• امروز : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 22 November - 2024
کل اخبار 12386اخبار امروز : 0
13

همزمان با 26 مرداد سالروز ورود آزادگان به كشور:
گپ و گفتی دوستانه با آزاده مسجدسلیمانی ساکن کرج/ اسارت، سند افتخار و پایان نامه دانشجو آزاده ایرانی در آلمان شد

  • کد خبر : 29370
  • ۲۶ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۴:۱۲

باشگاه روزنامه نگاران مسجدسلیمان- متاسفانه در کشور ما صرفا روز ۲۶ مرداد آزادگان را به یاد می آورند و ۳۶۴ روز دیگر سراغی از اسوه های صبر، تقوا و … که در غربت می میرند و در مشکلات دست و پا می زنند نمی گیرند. هر روزی که تاریخ انقلاب اسلامی ورق می‌ خورد و […]

باشگاه روزنامه نگاران مسجدسلیمان- متاسفانه در کشور ما صرفا روز ۲۶ مرداد آزادگان را به یاد می آورند و ۳۶۴ روز دیگر سراغی از اسوه های صبر، تقوا و … که در غربت می میرند و در مشکلات دست و پا می زنند نمی گیرند.

هر روزی که تاریخ انقلاب اسلامی ورق می‌ خورد و وقایع آن بازخوانی و بازگوئی می‌ شود، چیزی جز ایمان، ایثار، رشادت، آزادگی و امثال آن در ذهنمان نمایان نمی شود.

۲۶ مردادماه یکی از روزهای مهم تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است. روزی که فرزندان غیور این مرز و بوم با غیرت مثال‌ زدنی پس از تحمل سال‌ ها دوری از میهن و خانواده خود، صبورانه زیر شکنجه‌ های دردناک تاریکخانه‌ های دشمن بعثی ایستادگی نمودند و افتخاری دیگر در تاریخ بلندقامتان ثبت کردند.

آری این روز، سالروز تاریخی بازگشت آزادگان سرافراز به میهن عزیزمان ایران است. به همین مناسبت گفتگوئی عبدالحسین جلالوند یکی از آزادگان ساکن شهر کرج که متولد خوزستان شهر مسجدسلیمان است انجام داده ایم که در ادامه می‌ خوانید.

از سال ۶۱ در دوران دفاع مقدس از غرب کشور حضور در جبهه را آغاز کرده و سپس به جنوب رفتم و مجددا با بازگشت به غرب در عملیات های متعددی شرکت کردم و نهایتا در والفجر ۱۰ در سن ۲۳ سالگی به اسارت دشمن درآمدم، جلالوند صحبت خود را اینگونه آغاز کرد و گفت: پیش از اسارت باید از کلاس درس جبهه بگویم چرا که جبهه کلاس درس بسیار بزرگی بود که ما نکات فراوانی از آن دیدیم و آموختیم و در دوران اسارت هر چه در زمان جبهه دیده بودیم و به یک نوعی با آن برخورد داشتیم در دوران اسارت لمس کردیم و این مهم واقعا کلاس درسی بالاتر از دیدن جبهه بود هر چند جبهه واقعا یک فضای آکنده از معنویت و اخلاقی برای ما بود اما اسارت دورانی طلایی بود که علی رغم سختی ها زیبا و قشنگ برای فرد فرد آزاده ها بود.

خداوند گاها بر اساس برخی سختی ها به انسان ها لطف می کند مانند زمانیکه بیمار شده و قدر سلامتی خود را می دانند یا شخصی که عزیز یا نعمتی را از دست می دهد و ما نیز در دوران اسارت سلامتی، آزادی و نعمت های خود را یکی پس از دیگری از دست دادیم لذا قدردان نعمت هایی شدیم که از دست رفته بود و ما را با خلاءهای بزرگی مواجه کرد اما بزرگترین دستاورد ما از دوران اسارت آشنایی با صاحب نعمت یعنی خداوند متعال بود و متوجه شدیم خدای آزادی و خدای اسارت یکی است.

