باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان/ محمدرضا مکوندی: با روی کار آمدن دولت منتخب یازدهم طبیعی است که استانداران همسو با دولت جدید انتخاب می گردند. در استان خوزستان نیز همگان منتظر گزینه جدید دولت در تصدی پست مهم استانداری خوزستان لحظه شماری می کنند که در واقع این مسئولیت مهم به لحاظ موقعیت استراتژیک استان خوزستان از موقعیت ممتازی در بین سایراستانداری های کشور برخورداراست از قبیل تولید در آمد عمده کشور از طریق استحصال نفت وگاز ؛وجود واحدهای متعدد صنعتی به خصوص صنایع پتروشیمی و…؛ وجود سدهای متعدد که در تولید ملی برق و به خصوص مقام اول تولید برق آبی نقش مؤثری دارند؛ مرزهای طویل زمینی با کشور های منطقه و امکان تجارت بین المللی؛ وجود بنادر متعدد؛ مرزهای آبی و امکان ارتباط با آب های آزاد؛ موقعیت خاص امنیتی و نظامی به لحاظ هشت سال دفاع مقدس و…که مسلماً چنین استانی با این ویژگی ها نیازمند استانداری قوی با تسلط به ظرفیت ها و در عین حال آگاه از دلایل عدم رشد و توسعه و عقب ماندگی های استان و برخوردار از روحیه ی تعامل با کلیه گروهها و ارکان در استان، قدرت لابی گری قوی با وزراتخانه ها و برخوردار از حس نقد پذیری است اما چرا تاکنون گروههای مختلف بومی نتوانسته اند استانداری که واجد شرایط برای سکانداری استان خوزستان باشد را به دولت بقیولانند؟
1- فصل مشترک همه گروهها که به نحوی دستی برانتخاب استاندار دارند می بایست (عشق به خوزستان) باشد. اگر این فصل مشترک همه این گروهها باشد دراین صورت نگاهها معطوف به انتخاب استانداری خواهد شد که بتواند در سایه همدلی در جهت هدف مشترک رشد و تعالی خوزستان است تلاش موثری نمایند اما آنچه که عملاً تاکنون از این گروهها مشاهده شده است بدون تعارف سبقت گرفتن از همدیگر و تلاش برای معرفی فرد مورد نظر خود به سمت استانداری خوزستان است تا بتوانند از رهگذر انتصاب ایشان مطامع و اغراض شخصی و گروهی خود را به پیش ببرند در این میان عملکرد مجمع نمایندگان استان که دراین زمینه می توانست با برگزاری جلسات مشورتی با نخبگان استان و ستاد سابق روحانی و….در نهایت فردی واجد شرایط و مورد حمایت مشترگ گروهها و نخبگان را برای تصدی پست استانداری معرفی کنند که معیار این توانمندی استاندار مورد نظر اجرای طرح بزرگ آبرسانی غدیر به شهرهای جنوبی استان؛ اجرای مصوبه چندین سال معطل مانده مقام معظم رهبری در آبی نمودن دهها هزار هکتار اراضی کشاورزی دیم و ظرفیت های مشابه باشد اما در عوض مجمع نمایندگان استان از بین خود کاندیدای تصدی پست استانداری معرفی و رییس سابق مجمع نمایندگان هم تاکید می کند نمی گذاریم پست استانداری هزینه فلان ستاد و افراد گردد. آیا بهتر نیست مجمع نمایندگان به جای جبهه گیری در مقابل دیگران با برگزاری جلسه هم اندیشی بهترین گزینه را بر اساس توانایی در نمونه های پیش گفته معرفی نماید؟
2- اختلافات بر سر انتخاب استاندار بین گروههای سیاسی استان در یک ماراتن بی نتیجه همچنان ادامه دارد حداقل رویه اصفهانی ها در انتخاب مدیری قوی همچون زرگر که اولین بازدیدش را به تونل انتقال آب کوهرنگ اختصاص داد عبرتی برای گروههای سیاسی استان نیست به نظر می رسد به جای فصل مشترک یعنی عشق به خوزستان پرآوازه و ثروتمند و اما محروم بیشتر این تلاش ها برای انتصاب استانداری وابسته و مطیع برای ایجاد نوعی رانت در عزل و نصب ها و دست یافتن به پست ومسئولیت ها و…..است. با این رویه غلط وزرات کشور هم با بهره مندی از این اختلافات گزینه خود را منصوب خواهدکرد گزینه ای که شاید جز مدیریتی روزمره توانایی ایجاد تحول در محرومیت زدایی از استان را نداشته باشد. آنگاه نمی توان داد محرومیت استان را سر داد چرا که همه دراین محرومیت ها شریک هستند.
