• امروز : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 22 November - 2024
کل اخبار 12387اخبار امروز : 1
12

اولین پل کابلی ایران در حال نابودی

  • کد خبر : 16657
  • ۲۳ شهریور ۱۳۹۴ - ۱:۴۴

باشگاه روزنامه نگاران مسجدسلیمان/ محمد باقری: پدر بزرگ می گفت از (مال)که می آمدیم با دلی پر از واهمه و امیدی گنگ، راهی کمپ های شرکت نفت می شدیم.کوه و دشت و رمه و زندگی آمیخته با طبیعت،روحیاتمان را کوهستانی کرده بود،سخت و زمخت مثل صخره های ستبر کوه های زاگرس و لطیف شکننده مثل […]

باشگاه روزنامه نگاران مسجدسلیمان/ محمد باقری: پدر بزرگ می گفت از (مال)که می آمدیم با دلی پر از واهمه و امیدی گنگ، راهی کمپ های شرکت نفت می شدیم.کوه و دشت و رمه و زندگی آمیخته با طبیعت،روحیاتمان را کوهستانی کرده بود،سخت و زمخت مثل صخره های ستبر کوه های زاگرس و لطیف شکننده مثل گل های (باوینه).پدر بزرگ می گفت در آبادی، آنان که می خواستند پایبندتر بمانند به مشی سنتی پدرانمان، هشدار می دادندمان که نان زمین پر سخاوت اجدادی را خوردن بهتر از کار کردن برای اجنبی هاست.اما آخر با آن اقلیم و میزان بارندگی و نوع کشاورزی دیممان ،مگر چقدر عایدی داشتیم.چگونه چندین سر عایله مان را سیر میکردیم و برایشان آینده ای می ساختیم.به شهر آمدیم و وارد دنیایی شدیم که کمترین آشنایی با آن نداشتیم.خارجی ها برای اقامت اجباری خود که منوط به کشف و استخراج نفت بود ،راههای ارتباطی جدید ساختند و ابزارهای عجب و غریب صنعتی آوردند.و گرمسیرمان شده بود جایی که دیگر در آن کمتر احساس مالکیت می کردیم.پدر بزرگ می گفت نفت، سرنوشت و زندگانیمان را عوض کرد.ما در سرزمین اجدادیمان غریبه شده بودیم و غریبه ها اما، میزبان و مالک شده بودند.

و ایگونه بود که مسجدسلیمان،این گرمسیر ایل ،تبدیل شد به شرکت شهری که دیگر کمتر  رنگ و بوی ایل و ایلیاتی می داد.کم کم از اطراف و اکناف کشور ،جویندگان کار  در سودای زندگی بهتر به این مکان می آمدند.و هر روز غریبه تر می شدیم. ما بار دیگر و در زمین های اجدادی خود استثمار شدیم.اما نه از سوی ملاک و خان، که اینبار از سوی اجنبی هایی خوش خط و خال با اندیشه های استعماری!