زمان آزادی به اسارت فکر کردید؟

اسرای ما به دو بخش تقسیم می شوند چرا که عده ای رقم صلیب سرخ جهانی داشتند و و با خانواده خود نامه نگاری می کردند اما ۵۰ درصد اسرای ما در عراق جزء مفقودین بودند و هیچگونه خبری از خانواده و کشور نداشتند لذا زندگی اسرا با فاکتورهای عدم اطلاع از خانواده و مفقود بودن واقعا دردناک بود چرا عراقی ها با فشار بچه های ما را زیر شکنجه شهید می کردند و روی سیم خاردار از آنها عکس می گرفتند تا در قالب کشته شدن در زمان فرار برای آنها پرونده سازی کنند.

ما برای آزادی به خدا امیدوار بودیم اما از زمان آن اطلاع نداشتیم و روایتی است که حضرت موسی (ع) بیمار شدند و برایش دارو آوردند و ایشان فرمودند خداوند شفا خواهد داد ندا آمد این وسیله ای است برای شفای شما  البته پس ار مدتی مجددا بیمار شدند و سراغ آن دارو رفتند اما خوب نشده و تعجب کردند اما ندا آمد موسی آن زمان ما را خواستی وسیله در اختیارت قرار دادیم لذا مثال این که شرط اول آنست که مجنون باشی مصداق وصل نبودن به غیر خداست و این رمز مقاومت ما در زمان اسارت بود و البته در کنار آن مصائب زیادی گریبانگیر اسرا شد.

تلخ و شیرین های زمان اسارت شما چه بود؟

پیش از اسارت خودم سال ۶۲ خبر شهادت برادرم به ما رسید و ما مراسم چهلم را نیز برای ایشان گرفتیم اما پس با نزدیک شدن به سالگرد شایعه شنیدن اسم برادرم از رادیو عراق توسط مردم پخش شد و شدت گرفت و پس از مدتی وی نامه ای از عراق برای ما مبنی بر اسارتش فرستاد و ما هم خوشحال و هم غمگین شده بودیم و درد جدیدی را برای مادرم همچون دیگر مادران اسرا حادث شد.

سال ۶۴ با تبادل مجروحین برادرم با وضعیتی دردآور و آثار ترکش، خرد شدن استخوان ها و عفونت و عدم مداوا در عراق آزاد شد و امروز نیز با کمک عصا می تواند راه برود از اسارت برای ما گفت اما مفهوم آن را زمان اسارت خودم متوجه شدم چرا من صرفا به لحاظ شنیداری غنی شده بودم و جالب آنکه برادر سوم ما نیز پس از اسارت به معنای واقعی خاطرات ما پی برد چرا که سال ۶۹ در جنوب به مدت ۸ سال به اسارت دشمن درآمد.

۶ ماه اول سخت ترین دوران اسارتم بود و تصور من از مسائل صرفا یک رویا و خوابی بود که هر لحظه مرا در انتظار بیدار شدن قرار می داد اما زمانی باور کردم اسیر هستم که در قبال نعمت های از دست داده ام صاحب نعمت را بدست آوردم و پس از پی بردن به این مهم آرام شدم و زیباترین حس زندگی ام را تجربه کردم و اسارت درس بزرگی برای من شده بود.

هیچ غم و اندوهی دردناک تر از کتک زدن سایر اسرا مقابل چشمان ما نبود و هر زمان که یادآوری می شود ناراحت خواهم شد.

چند سال اسیر بودید و چه زمانی بازگشتید؟

اواخر سال ۶۶ در عملیات والفجر ۱۰ اسیر شدم و سال ۶۹ آزاد شدم، البته ۲۶ مرداد اولین گروه اسرا آزاد شدند چرا که ۲۰ اردوگاه در عراق بود و سپس نوبت ما رسید و سال ۶۹ همزمان با ۲۶ مرداد (۲۴ شهریور) آخرین گروهی بودیم که ۵ عصر صلیب سرخ ما را ثبت نام کرد و راهی ایران شدیم.

