باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان/ قباد باقري: مقاله ی «گذری بر معبد بردنشانده» نوشته استاد قباد باقري در نوع خود بسيار جالب است. زیرا منابع مورد استفاده ی نویسنده تقریباً مستند می باشد، از آنجایی که یادآوری نکاتی هر چند مختصر ضروری به نظر می رسد، بنابراین فهرست وار مطالبی به منظور آگاهی بیشتر علاقه مندان به این کهن میراث نگاشته شده است كه مي خوانيد:
1- درست است که فاز اول تختگاهِ بردنشانده پارسی و متعلق به سر دودمان هخامنشی و احتمالاً طایفه ی پاسارگادائی است ، اما بیشتر اشیاء مکشوفه ی این نیایشگاه ؛ پارتی (اشکانی) و مخصوصاً «الیماییدی- ایلیمایید- اُلُومایس» بوده اند ، بنابراین با درنظر داشتن اسناد و مدارک موجود و با عنایت به آثار تاریخی که پس از هزاره ها بر جای مانده ، این دودمان «الیمایید» حکومت گران اسلاف بختیاری ها را تشکیل می داده اند و در زمان استیلای سلوکی ها و اشکانیان و حتی ساسانیان با تشکیل دولتی مستقل و بر پهنه ی وسیعی از میانه ی زاگرس میانی حتی شوش حکومت می کردند ( تاریخ ایران از سلوکیان تا فرو پاشی ساسانیان ، پژوهش دانشگاه کمبریج به قلم چهارده نویسنده ، ص 409 به بعد). « مقاله های جعفر مهرکیان ؛ استاد باستان شناسی دانشگاه تهران » این قوم از ستایش ایزدبانوی «نانایا» که شاید همان «نَه نِه = مادربزرگ» در گویش بختیاری باشد که نیایشگاه های آن مورد دست برد سلوکی ها قرار می گرفت غافل نبودند و آنیتوخوس سلوکی را نیز در نبرد مغنسیا در حدود (190 ق . م ) به هلاکت رساندند . پیشین شاهان دودمان «اُلُومایس = الیمایید» ، (هوکناپسس حدود 162 ق . م) و دیگر دودمان این قوم که شاهان آن ها نام (کمِنسکیرس) بر خود نهاده بودند (از 65 ق . م تا 45 میلادی) یکی پس از دیگری بر اَریکه ی قدرت تکیه زده بودند و هر یک دارای سکه خانه هایی نیز بودند و سکه های آنان سیمین دراخم نام داشت.
(ایل بختیاری و مشروطیت ، دکتر اسفندیار آهنجیده ص 17- تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی ساسانیان ، ج 3 قسمت اول . پژوهش دانشگاه کمبریج ص 409 به بعد ).
2- سکوی مورد نظر نویسنده ی مقاله که بر بالای تختگاهِ بردنشانده مسجدسلیمان احداث گردیده بود ، به احتمال زیاد آتشکده ای روباز بوده که هرودوت به آنها اشاره نموده و پروفسور رمان گیرشمن هم به نقل از او می گوید : ایرانیان (پارسی های ) فرود آمده – گوچگرانی نیم متمدن بودند ، بنابراین مراسم نیایش خود را در فضای باز و بر بالای کوه ها برگذار میکردند ( مصاحبه ی گیرشمن با روزنامه اطلاعات ؛شنبه 28 فروردین 1350 شماره ی 13469 ص 8) {- شاید هم هدف کوچ گران پارسی از احداث تختگاه های دینی بر فراز کوه هاو تپه ها ، خواسته اند تا گامی چند به معبودشان نزدیک تر باشند -}
3- پلکان غربی که رو به سوی مجموعه ی شهری دارد ، محل عبور روندگان به جایگاه آتشکده بوده است و پلکان های شمالی و جنوب غربی نیز ، راهِ بازگشت اشخاصی بوده که پس از انجام نیایش، به روستا یا مجموعه شهری باز می گشتند. چرا که نمی خواستند به جایگاهی که برای شان مقدس شمرده می شد، پشت کرده باشند. همین وضعیت در سرمسجد- مسجد سلیمان نیز مصداق عینی داشته است، زیرا نیایش کنندگان بابرداشتن شعله های آتش از آتشگاهی که در پس رفتگی دیوار ضلع شمالی قرار داشت، از پلکان بزرگ شرقی که حدود 24 متر عرض دارد، وارد محوطه ی رو بازی می شدند و پس از قرار دادن شعله های آتش در آتشدانی که بر روی سکوی مکعب شکلی که در ضلع جنوبی تختگاه که با سنگ های تراشیده و خشک چین ساخته شده بود قرار داشت – زیرا دیواری که با سنگ های نتراشیده و با ملات ساروجی و هلالی شکل بر روی آن ساخته شده بود ، در زمان پارت ها یا ایلیمایید باستان احداث گردیده است – آن گاه پس از انجام نیایش و با در نظر داشتن قداست جایگاه ، از پلکان های جنوبی و غربی به شهرک مسکونی بازمی گشتند تا به نیایشگاهی که برای شان مقدس بوده است ؛ پشت نکرده باشند . این سنت ، هنوز هم پایدار است و مردمی که به منظور زیارت بقاء متبرکه و یا اماکن زیارتی میروند ، چنان چه راهِ خروجی جداگانه ای وجود نداشته باشد ، زُوار به احترام و حرمت جایگاه چند قدم عقب عقب میروند ، آن گاه خارج می گردند.