ای آقا !!!! همه جا پارتی بازیه …
الانه صفقلی و زال هم رهدنه تی رفیقا قدیمیسون که سفارشتسونه بکنن بنیرن اترن کلیته اوستوندارینه ز پیا بگرن سی یکیسون وا نه؟
باید در نظر داشته باشیم که خوزستان دارای چند اقلیت قومی ست که هر در مقاطع حساس دست به وزن کشی زده اند و با توجه به میزان وزنی که داشته اند، توانسته اند بخشی از کرسیهای مدیریتی را تصاحب کنند، لرها علی رغم توان کمی و کیفی نسبتا مناسب، تا کنون نتوانسته اند شایستگی های خود را به منصه ظهور برسانند که دلایل روانشناختی اجتماعی آن دارای ابعاد گسترده ایست و باید آسیب شناسی آن در فراکسیونهای مختلف سیاسی – اجتماعی و فرهنگی مورد ارزیابی دقیق و کارشناسی قرار گیرد که در حوصله ی این مقاله نیست اما بطور خلاصه آنچه در شرایط کنونی حائز اهمیت است و میتواند مسیر حرکت استان بسمت خارج شدن از محرومیت خصوصا محرومیت مفرط در بعضی شهرستانهای استان شود همگرایی و ائتلاف نیروهای کمی ست تا بتواند در سایه ی وجود نیروهای کیفی موجود در این کمیت راه را برای دمکراسی و احقاق حقوق از دست رفته و فراموش شده ی استان بگشاید، مهمترین کار گذشته از انتخاب یک استاندار مناسب، تغییرات کیفی در رسانه ها ی عمومی و خصوصا اداره کل فرهنگ و ارشاد است تا مطالبات واقعی را باز شناساند .
درود بر آقاي مكوندي عزيز. مطاالب شما بسيار كارشناسي شده است. من يكي از كساني هستم كه هميشه مطالب شما را دنبال مي كنم. موفق باشيد.
اگوم آقای بی نوم، پیا وا نوم داشته بو .
اقلن که بدونه داره وا کی تحریف اکونه.
چنده ترین وا یک رکه بکشین تونه خودا ؟
راستی اگوم نکه فامیل نومایندمونی ؟
یکی از نارسائی هایی که در عرصه کلان مدیریت استان خوزستان طی سال های گذشته شاهد آن بوده ایم عدم هماهنگی میان مجمع نمایندگان استان و استاندار است که این ناهماهنگی موجب هزینه های زیادی از جهات مادی و معنوی برای استان شده است.
اواخر دولت دهم بود که یکی از نمایندگان مجلس صحبت از پروژه های ملی کرد که به دلیل عدم انسجام مدیران استانی برای پیگیری آن ها با بودجه استان در حال اجرا است در حالی که در صورت وجود وحدت لازم میان نمایندگان و مسئولان اجرائی استان بودجه های ملی مصوبی برای این طرح ها وجود داشته است.