آیا فرهنگ ایثار و شهادت به حاشیه رفته است؟

ما تعاریف خوبی از ایثار و شهادت برای مردم بسط نداده ایم چرا که شهدا پیش از جنگ با دشمن با نفس خود جنگیدند و عالی ترین افرادی بودند که مبارزه با نفس را در دستور کار خود قرار دادند و من نیز پرورش یافته این تفکر در زمان جنگ بودم و شهدا فضای جنگ را پاک آراسته بودند و مصداق آن شهید علی چیت سازیان مسئول اطلاعات عملیات لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) بود که می گفت: کسی می تواند از سیم خاردار دشمن عبور کند که پشت سیم خاردار نفس خویش گیر نیفتاده باشد.

مبارزه با دشمن در گرو مبارزه با نفس دون خویش است و شهادت همرزمانم درس های بزرگی در زمان جنگ به من آموخت چرا که به جای اسلحه اخلاق پرچم شناسایی آنها بود و مرور تواضع و فروتنی آنها بزرگی شخصیت آنها را بار دیگر در ذهنم تداعی می کند.

متاسفانه امروز از شهدا استفاده ابزاری داشته و از آنها بهره برداری نکردیم چرا که اگر راه آنها را ادامه می دادیم به مشکلات کنونی بر نمی خوردیم چرا که شهدا برای امنیت و آرامش کشور در برابر تعدی دشمن به جبهه رفتند لذا ادامه دادن راه آنهابه معنای سلب امنیت و آرامش از جامعه نخواهد بود و نکند که گرگ دردنده درون ما ابتدا به خودمان و سپس پیرامون حمله کند و موفقیت درگرو مبارزه با نفس خواهد بود.

رسول خدا (ص) به اصحاب خویش فرمودند جهاد اصغر خود را انجام دادید و اکنون زمان جهاد اکبر است و در مقابل سوال یارانش پاسخ دادند مبارزه با نفس از جهاد با دشمن بالاتر است اما متاسفانه پس از جنگ بی تعارف بچه های جبهه رها و عده ای از فرماندهان و مسئولین وارد فضای دیگری شدند و حور پاکی و خلوص پس از اتمام جنگ کمرنگ شد و ما سازندگی و مبارزه با نفس را رها کردیم.

امروز برای شهدا بدون اینکه بخواهیم راه آنها را ادامه دهیم مراسم ظاهری گرفته می شود پیمودن راه آنها صرفا گرفتن اسلحه در دست نیست درحالیکه بازگشت به اخلاق شهدا موجب کهنگی راه و خستگی عموم نخواهد شد لذا هر شهیدی گلچین محله و شهر خویش است و امروز درد ما این است که نتوانستیم این بستر را بسط دهیم تا از آن به عنوان یک طریق برای امنیت و آرامش خود و اجتماع استفاده کنیم.

چرا باید بگوییم ۷۲ روز مانده به محرم کمر خم شود و با شور و هیجان به محرم برسیم و با غروب عاشورا همه چیز تمام شود و بجای بهره برداری دنبال هیجان باشیم؟ درحالیکه امام حسین (ع) در کربلا فرمودند: با وفاتر از اصحاب خویش سراغ ندارم یا پدر فضیلت ها ( ابوالفضل (ع)) به واسطه فضائل اخلاقی جاوید ماندند و ما امروز چقدر از این مهم بهره می بریم؟مانند در دست داشتن قران و صرفا فریاد زدن درحالیکه نسخه پزشک بالقوه شفاست اما اگر تبدیل به دارود نشود نمی توان گفت به تنهایی شفا دهنده است.

امروز به نسل جوان از شهدا می گوییم بدون اینکه ایثار، تواضع، اخلاق و فروتنی شهید را تمرین کنیم و به آن عمل کرده باشیم.