شاید سرنوشت بسیاری از  مسجدسلیمانی ها اینگونه رقم خورده باشد.افرادی از بطن یک جامعه به شدت سنتی و عشیره ای برای یافتن کار وارد محیط جدیدی شدند با روزآمد و مدرنترین ابزار و امکانات، که هنوز سیاهه ی اولین های آن ،در قیاس با شهرهای داخلی و حتی خارجی،دهان به دهان می چرخد و تعجب همگان را برانگیخته می کند.اما آنچه باعث نگارش این سطور شده است،مواجه با یکی از همان اولین هاست که از قضا مغفول مانده و تا کنون کسی به آن نپرداخته و در لیست بلند و بالای فهرست اولین های مسجدسلیمان خبری از آن نیست.اگر از مسیر باشگاه_چهاربیشه مسجدسلیمان عبور کرده باشید،(حدود سیصد متر فاصله تا فلکه باشگاه مرکزی) بر روی دره ای در مجاورت جاده اصلی پلی نفر رو را خواهید دید.این پل که از احداثش سالها میگذرد ،همچنان تنها راه ارتباطی کوتاه اهالی برای رسیدن به جاده است و با نام محلی
( دک دکو_dak dako) معروف است.اما آنچه باعث مطرح نمودن این مدعی شده است، شیوه مهندسی و ساخت این سازه است که متاسفانه هم اکنون به دلیل عدم توجه به اهمیت تاریخی و حتی ابزاری آن برای تردد اهالی و به دلیل بی توجهی مسیولین مربوطه در حال تخریب و فرسایش شدید می باشد.این سازه که دارای دو ستون ساخته شده از سنگ تراش و بتون، در دو طرف بستر دره و یک پلکان در طرف مقابل جاده(منطقه مسکونی بازار چشمه علی) برای هم سطح و تراز کردن ارتفاع دوطرف پل است و از بالا بوسیله کابل های فلزی زخیم که از روی دو تیره ی حمال در دو سوی پل میگذرند تا علاوه بر تقسیم وزن عرشه پل ،این سازه را به دو طرف دره مهار نمایند.هر چند ابعاد و شیوه ساخت آن نسبتا به پیشرفتهایی که هم اکنون  بوجود آمده ابتدایی به نظر می رسد ،اما بی شک میتوان گفت که این پل ،اولین پل کابلی ساخته شده در ایران است.آن هم در روزگاری که همان اندک دانشگاه های موجود در ایران هم آنچنان آشنایی با علم مهندسی عمران و معماری نداشتند ،تا چه رسد به ساخت پل های کابلی.در این گوشه از جغرافیای ایران این پل کابلی ساخته شد.
اما توجیه منطقی و هدف از ساخت این سازه برای سازندگانش،ایجاد راه ارتباطی نزدیک بین ساختمان ها و تاسیسات شرکت نفت که در دو سوی جاده(یا به عبارتی همان دره) احداث شده بودند،و بعدها توسط شرکت نفت به ارتش واگذار شدند،بوده است.به گونه ای که دریک طرف پل مذکور که هم اکنون تبدیل به منطقه ی پر جمعیت مسکونی و غیر برخوردار از بسیاری خدمات شهری شده است،ساختمان زبانکده و  آموزشگاه صنعتی(ترنینگ) بوده است و از دیگر سو ورکشاپ(که روزگاری در آن بیش از هزار کارگر با تخصص های گوناگون  چرخ های صنعت کشور را به حرکت در می آوردند) و بهداری و رشند خانه واقع شده بود.البته پس از واگذاری املاک و مستحدثات مزبور به ارتش کاربری این مکان ها و به تبع آن نام تاسیسات مزبور نیز تغییر کرد.
اما افسوس،دریغم می آید که هم اکنون از آن مکان ها و خدمات موثر و عام المنفعه شان در تربیت نیروهای فنی و متخصص دیگر کوچکترین نشانی نیست و با تخریب آن ساختمان ها و واگذاری به تعاونی مسکن ارتش،بخش قابل ملاحظه ای از هویت و تاریخ معاصر این شهر و حتی چه بسا استان و کشور، با نامدیری و بی تعهدی به نابودی رفت.لذا از این منظر که در حال حاضر، پل مزبور یگانه بنای جا مانده از آن دوران طلایی در صنعت کشور است، علاوه بر ارزش تاریخی و کاربری ،دارای خاصیتی نمادین از آن دوره  است.
اینجاست که تمامی فعالان اجتماعی و مدیران مربوطه شهری و حتی استانی و کشوری،باید برای حفظ این بنا دست به دست هم داده و با تعمیر و بهسازی و البته با حفظ ساختار اولیه ،و قرار دادن آن در فهرست سایر اولین های شهر ،به عنوان یکی از جاذبه های گردشگری شهرستان تثبیت و به معرفی هر چه بهتر و بیشتر به علاقمندان اقدام عاجل معمول دارند.

abc

لینک کوتاه : https://www.rouyeshzagros.ir/?p=16657

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 2در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 2
  1. سلام ضمن تشکر از توضیح شما، مسجدسلینان یک شهر بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفریه، و شهرداری و شورای شهر آن باید بفکر و متعهد باشه!  البته بسیاری از آثار صنعتی و ساختمانی و ابنیه دیگر باید مصرا درخواست بشه که ثبت فرهنگی بشه تا از بین نره

  2. سلام جناب مرادی تشکرازاین متنی که گذاشتی ولی پل دک دکو بین پشت برج ونفتون که فقط راه ارتباطی بین این دومنطقه  است  ومردم روزپنج شنبه ها ازطریق این پل عابرپیاده به قبرستانهامیرونددرحال تخریب اگراینم به مسعولین بفرماییدممنون میشم

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.