باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان- محمد مراد يوسفي نژاد: یکی از معضلات مدیریت شهری در مسجدسلیمان و شاید در بسیاری شهرهاي دیگر، مدیریت متمرکز و اقتدار گراست که همواره مایل است میزان پاسخگویی را به حداقل برساند و قدرت خویش را در سطح کلان یا به عبارتی از بالا به پایین تعریف و تحکیم نماید، این شیوه مدیریت ناگزیر است برای نیل به این هدف در گرداگرد خویش حصاری ایجاد کند و شهر را به خودی و غیر خودی تقسیم نماید، چنین مدیرانی با اجتناب از دخالت دادن مشارکت اجتماعی و بسیج عمومی برای راهبرد چرخه ی شهر، رفته رفته از جامعه فاصله گرفته و همان ها که روزی سمبل و مایه ی امید و شکوفایی در دل مردم بودند به انسان های جدا بافته ای مبدل می شوند که برای عدم پاسخگویی و کتمان ناتوانی های خویش در حل و رفع مشکلات، مجبور می شوند کمتر در انظار عمومی ظاهر و آرام آرام محبوبیت خود را بین اقشار اجتماعی از دست می دهند، عدم دخالت دادن مردم و فقدان معبرهایی برای رهیافت نخبگان شهر و جلوگیری از حضور لایزال مردمی در تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها، کم کم و قطعاً به جدایی و در نهایت به تقابل جامعه با چنین مدیریتی منجر خواهد شد که همین کنش اجتماعی در فرایندی طبیعی و بدیهی نه تنها موجبات شکاف و انشقاق میان مدیریت شهری را فراهم می سازد بلکه به از بین رفتن زیرساخت های خدمات و امور عمرانی نیز منتهی می شود ، از همین نقطه است که کور شدن گره های قدیمی و تولید مشکلات جدید کلید می خورد و مدیریت شهری که بنا به وظایف ذاتی قرار است در کنار مردم قرار گیرد و هر دو دوشادوش و موازی با هم و با تعامل با سایر مسئولین در جهت برداشتن و محو معضلات سعی و تلاش کنند و قدم بردارند در تضاد با یکدیگر و از یک نقطه اما در دو جهت مخالف حرکت خواهند کرد، برایند طبیعی این حرکت ، فاصله گرفتن مدیریت شهری با مردم و نتیجه آن بسیار درد آور و ناامید کننده خواهد بود زیرا آن همه نیروهای بالقوه و پتانسیل عظیم مردمی که می توانست و باید در اختیار مدیریت شهری و در خدمت پیشبرد امور و اهداف کلان شهر به کار گرفته شود به ضد خودش تبدیل و نه تنها هیچ نوع همکاری و همراهی با مدیریت نخواهد داشت بلکه در جهت مخالف برنامه ها حرکت خود را آغاز خواهد نمود و به مثابه ترمز و حتی مخرب دستاوردهای گذشته و حال نیز تبدیل خواهد شد ، به همین دلیل مدیریت جدید شهر بهتر است در کلیه برنامه های مطالعاتی جایگاه ویژه ای را به مشارکت اجتماعی اختصاص تا هم بتواند از علم و تجربه و نبوغ نخبگان در جهت سازندگی بهره مند شود و هم قادر باشد توانمندی ها و همراهی عمومی را به خدمت خویش درآورد زیرا پیوند دادن جامعه به برنامه ریزی و انجام پروژه ها، اهرم قدرتمند و توانایی ست که باعث چابک شدن امور مختلف سیستم ها و کارایی بالا خواهد شد.
به همین منظور مدیریت شهری می تواند با تاسیس شبکه های اجتماعی که دارای فورمول های ساده و تعریف شده ای ست و اتفاقا بسیار کم هزینه اند همت گمارد، مطمئناً بهره گیری از چنین پتانسیلی موجب کشف و ایجاد ظرفیت های نهادی، تقویت اجتماعات محلی، توسعه مدیریت راهبردی – مشارکتی، تمرکز زدایی و بسیج منابع انسانی و در نهایت اعتلای مدیریت و برنامه ریزی شهری خواهد شد.
