باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان/ صادق مرادي: بهتر است سخنم را با یک سوال آغاز کنم؛ وقتی پزشک برای تجویز دارو از شما می خواهد دفترچه درمانی خودتان را ارایه دهید آیا شما هم برای اطمینان از صلاحیت پزشک می توانید از وی بخواهید که تاییدیه نظام پزشکی و مدرک دانشگاهی اش را ارایه دهد؟ البته جواب روشن است؛ در هیج جا چنین چیزی مرسوم نیست و مردم همواره به پزشکان اعتماد و احترام می کنند. اما این موضوع استثنائاتی هم دارد. یکی از این موارد استثنا شهر مسجدسلیمان است. وقتی که در چند روز گذشته خبری مبنی بر دستگیری پزشک قلابی در این شهر به بیرون درز کرد، موجی از تعجب، ترس و بی اعتمادی در بین ساکنان مسجدسلیمان به وجود آمد. این موضوع برای روح و جسم بیمار بهداشت و درمان به مصابه عود کردن سرطان در جسم یک بیمار رو به بهبود است. بیماری که گمان می رفت با طرح تحول نظام سلامت جانی دوباره بگیرد، با این اتفاق هولناک دوباره به اغما و کما رفت. تصور این که مردم این شهر سه سال جان پیران خردمند، نوزادان معصوم، کودکان شیرین زبان، نوجوانان و جوانان برومندشان را در اختیار یک آدم مفتضح و بی مسیولیت قرار داده اند دل هر انسان منصفی را به درد می آورد. جداً که چشم روسای سابق شبکه بهداشت ما روشن!
تن نظام پزشکی سالم با دقت نظری که در زیر مجموعه خود دارد! و دند ما نرم که در این شهر زندگی می کنیم! و خسته نباشید ویژه به دانشگاه علوم پزشکی ما! و البته بیشترِ سخن بنده با دانشگاه علوم پزشکی است.
واضح است وقتی بعد از گذشت مدت ها از طرح تحول نظام سلامت هنوز در بسیاری از روزها و به خصوص در ایام تعطیل کمبود پزشک متخصص وجود دارد و وقتی نظارت درست و منطقی بر کادر درمان و به خصوص پزشکان وجود نداشته باشد باید پذیرفت که زمینه برای حضور امثال این پزشک قلابی در شهرستان فراهم می شود. زیرا کلاه بر معمولا خود را در جایی پنهان می کند که کم ترین نظارت و بیشترین قانون گریزی وجود داشته باشد!
و آیا ریاست محترم دانشگاه خواهندگفت دلیل تعلل در نصب دستگاه ام آر آی خریداری شده چیست؟ و چرا باید در شهری که متخصص کافی نداشته و با بیمارستان قطب صد و بیست کیلومتر فاصله دارد مشکل آمبولانس وجود داشته باشد به گونه ای که امام جمعه محترم و دلسوزش برای جمع کردن پول آمبولانس ملتمس این خیّر و آن خیّر شود؟!
و همه این ها دلایلی است که لازم می نماید دکتر شریعتی استاندار مردمی و پاک طینت ما که خود از بدنه بهداشت و درمان و از اساتید بنام این استان است و همین طور دکتر همایون یوسفی نماینده اهواز و کسی که به زعم بسیاری از کارشناسان قوی ترین و کاردان ترین روسای شبکه بهداشت و درمان مسجدسلیمان در سال های اخیر بوده است راًسا در موضوع ضعف های بهداشتی و درمانی مسجدسلیمان دخالت کنند. نماینده محترم، فرماندار کوشا، شهردار جدید و دیگر مسئولان ذیربط بدانند اگر با جذب سرمایه ی بخش خصوصی چند مرکز تجاری و رفاهی و یک یا دو بیمارستان مجهز و پزشکان مجرب وجود احداث شود مردم در این شهر خواهند ماند و هیچ کس حاضر نخواهد شد جان خود و فرزندانش را در شهر بزرگ همجوار طعمه هوای آلوده و محیط نا امن کند.
حال بهتر است از زاویه ای دیگر به مشکلات درمانی این شهر بپردازیم. چنان که می دانیم چندی پیش عده ای از مراجعه کنندگان به یکی از پزشکان این شهر حمله کرده و وی را مورد ضرب و شتم قرار دادند. هر چند این عمل شرم آور و زننده است اما باید دید آیا واقعا دلیل این اقدام خشونت آمیز، اشتباه دکتر در تشخیص بیماری و فوت بیمار بوده یا خیر؟ و اصولا چه مقدار خطای پزشکی در این شهر رخ می دهد و چند درصد از شکایات مردم به مراجع قضایی در این خصوص منتج به نتیجه می شود؟
آیا احیانا یکی از دلایل نارضایتی و اعتراضات بی پایان مردم از بخش درمان وجود همین خطاهای پزشکی یا بی نتیجه بودن شکایات ان ها نبوده است؟
با توجه به اعتراضات و شکواییه های فراوان مردمی که شوربختانه در پاره ای اوقات به جای طرح درست و اصولی، با رفتارهای خشن و خلاف قانون خود نمایی می کند، به نظر می رسد گاهی باید حق را به مردم داد. و دستگیری این پزشک قلابی شاید بهانه خوبی باشد تا دکتر دهقان رییس متعهد و زحمت کش نظام پزشکی شهرستان و همین طور واحد بازرسی و نظارت شبکه بهداشت در زمینه برخورد با ناهنجاری های پزشکی فعال تر شوند و اگر آمار و ارقام مستدلی دارند برای بازگشت اطمینان به سمع و نظر مردم برسانند.
و صد البته باید حساب اندک پزشکان پوشالی و قانون گریز و بی سواد را از دیگر جامعه پزشکی شهرستان که باهمه ی کمی و کاستی ها در حال خدمت به مردم هستند جدا کرد.
امیدوارم این اتفاق ناگوار نقطه عطفی در پیشرفت دوباره ی بهداشت و درمان مسجدسلیمان باشد. شهری که کم تر از هشتاد سال قبل بالاترین مقام سیاسی و نظامی کشور چشم خود را به تیغ جراحانش سپرده بود، اکنون نیازمند جراحی وسیع در همه اندام و اعضا خود است.
به راستی شایسته نیست در نظام جمهوری اسلامی عزیز، شهر اولین های ایران گرفتار بیماری های لاعلاجی چون کمبود انواع متخصصین کادر درمان، نبود ام آر آی و مرکز پرتو درمانی، و حتی کمبود آمبولانس باشد.
به امید روزی که فرزندان دانشمند این خاک به سرزمین مادری شان باز گردند و علم خود را در اختیار کسانی قرار دهند که روزی از روی دوش آن ها پرواز و قله های علم را فتح کرده بودند. زیرا به زعم بنده تنها راه حل رفع مشکلات درمانی مسجدسلیمان در دراز مدت، تکیه به نیروهای متخصص و بومی دلسوز است. و این که به فرموده پیامبرمکرم اسلام حب الوطن نصف الدین.