4- اما تختگاهِ پایینی بردنشانده . به احتمال زیاد سلوکی و الیماییدی است، زیرا علاوه بر مسکوکات مکشوفه مورد اشاره در مقاله و دیگر اشیاء. نقش برجسته «نگارکند» شاهان الیماییدی بر روی قطعه سنگی بر دیوار تختگاه و حتی دو ستون سنگی منقوش به نقش شاهان ودیگر بزرگان این قوم در آنجا کشف که تاریخ گذاری آنها از (2250 تا 1782)سال پیش تعیین و در موزه و باغ موزه ی شوش نگهداری می شوند؛ خود گواهی بر این مُدعا می باشند.
همچنین علاوه بر تعدادی سکه های کوچک مفرغی ، پیکر یکی از شاهان این دودمان و سرِ مجسمه مرمرین ملکه الیماییدی (ELYMAIDE) در سرمسجد کشف گردیده است. افزون بر آن، نیایشگاه و نگارکند های تپه ی تاریخی کلگه زرین مسجدسلیمان (مقاله ی دکتر علی اکبر سرفراز، مجری گمانه زنی و کاشف تپه ی مذکور و رئیس وقت دانشکده ی ادبیاتِ دانشگاه تهران، سال 1352). نگار کند های (خُنگ اَژدر ، خُنگ کمالوند ، خنگ یارعلی وند و شهسوار ایذه) ، همچنین نقش برجسته های شیوند و کشف نگارکند باجول پل شالو واقع در دهدز ایذه (به نقل از مقاله ی رسول بشاش باستان شناس در مجله ی باستان شناسی شماره (…)- مقاله جعفر مهرکیان باستان شناس و استاد دانشگاه تهران به زبان انگلیسی، تحت عنوان نگارکند های الیمایی) . نقش برجسته های «شیمبار» حومه ی شهرستان اندیکا (سیری در قلم بختیاری ، به نقل از لایارد ، ترجمه مهراب امیری ، صفحه های (144 – 145 – 146) و… همگی دال بر گستردگی سرزمین الومایس ها در این خطه می باشد. بنابراین کشفیات یاد شده ی بالا ما را بر آن می دارد تا قلمرو و تمدن الیمایید ها را باز هم وسیع تر جست وجو نماییم.
5 – مجسمه ی هراکلس (هراکل) از محل معبد هراکلس واقع در ضلع غربی دامنه ی تپه ی سرمسجد پیدا شده است و «نَه» در بردنشانده . همچنین مجسمه ی بدون سر زن مورد اشاره در مقاله نیز حدود 3 الی 4 سال پیش نیز به طور اتفاقی در سنگ های پراکنده ای که در ضلع شرقی آثار باستانی سرمسجد قرار داشتند ، کشف گردیده است و ربطی به برد نشانده ندارد.
6 – در مورد تخریب نیایشگاه های ایران توسط اسکندر و مرده ریگ خواران او در ایران (سلوکی ها) . درست است که اسکندر و همراهان ، تخت جمشید را به آتش کشیدند و برای این عمل خود ، جشنی هم بر پا داشتند و مستانه عربده هم می کشیدند ، اما در سرمسجد مسجدسلیمان ، بقایای دیواری بین معبد «آتنا» معبد بزرگ سمت غرب و تختگاهِ پارسی ها در سوی شرق از طرف شمال به سمت جنوب کشیده شده بود که هنوز هم باقی مانده است.
این فرضیه دور از ذهن نیست که ، وجود این دیوار سنگی تفکیکی باشد بین پیروان دو مکتب و دو دیدگاه و جایگاهِ مختلف نیایشی که سلوکیان و پارسی ها در دو سوی آن دیوار هر کدام جداگانه به انجام مراسم مذهبی وسایر ویژگی های مخصوص به باور خویش می پرداخته اند .( بختیاری در گذر زمان به قلم نگارنده ، چاپ سوم ، انتشارات آوای مطهر قم ، 1392).