باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان/ ابدال خسروی بختیاروند: رخی بر این باور هستند که منفعت همان مصلحت است و در کاربرد تفاوتی بین این دو واژه قایل نمی شوند. واژهی مصلحت از نظر کاربرد با کلمه منفعت هم ریشه است و در لغت و لغتنامه خلاف مضرّت و به معنای «سود و فایده»، «نفع و حاصل»، «بهره و عائد» تعریف شده است.
اما از نظر مفهومی و اصطلاحی بین مصلحت و منفعت تفاوت های وجود که توجه به آنها می تواند مفید و موثر واقع گردد.از کلمه مصلحت عموماً در امور و کارهای نامحسوس که درک و پیش بینی آینده آن سخت است استفاده می شود.منفعت عموما در خصوص یک موضوع عیان و محسوس استفاده میشود یعنی منفعت برای بیان سود و نفع یک کار استفاده می شود اما در مصلحت ،ممکن است مثل اینکه گفته شود انجام فلان کار به مصلحت شماست و ممکن است در کاری مصلحت مد نظر باشد اما ضرر هم داشته باشد مثل و یا بر عکس در انجام کاری منفعت باشد اما مصلحت نباشد.
در رفتار ها و سیره عملی تمامی بزرگان دینیمان نمونه های بسیاری از مصلحت اندیشی دیده می شود.ترجیح دادن صلاح مردم و ملت به منافع شخصی و خانوادگی،گذشتن از حق و آسایش دنیوی خودشان به خاطر تامین سعادت اخروی جامعه در تک تک رفتارهای این بزرگان دینی دیده می شود که می توان به نمونههایی از این مصلحتاندیشی در سیره امام علی (ع) اشاره کرد: خانه نشینی امام علی (ع) به مدت ۲۵ سال و گذشتن از منفعت دنیوی خود که سکان داری حکومت اسلامی بود جهت حفظ و تثبیت حکومت نوبنیاد اسلامی،
در نبرد صفین نیز در حالیکه حضرت خود و سپاه اسلام را در آستانه پیروزی بر معاویه می دید اما با توقف جنگ موافقت نمود.
امام حسین (ع) نیز نماد کامل یک پیشوای مصلحت محور بودند که به خاطر حفظ و بقای دین مبین اسلام از مال و جان خود و خانواده اش گذشت و مصلحت دین و امت اسلامی را بر منفعت و زندگی دنیوی خود ترجیح داد.
در دوران معاصر نیز امام خمینی (ره) اسوه ای از یک رهبر مصلحت محور بودند.در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی اگرچه در چارچوب و قواعد دنیای سیاست به نظر می رسید منفعت جایگاه رهبری نظام در مسامحه با حزب ها و تفکرات سیاسی است که در پیروزی انقلاب اسلامی نقش داشته اند،اما امام خمینی (ره) با بینشی وسیع و شجاعتی خاص،مصلحت جامعه و نظام را در حذف و طرد این جریانات منحط سیاسی دانستند و بر همین اساس نیز عمل نمودند. پذیرش قطعنامه ۵۴۹ و قبول خاتمه ۸ سال جنگ تحمیلی علیرغم میل باطنی نیز فرازی دیگر از سیره عملی امام خمینی (ره) در مقوله رجحان مصلحت بر منفعت بود و مصلحت اندیشی در آن متبلور گردید.پس از ایشان مقام معظم رهبری نیز این راه را ادامه داده اند.برخورد قاطع و جدی با مفاسد قدرتمند و متنفذ سیاسی و اقتصادی جهت حفظ و تداوم حرکت انقلاب اسلامی در مسیر درست از نمونه این رفتارها می باشد.
متاسفانه در فضای کنونی سیاسی جامعه نوعی نگاه منفعت طلبانه حاد حاکم گردیده است و کمتر به مصلحت جامعه،نظام و کشور توجه می گردد.این نوع نگاه و رویکرد بیشتر توسط برخی از سیاسیون به جامعه تلقین می شود.در آستانه انتخاب دهم مجلس شورای اسلامی شدت این موضوع بیشتر از گذشته حس می شود.
