سیاسیون اغلب فاقد دیدگاه کارشناسی نسبت به مسایل اجتماعی و شهری هستند و بیشتر بر اساس منافع حزبی و گروهی خود تصمیم می گیرند و در شوراها این نوع تصمیم گیری، باعث عدم رشد و پیشرفت و آبادانی شهر می شود. شوراهای اسلامی شهر و روستا جای کار سیاسی نیست، بلکه باید در این شوراها کار خدمتی انجام دهند و باید از تمام ظرفیت ها استفاده شود.
باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان/ جمشيد جليلي کارشناس علوم ارتباطات اجتماعی: مطابق قانون اساسی و قانون شوراها، پارلمان های شهری، غیر سیاسی است و باید محلی برای رفع و رجوع مشکلات مردم، شهر، سلامت، آموزش، حمل و نقل و از این دست مباحث باشد. در صورتی که شوراها سیاسی شود، توان مدیریت شهری خود را از دست می دهد و بنا بر این، بدل به محل منازعه جدید گروه های سیاسی خواهد شد. در صورتی که شوراهای شهر بدل به نهادی سیاسی شود، به تبع آن، شهرداری ها نیز سیاسی خواهند شد و حضور شهرداری های سیاسی در شهرها، منجر به بی عدالتی و دور ماندن از وظیفه اصلی شهرداری ها، یعنی خدمات و مدیریت شهری، می شود. زمانی که مدیران سیاسی و افرادی با داشتن سابقه و صبغه سیاسی به شوراها باعث کشاندن بحث سیاست در نهاد اجتماعی شورا می شود و اختلافات بین اعضا را دامن می زند.
سیاسیون اغلب فاقد دیدگاه کارشناسی نسبت به مسایل اجتماعی و شهری هستند و بیشتر بر اساس منافع حزبی و گروهی خود تصمیم می گیرند و در شوراها این نوع تصمیم گیری، باعث عدم رشد و پیشرفت و آبادانی شهر می شود. شوراهای اسلامی شهر و روستا جای کار سیاسی نیست، بلکه باید در این شوراها کار خدمتی انجام دهند و باید از تمام ظرفیت ها استفاده شود. امروز وظیفه اصلی شهرداری و دهیاری نظافت شهر و روستا و جمعآوری زباله نیست بلکه ارائه صدها نوع خدمات دیگر است و شوراها را میتوان به عنوان نهادی مردمی بهمنظور تبدیل دولت متمرکز به غیر متمرکز بر شهر و روستا که از ساختار قدرت و تصمیمگیری شوراها بر شهرداریها و دهیاریها، حداقل متناسب با آگاهی خود شهرداری و دهیاری ضرورت دارد.
سیاسی شدن شوراها خطر بسیار بزرگی است بدین معنی که مطالبات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی یا از جو سیاسی حاکم متأثر شده و یا تحت الشعاع آن قرار گرفته است. عرصه شورای شهر که یک نهاد اجتماعی مدنی است نباید متأثر از مسائل سیاسی شود. در شوراهای شهر و روستا عمده بحث و موضوعات مربوط به عرصه اجتماعی مطرح است و اگر غیر از این باشد کشور و در شکل درست آن مردم ضرر می کنند و همان نقض حقوق شهروندی است. این عرصه متأثر از مسائل سیاسی نمی تواند آن طور که باید و شاید برای یک جامعه مطلوب اقدامات مؤثری صورت دهد.
اعضای شوراها نباید اجازه دهند که تصمیمات و فرآیندهای سیاسی وارد شوراها شود. این موضوع باعث ناپایداری و اختلاف در شوراها میشود. به طوری که فراکسیونهایی در شوراها تشکیل میشود که اصلاً به صلاح شوراها نیست. شوراها اگر سیاسی شوند، مدیریت شهرها را سیاسی میکنند در حالی که شهرها باید در مسیر آبادانی و نشاط قرار بگیرند و ما نباید در این انتخابات شوراها را سیاسی کنیم. برخی شورای شهر را سکوی اول حرکت سیاسی خودشان به مسئولیتهای سیاسی برتر میدانند که این تصور رندانه، نابخردانه و غلط است و به سلامت جامعه لطمه میزند. کسی که به امید طی کردن مدارج بالاتر و عرصه سیاست وارد شورای شهر شود و آرزوی خدمت او را به این صحنه نکشانده، نمیتواند خدمات شایانی به مردم ارائه دهد.
با سلام به شما و تشكر از ارسال مقاله زیباتون, بله واقعیت عنوان نمودید شوراها به عنوان یکی دیگر از سطوح مدیریت شهری در سطح محلی هستند و هرگونه سیاسی بازی باعث ایجاد اختلاف متوقف شدن مسیر رشد و تعالی یا به اصطلاح دور ماندن از ارمان ها و اهدافیی که برای ان دوره 4 ساله تعریف نموده اند میشوند.
من شما را نمیشناسم ولی با نظر شما موافقم و در تکمیل صحبت های شما اضافه کنم که در تلاطم شوراها اگر هم کسی پیدا شود که حس انسان دوستانه و پتانسیل کار داشته باشد یا رای نمی آورد یا انقدر با ناملایمت ها برخورد میکند که انرژی برای ادامه کار از دست می دهد فعلا در تمام شهر ها حذب وگروههای تعیین ارا میکنند ولی در شهر ما فقط طایفه گری حکم فرماست
سلام آقای جلیلی بزرگوار
کاملن موافقم