انتقاد شدید نمایندگان خوزستان از استاندار در طی چند سال اخیر باعث ایجاد فضای روانی نه چندان مطلوبی در میان مدیران استانی و نمایندگان شده بود که گاهی این انتقادات و اختلافات از مرزهای استان گذشته و تاصحن علنی مجلس کشانده می شد.
عزل و نصب مدیران کل برخی ادارات وسازمان های استان که با رایزنی نمایندگان در پایتخت صورت می گرفت ناخرسندی استاندار را در پی داشت که تبعات آن در حوزه های مرتبط کاملا ملموس بود.
لذا نمایندگان مجلس از همین شروع کار دولت یازدهم تعارف را کنار بگذارند اگر طی سالهای گذشته می گفتند استاندار ضعیف است خب حالا که فرصت هست رایزنی کنید تا استانداری قوی در راس مدیریت اجرایی استان منصوب شود.
ممکن است گفته شود تصمیم گیری در خصوص انتخاب استاندار در حوزه اختیارات دولت است و ما فقط پیشنهاد می دهیم، در دولت های قبل نیز نمایندگان پیشنهاد می دادند ولی این پیشنهاد با استفاده از ظرفیت های رایزنی و لابی که نمایندگان داشتند به ثمر می نشست.
ضمنا در حال حاضر نمایندگان استان های دیگر نقش پررنگی را در انتخاب استاندارشان بازی می کنند این حضور فعال نمایندگان دیگر استان ها توقع مردم استان را از وکلایشان افزایش می دهد.
مدیر اجرایی قوی در کنار نمایندگانی منسجم قطعا نوید آینده ای روشن برای توسعه خوزستان را خواهد داد چرا که مجمع نمایندگان و استاندار دو ظرفیت مهم پیگیری و اجرا در استان هستند که هر چه فاصله آنها از یکدیگر بیشتر شود چرخ حرکت به سوی آبادانی استان کندتر خواهد چرخید.در ضمن آقایان هم بجای این که شمشیر ها را از رو ببندند،بنشینند و ببینند در 16سال گذشته چه کرده اند
آقای بی نام که مطالبت هم ازبی نام و بی کسی است همین تنگ نظری های مورداشاره دراین مقاله در شخص شما و امثال شما کاملا مشخص است دست بردارید ازحسادت ها و تنگ نظری ها عیب بزرگ شما این است که انحصارطلب هستید برای حفظ موقعیتان شمابروید برای مردم کارکنید همه قدرشناس هستند
بسيار جالب بود و خواندني آقايي مكوندي. موفق باشي
فعلا مشکل عمده انتخاب یک استاندار قوی است که بتواند دراین استان با مشارکت همه نیروها درزمینه عمران وآبادانی خوزستان گام برداندما باید درخوزستان به این باوربرسیم که یک استاندار قوی می تواند منشا تحولات زیادی شود و محرومیتها دراستان را کاهش دهد اما به چندشرط 1-استانداردارایسابقه قوی اجرایی باشد2-ازقدرت لابی گری بالایی درتهران برخوردارباشد3-نمایندگان استان صادقانه حمایتش کنند4-با مراکز علمی آموزشی و تحقیقاتی برای یافتن راهکارهای علمی کاهش مشکلات استان رابطه خوبی داشته باشد5-همه گروههای سیاسی استان به این درک برسند استاندارقوی ماننداستانداراصفهانی حق مردم خوزستان است و کرگزینه های ضعیف نباشند و به خاطر حقوق مردم خوزستان استاندار آینده را حمایت کنند.
مثل اینکه نظر آقا یا خانم (بی نام)به مذاق نویسنده یا دست اندرکاران….خوش نیامده وحذف شده است چون نظرات آقا یا خانم (صاف وصادق )وآقای( رحمت )حمله به شخص(بی نام) است ولی عملا نظری از ایشان دیده نمی شود آقای مرادی لااقل این دو نظر را هم حذف میکردید که نظر آقای احمدی در مصاحبه با آقای یوسفی نژاد به واقعیت تبدیل نشود