مسئولین و مردم ما امروز چقدر قدرشناس شهدا هستند؟

با کمال تاسف باید گفت فقر بزرگ فرهنگی داریم و رشد نکردیم چرا که در غیر این صورت نیازی به رشد نخواهیم داشت، فقر فرهنگی ما نشان می دهد نگاه ما حقیر و فقیر است چرا که امروز در مراسمی آزاده ای که در آلمان حضور داشته را دیدم که استاد دانشگاه بوده و برای پایان نامه اش با ریاست دانشگاه صحبت کرده است و اینگونه تعریف می کرد که در گفتگو با رئیس اعلام کردم زمانی به واسطه جنگ اسیر شدم و او با ناراحتی رفت و با چند نفر بازگشت و به آنها با عتاب گفت چرا ایشان را تا کنون نشناخته اید چرا که برای دفاع از آرمان و آب و خاکش از جان خویش گذشته است.

رئیس دانشگاه با تاکید بر اینکه این دانشجو امتحان خود را پس داده است اعلام کرده بود نیازی به آزمون نیست و در ادامه گفتند شما زمان جنگ از کشورت دفاع کرده ای و پایان نامه دیگر ارائه نخواهی داد و حتی برای بدرقه دانشجوی ایرانی به فرودگاه نیز آمده بود اما متاسفانه مردم ما در داخل کشور صرفا روز ۲۶ مرداد آزادگان را به یاد می آورند و ۳۶۴ روز دیگر سراغی از اسوه های صبر، تقوا و … که در غربت می میرند و در مشکلات دست و پا می زنند نمی گیرد.

از خانواده و وضعیت کنونی تان برای ما بگویید:

ما ۷ برادر هسیتم که ۳ برادر اسیر بودیم و ۳ برادر ما جانباز هستند و چهارمین فرد خانواده ما نیز جانباز است و در حال حاضر با مدرک کارشناسی ارشد در دانشگاه علوم انتظامی تهران تدریس می کنم.

نسل دیروز و نسل امروز و دفاع از آرمان های انقلاب:

جلالوند می گوید: جوانان دهه ۵۰ و پیش از انقلاب در جبهه های جنگ جنگیدند و نباید عنوان کرد که نسل امروز نمی توانند بجنگند چرا که سلاح مهمتری به نام قلم به دست گرفته اند و با جهل مبارزه می کنند و اگر ما بتوانیم در جهل زدایی به آنها کمک کنیم می توانیم آنها را به اهداف و آرمان های انقلاب نزدیک کنیم و در صورت توجه به ظواهر به جایی نخواهیم رسید.

اگر فضای وجودی خود را امن کنیم و از دشمن درون در امان دارم فضای وجودی بنده ایمن خواهد بود لذا با تلاش مامن وجودی شخص بسط داده خواهد شد و وجود ائمه آرامش را برای ما فراهم می کند درحالیکه ما به جای این مهم به ظواهر پرداخته ایم نه اینکه در بیراهه حرکت کنیم.

و اما نشستن پای صحبت مردان قبیله عشق و همراه شدن با آنها دنیایی دارد وقتی حرفهایشان را می‌ شنوی دربرابر رشادت و شجاعتشان تعظیم می‌ کنی و به خود می‌ گویی چگونه ممکن است انسانهایی در بهترین دوران زندگی میدان کارزار را به حریم امن خانه ترجیح دهند و مردانه بجنگند و بالاتر از آن دردل زندانهای دشمن جوانیشان را سپری کنند.

مرد گفتگوی ما نیز نمونه‌ای است از هزاران رزمنده‌ ای که برای آزادی وطن جنگیدند. شنیدن حرف آنها رسالت بزرگی را بردوش مسئولان می‌گذارد و به آنها هشدار می‌ دهد چشمهایتان را به روی حقیقت نبندید بدانید مدیون رشادت چه کسانی هستید؟ پشت آن میزهایی که نشسته اید و امنیتی که امروز در سایه آن زندگی می‌ کنید ارمغان همین مردان است. بدانید بی‌ مهری شما به این یادگاران جنگ خیانتی بزرگ و خطایی نابخشودنی است.

 البرز ۲۴

 

لینک کوتاه : https://www.rouyeshzagros.ir/?p=29370

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.