شورای شهر و شهرداری باید تمامی سعی و تلاش خود را معطوف به بهره گیری از رویکرد راهبردی – مشارکتی نمایند تا با همت مردم و جهت مردم سالاری شورایی، راه های برون رفت از مشکلات فعلی را هموار سازند، در چنین حرکتی ست که حل مسائل و مشکلات بنیادین اجتماعی و خصوصا فرهنگی در کمترین زمان ممکن در دسترس خواهند بود، بنابراین توصیه می شود برادران عزیز در این دو نهاد مردمی، در اولین فرصت و در یک برنامه ریزی زمان بندی شده (حداکثر 45 روزه) نسبت به سازماندهی این تشکلات محلی اقدام نمایند تا در سایه ایجاد یکپارچگی و افزایش تعلقات اجتماعی به محیط زندگی خویش و ترویج و تحقق مفهوم شهروندی در عرصه های اجتماعی، اولین گام اساسی و بلند را برداشته باشند، همچنین نگاه شهروندان به شورا و شهرداری فعلی، به عنوان مدیریت متمرکز و اقتدارگرا، به مدیریت مشارکتی تغییر یابد، در چنین بستر و فضایی ست که فعالیت های اقتصادی – اجتماعی – فرهنگی و سایر امور مربوط به زندگی شهری نه به عنوان یک امر دستوری و از بالا به پایین، بلکه به منزله ی یک امر ضروری برای پیشبرد امور شهر و رسیدن به حقوق شهروندی و زندگی بهتر نهادینه و در باور شهروندان جای خود را باز خواهد نمود.
خدا خيرت بدهد آمحمد مراد. بسيار زيبا و كارشناسانه بود. كاش شرايطي فراهم مي شد تا مسئولين از نخبگاني مثل شما در مسجدسليمان بيشتر استفاده مي كردند. ارتباطت را با مسجدسليمان قطع نكن . خوشحال مي شويم وقتي مطلبي از شما مي خوانيم بزرگوار.
سلام تشکر از مقاله زیباتون : مقاله ای که هفته گذشته درخصوص بهترین شیوه مدیریت nbn فرستادیم برای آشنایی شهروندان مان با (شهرسازی مشارکتی) و استفاده از نیروهای و پتانسیل های موجود در شهر و محلات شهری بود که راهنمایی باشد برای گام های موثرتر شورا و شهرداری = شهروندان .
زيبا بود و خواندني آقاي يوسفي نژاد.
دوستان در شورای شهر باید بدانندبا خرد جمعی و مدیریت مشارکتی، اهداف سازمانی دست یافتنی تر می شود.
با مدیریت مشارکتی دستگاهها پویا تر می شود و بهره وری نیز ارتقا می یابد.با همفکری و هم اندیشی مشکلات و کاستی ها برطرف و خلاقیت ها نیز شکوفا می شود.
ارزش قائل شدن به نظرات و پیشنهادات کارشناسان،افزایش سطح انگیزه،رضایت و نوآوری در کارها را به دنبال خواهد داشت.
باتوجه به اینکه مشارکت در اسلام از جایگاه ویژه ای برخوردار است و سفارش فراوانی نیز به انجام آن شده است در پیشبرد امور،کارایی و اثر بخشی دستگاهها نیز ارتقا می یابد.
با ارائه پیشنهادات کاربردی وکارشناسی،هم افزایی در مجموعه ایجاد و باعث بهبود امور می شود.البته اگر دوستان شورای شهر به نظرات وپیشنهاداتی که ارائه میشود اهمیتی قائل شوند
ضمن تشکر از انتشار مطالب خواندنی جناب آقای یوسفی نژاد در این سایت، فی الواقع نگارنده به نوعی به نکوهش مدیریت مشت آهنین پرداخته که از روشهای منسوخ شده مدیریت بوده و حاکی از طبل توخالی بودن مدیرانی است که این روش را برمیگزینند. به منظور برون رفت از وضع موجود در شهر مسجدسلیمان و تبری اعضای محترم شورای شهر از شائبه های به وجود آمده و نیز استفاده از خرد جمعی در تصمیم گیریها، تحقق پیشنهاد مطرح شده در مطالب فوق فصل نوینی در مدیریت شهری و همگرایی شورا با مردم به وجود خواهد آورد.