است که به خلاف ساختمانهای ضلع غربی و جنوب غربی که از داخل به یکدیگر راه دارند ، این اتاق ها با وجود رعایت قرینه سازی ، اما ابعاد آنها با هم برابر نیستند و هریک درگاهی به سوی خارج از محوطه قلعه دارند و راه ورودی آنها به درون حیاط قلعه به واسطه پایان فصل حفاری مشخص نشده است.
در ضلع جنوبی آثار بقایای برجکی دیده بانی مشهود است و احتمال این که در سایر نقاط برجک هایی مشابه نیز وجود داشته، دور از انتظار نیست.آقای جعفر مهرکیان در مورد اشیای مکشوفه و تاریخ گذاری تاق تویله می گوید ؛ « در این محل همچون مکان های باستانی مربوط به دودمان اتابکان لر بزرگ در سرزمین بختیاری پاره هایی از ظروف که نوعی چینی به نام « سالادون » با پوشش سبز رنگ و با تون های مختلف به دست آمده است. این ظروف مربوط به دوره تیموری است که با اواخر اتابکان لر هم زمان است. این چینی ها وارداتی است و با گونه ای از چینی های سفید رنگ و نگاره گل و بوته آبی بر زمینه سفید معروف به آبی و سفید همراه است. اهمیت وجود این گونه ظروف در این محل ، حکومت نشینی آن را نیز تأیید می کند.در این عملیات کاشی هایی به شکل ستاره های صلیبی با لعاب معرق یافت شده است ، همچنین قطعاتی از حروف که احتمالاً به صورت کتیبه ای بوده اند نشان از بنایی حکومتی با تزیینات زیبا دارد.
عملیات حفاری باستان شناسی در اشکفت سلمان ایذه
پس از گمانه زنی تپه ( تی سی یون ) دشت سوسن ایذه و در ادامه دو فصل حفاری علمی تاق تویله ، عملیات حفاری توسط هیأت علمی باستان شناسی به سرپرستی جعفر مهرکیان و همکارش سرلک در فروردین و اردیبهشت 1380 در اشکفت « کوچک سلمان » آغاز شد که دست آوردهای آن حفاری بسیار ارزشمند بود و تا حدودی علاوه بر دوران ایلامیدرون اشکفت بزرگ، آثاری از دوره « اسلامی » را نیز آشکار کرده است. در این محل آثاری از قرن های هشتم و نهم به دست آمده که مقارن با دوره حکومت گران ایلخانیان و تیموریان تا دوره قاجاریه و محل نیایشگاه باستانی آن دوره بوده که با سنگ و ملات گچ نیم کوب ساخته شده است.در جهت غربی اشکفت کوچک پلکانی تخریب شده از زیر خاک سر برآورده که محل تردد روندگان به نیایشگاه بوده است.در این عملیات اشیایی چند از جمله؛ قمقمه ای که با خط و نقاشی زینت داده شده بود همچنین تعدادی خرمهره و انگشتری، دسته هاون، چاقو تیزکن ، بند سوزن زنانه، کاشی های معرق ، چراغ پی سوز، حلقه مخصوص زنان و اشیایی از جنس خمیر شیشه به دست آمده است. همچنین « محرابی گچ بری شده » نیایشگاه بودن این جایگاه را نیزنشان می دهد. بر اساس نظریه باستان شناسان ، این محل زاویه ای معتبر یا خانقاه و یا جایگاه مشابهی بوده است. این تنگه نام خود را از دیرگاه به همراه داشته و به اشکفت سلمان نیز معروف بوده است. در این عملیات افزون بر کشف اشیای ذکر شده ، یک باب انبار غله استوانه ای شکل که از آجر و ملات گچ ساخته شده ، تنور طبخ نان و جوی آبی که از سنگ تراشیده شده و آب چشمه درون غار را به جهتی خاص هدایت می کرده ، همچنین گورهایی چند از دوره اسلامی که همگی رو به قبله هستند و در کف ساختمان دفن شده اند نیز به دست آمده است. از سویی ظواهر امر نشان می دهد که شاید این بنا در گذشته دو طبقه بوده است.
وي گفت: هفته نامه فجر خوزستان، چهارشنبه 24 بهمن ماه 1380 شماره 330 به نقل از مهرکیان می نویسد: « … در اشکفت کوچک سلمان، یک خانقاه یا زاویه یا گوشه ای برای ریاضت و چله نشینی عرفا و متصوفان بوده است و محتملاً به یکی از عارفان بزرگ عهد اتابکان ( لر بزرگ ) تعلق داشته است و در جوار آن قبرستان با تعدادی گور که به شیوه گورهای اسلامی ساخته شده اند وجود دارد. وجود این مردگان در این زاویه حکایت از آن دارد که صاحب این خانقاه عارفی جلیل القدر بوده که در زمان خود مورد احترام و تکریم مردم منطقه بوده است …»