برخی از کاندیداهای احتمالی نه تنهاهیچ گونه مصلحتی اندیشی در رفتار خود نشان نمی دهند بلکه صرفاً به فکر منافع شخصی و گروهی خود هستند.این نوع تفکر و خط مشی باعث می شود از سویی با نگاهی ابزاری و طلبکارانه به مردم و جامعه بنگرند و از سویی دیگر رفتاری جانب دارانه به حزب و گروه خود داشته باشند.به عبارتی این افراد شخصیت خود را نه بر پایه توانایی و استعداد شخصی و مقبولیت اجتماعی بنا نموده اند بلکه شخصیت خود را صرفاً از گروه و حزب خود وام گرفته اند. سیاسیونی که دارای اینگونه خصوصیت «شخصیت عاریه ای » هستند آفتی بزر گ در راه قوام و پیشرفت جامعه اند.
برخی دیگر از سیاسیون در جایگاه وخیم تری قرار دارند.این دسته از افراد در انتخاب خود بحث قومیتی و ناسیونالیستی را مقدم بر توانایی افراد می دانند.اینکه پس از گذشت ۳۷ سال از پیروزی انقلاب اسلامی که بر پایه رای و انتخاب مردم استوار گردید،همچنان کسانی حضور دارند که جهت پیشبرد اهداف خود بر طبل نژاد پرستی و نفاق می کوبند جای تاسف و تامل دارد.
آسیب شناسی و آفت شناسی فضای سیاسی و اجتماعی جامعه وظیفه خطیری است که به عهده خواص و نخبگان مثبت جامعه است.به همین دلیل است که بیشترین موضوعی که در سال های اخیر در فرمایشات و منویات مقام معظم رهبری تاکید شده است بحث بصیرت و نگاه بصیر افراد نخبه جامعه به اوضاع روز بوده است.ذکر این موضوع ضروری است که نخبه بودن و خاص بودن به معنی نگاه و رفتاری قیم مابانه و برتری طلبانه نیست بلکه خواص و نخبگان واقعی کسانی هستند که در بطن جامعه حضور داشته و با آینده نگری و فکر خود،قدرت ارتباط و بیان خود در تبیین و روشنگری و هدایت اقشار مختلف مردم در تلاش هستند.
مع الوصف زمانی که از شعار و شعار زدگی دوری گزینیم و با عمل گرایی به جایگاه و توانایی برسیم که بتوانیم در انتخاب خود از خطهای ساختگی حزبی،گروهی و قومیتی بگذریم و اصلح را حتی اگر ۱۸۰ درجه اختلاف فکری و عقیدتی داشته باشیم انتخاب نماییم و منفعت خود را به خاطر مصلحت مردم قربانی نماییم و پذیرای خسران و ضرر احتمالی شخصی باشیم،بسیاری از بحران هایی که به خاطر سو مدیریت افراد غیر اصلح در گذشته به وجود آمده از بین خواهد رفت و جامعه با سرعت بیشتری رو به پیشرفت و توسعه همه جانبه گام خواهد برداشت که ان شاالله در آینده در این خصوص به تفصیل نکاتی عرض خواهد شد.
اولين مطلب طولاني بود كه تا آخر مطالعه كردم درود جناب بختياروند
آقای خسروی بحث قومیت تو تموم اقوام ایرانی بوده و هست نه شما میتونی ریشه کن کنید و نه کسی دیگه بi جرأت. می گم خود شما به موقع بحث قومیت رو پیش می کشی و هیچ کسی این موضوع را باور نمی کند هر کسی می گوید من قوم گرا نیستم دروغ میگه
مردم ایران و همه قومیت ها از منو شما باهوش ترن …