اين دوره با خلع يد از شركت نفت انگليس و ايران و نهضت ملي شدن صنعت نفت در 29 اسفند 1329 هـ .ش.(20مارس 1951 ميلادي) تحقق يافت. شاخص ترين نتيجه اين نهضت در عنوان شركت، يعني شركت نفت انگليس و ايران به شرکت ملی نفت ایران تجلي يافته است.
باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان/ محمدرضا مکوندی: تحولات مهم بعد از ملی شدن صنعت نفت در مناطق نفتخیز خوزستان از اهمیت به سزایی برخوردار بوده است اتفاقاتی که بعد از ملی شدن صنعت نفت در مناطق نفتخیز خوزستان رخ داد می توانست به کلی لایحه ملی شدن صنعت نفت را در صورت عدم واکنش های به موقع کارکنان مناطق نفتخیز خوزستان تا حدود زیادی بلا اثر نماید مهم ترین حوادث در بعد از ملی شدن صنعت نفت در مناطق نفتخیز جنوب به شرح زیر است :
1- حمایت قاطع کارکنان مناطق نفتخیز جنوب از هیأت خلع ید که به موجب این حمایت دهها هزار نفری هیات اعزامی خلع ید توانست کمپانی نفت ایران و انگلیس را علیرغم مقاومت شدید مدیران این شرکت استعماری خلع ید و اداره امور مناطق نفتخیز را هیأت خلع ید به عهده بگیرد.
2-مقابله هوشمندانه کارکنان ایرانی شرکت نفت ایران و انگلیس با توطئه های مدیران شرکت نفت ایران و انگلیس که به منظور نا امن جلوه نشان دادن مناطق نفتخیز انجام می شد.
الف: تحریک بومیان استان خوزستان واستان های همجوار برای هجوم به ادارات کمپانی در مسجدسلیمان و آبادان به بهانه استخدام با هدف ایجاد جو روانی در بین بومیان علیه شرکت که در حال انتقال به هیأت خلع ید بود.
ب: از بین بردن امکانات بهداشتی و درمانی در سطح بیمارستان های مناطق ؛جمع آوری مهم ترین شبکه حمل و نقل ریلی در مسجدسلیمان یعنی خطوط اولین قطار کشور.
ج: اعزام مأموران مبرز شرکت که در واقع مأموران مخفی انتیلیجنت سرویس- شبکه جاسوسی انگلیس بوده و تبلیغ علیه ملی شدن نفت و این که با ملی شدن نفت حقوق و مزایا دیگر پرداخت نمی شود. و اعزام جاسوسان اینتلینجت سرویس با لباس مبدل مانند مسترجیکاک و سخنرانی علیه ملی شدن نفت.
قطع حقوق و مزایای مسکن دهها هزار نفر از کارکنان که با هدف نا امن کردن مناطق نفتخیز و نشان دادن ضعف و استیصال دولت مرکزی در حاکمیت آرامش توسط اولیای کمپانی نفت ایران و انگلیس انجام شد اما در نهایت با پیام آیت الله کاشانی و دکتر مصدق بیش از هفتاد هزار نفر از کارکنان مناطق نفتخیز برخلاف پیش بینی اولیای انگلیسی شرکت دست از اعتصاب کشیده و در نهایت با مشارکت سیاسی صنفی کلیه کارکنان در برگزاری اعتصابات منسجم مطالبات شغلی ایشان پیگیری و به ثمر رسید.
3- اجرای طرح های متعدد نظامی دولت انگلیس مانند طرح اکلتون که با هدف اشغال نظامی خوزستان طراحی شده بود به علت گستردگی مناق نفتخیز و حضور بیش از 70 هزار ایرانی شاغل در صنایع نفتی و نفرت کارکنان از انگلیسی ها و پیش بینی واکنش خشونت آمیز کارکنان مناطق نفتخیز با سربازان انگلیسی در مرحله اجرا ناکام ماند و به مرحله عملیاتی نرسید در حالی که اجرای این طرح و طرح های مشابه می توانست در صورت موفقیت دولت مرکزی ایران را با مشکلات عدیده ای مواجه و حتی دولت مرکزی را برای عدم اجری قانون ملی شدن صنعت نفت تحت فشار جدی قرار دهد.
حمایت از خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس
اين دوره با خلع يد از “شركت نفت انگليس و ايران” و نهضت ملي شدن صنعت نفت در 29 اسفند 1329 هـ .ش.(20مارس 1951 ميلادي) تحقق يافت. شاخص ترين نتيجه اين نهضت در عنوان شركت، يعني “شركت نفت انگليس و ايران “به شرکت ملی نفت ایران تجلي يافته است.
ملي شدن صنعت نفت ضربه اي مهلك براي انگليس بود انگليسي ها اين موضوع را يك شوك بزرگ اقتصادي سياسي براي خود تلقي كرده فكر كوتاه شدن دست انگليس از صدها ميليون ليره در آمدهاي ناشي از غارت منابع نفتي ايران همچون كابوسي براي دولت انگليس تلقي مي شد.
وزرات خارجه انگليس در گزارشي كه براي هيت اعزامي خود به امريكا كه براي يافتن راه حل هاي جايگزين قانون ملي شدن نفت ايران اعزام كرده بود بيان نمود: شكست كمپاني نفت ايران و انگليس يك پيروزي بزرگ براي روس ها است بيان اين مسئله به منظور افزايش انگيزه امريكايي ها در حمايت از انگليسي ها در جلوگيري از عملياتي شدن قانون ملي شدن نفت بود در ادامه اين گزارش ملي شدن صنعت نفت ايران در موازنه عمليات هاي مالي و پرداخت هاي دولت انگلستان سالانه صدها ميليارد دلار كسري بودجه به دنبال دارد و از سوي ديگر با توجه به تأمين وسيع سوخت مورد نياز صنايع كشور انگلستان وا مناطق نفخيز خوزستان اين مسئله هم يك مشكل جدي براي انگلستان و ناچار به يافتن راه حل هاي جايگزين با صرف هزينه هاي مالي سنگين است بنابراين نفت ايران بايد كماكان در دست انگليس باقي بماند.
اين تحليل ها نشان دهنده اين واقعيت است كه نفت جنوب ايران براي انگليس يك شريان حياتي محسوب مي شدتغيير سوخت نيروي نظامي انگليس و به خصوص بيش از دوهزار ناو جنگي و نيز توسعه روز افزون صنایع غير نظامي وابستگي شديد انگلستان به نفت ايران را نشان مي داد و عليرغم ملي شدن صنايع نفتي انگلستان حاضر به یذيرش اين واقعيت نبوده و با توسل به راهكارهاي مختلف در صدد بود تا قانون ملي شدن صنعت نفت را از خاصيت بياندازد.
اين مجموعه اقدامات انگليس از دخالت و تهديد هاي نظامي همچون برنامه كاربرد زور تا مجموعه اقدامات تحريك آميز در خوزستان را شامل مي شد اما بسياري از اين اقدامات به همت كاركنان مناطق نفتخيز جنوب با شكست مواجه و كاركنان مناطق نفتخيز جنوب با حمايت هاي قاطع خود از دولت مصدق نقش موثري را در عملياتي شدن قانون ملي شدن نفت و كوتاه شدن دست انگليسي ها و كمپاني نفت ايران و انگليس از معادن نفت جنوب ايفا كردند.