سید علی صالحی، شاعر مسجدسليماني و نوگرا، در نشست خبری نمایشگاه نقاشی خود با عنوان «از سر اتفاق» گفت: هر وقت در شعر کم میآورم، نقاشی میکشم و هر وقت نمیتوانم نقاشی کنم، شعر میگویم. نقاشیهای من ادامه شعر برای عبور از واژه و رسیدن به انحناست، به همین دلیل است که در مجموعهام انحنا زیاد دیده میشود. بیشتر آثارم بدون نامگذاری هستند زیرا معتقدم این نقاشیها یک قرائت ندارند و هر کس میتواند قرائت شخصی خودش را از آنها داشته باشد.
به گزارش باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان سید علی صالحی، در نشست خبری نمایشگاه نقاشی خود با عنوان «از سر اتفاق» گفت: هر وقت در شعر کم میآورم، نقاشی میکشم و هر وقت نمیتوانم نقاشی کنم، شعر میگویم. نقاشیهای من ادامه شعر برای عبور از واژه و رسیدن به انحناست، به همین دلیل است که در مجموعهام انحنا زیاد دیده میشود. بیشتر آثارم بدون نامگذاری هستند زیرا معتقدم این نقاشیها یک قرائت ندارند و هر کس میتواند قرائت شخصی خودش را از آنها داشته باشد.
هیچ ادعایی در نقاشی ندارم
این شاعر افزود: در مورد این که کی شروع به نقاشی کردم نمیتوانم تاریخ معینی را بگویم. وقتی که از سرودن شعر و مطالعه خسته میشدم سرانگشتانم نمیتوانستند بیکار بمانند و مثل کودکان شروع به خط خطی میکردم، سرانجام از همین خط خطیها تابلوهای نقاشی به وجود آمد. یک روز به دختر گفتم مدادرنگیهایت را برای من بیاور از همانجا بود که شروع به کار کردم. آثار من به دو بخش نقاشیهای رنگی که با آکریلیک روی بوم طراحی شدهاند و قسمت دوم نیز مربوط به طراحیهایی است که به صورت سیاه و سفید و با روان نویس کشیدهام که در مجموع 42 اثر هستند.
او همچنین دربارهی نمایش آثار خود گفت: فکر نمیکردم روزی آثار بسیار خصوصی خودم را در معرض دید جامعه و اهل هنر قرار بدهم ولی ناخواسته و همانطور که از اسم نمایشگاهم برمیآید برگزاری نمایشگاه و حتی خود این نشست هم از سر اتفاق بوده است.
او افزود: همانقدر که در شعر به شدت ادعا دارم، در هنر نقاشی هیچ ادعایی ندارم. نقاشیهای من تجربههای به شدت شخصی هستند که به تشویق دوستانم آنها را برای نمایشگاه آماده کردم. این را گفتم تا اگر گلایهای مبنی بر اینکه چرا من به عنوان یک شاعر روی به نقاشی آوردهام وجود داشته باشد، برطرف شود. من هرگز در کار هنرمندان بزرگ نقاش دخالتی نمیکنم و فقط عاشقانه برای خودم با واحد خط فرافکنی میکنم.
این شاعر همچنین عنوان کرد: اخیر مجموعه شعری از من به زبان آلمانی ترجمه شده و توسط انتشارات subject در فرانکفورت به زودی منتشر میشود. ناشر این کار که متوجه برگزاری نمایشگاه نقاشی من در ایران شده است تقاضا کرده که از طریق ایمیل چند اثرم را برای آنها بفرستم تا در صورت امکان نمایشگاه نقاشیهایم در آلمان نیز برگزار شود. چند نفر از بچههای ایرانی هم درکشورهایی مانند کانادا آمادگیهای خود را برای نمایش آثار من اعلام کردند.
صالحی در ادامه دربارهی چاپ آثار خود در نشریات خارج از کشور اظهار کرد: دفتر شعر من در کردستان عراق منتشر و چندین بار تجدید چاپ شده است. همچنین برخی از شعرهای من در روزنامههای آمریکایی، آسیایی و اروپایی منتشر شدهاند. سال 82 چند شعر از من در مجله عرب زبان الزمان در لندن منعکس شد که باعث برنده شدن جایزه ویژه اتحادیه نویسندگان عرب در همان سال شد. من برای دریافت جایزه به بغداد نرفتم و آنها خودشان جایزه را برایم به ایران فرستادند.
اگر میتوانستم نقاشی یا موسیقی را ادامه میدادم
صالحی در بخش دیگری از سخنانش در پاسخ به این پرسش که آیا باید هنرمندانی چون ناصر تقوایی را که به عکاسی رو میآورند را هم خودآموخته دانست یا خیر، گفت: ناصر تقوایی نابغه سینمای ماست، نمیشود به او گفت هنرمند خودآموخته. به اعتقاد من لفظ خودآموخته برای کسانی بکار میرود که نیاز به کلاس و استاد داشتهاند اما امکانش وجود نداشته است. به صراحت میگویم که اگر در مسجدسلیمان دهه 40 کلاس نقاشی بود که میتوانستم این هنر را نزد استادان این رشته یاد بگیرم، آن را به صورت حرفهای میآموختم و اگر باز هم در زادگاهم کلاس موسیقی بود حتما بعد از نقاشی موسیقی را انتخاب میکردم.
او افزود: چون این کلاسها نبود و اگر بود ما امکان مالی برای ثبتنام در این کلاسها نداشتیم در نتیجه من آسانترین، درونیترین و میراثمندترین رشته هنر یعنی شعر را انتخاب کردم. رشتهای که پدرم هم در آن استاد بود و مثنویاش نزد من محفوظ است. بنابراین خودآموختگی برای اهل هنر متوسط بکار میرود و نمیتوان افرادی مثل عباس کیارستمی، بهرام بیضایی و ناصر تقوایی را هنرمندانی خودآموخته دانست.
زنده باشی استاد