باشگاه روزنامه نگاران مسجدسلیمان- در مسیر توسعه درونزا، هدفمند، متوازن و چندوجهی، دانشگاه به مثابه نهاد علمی، پژوهشی، تولیدی، اجتماعی و فرهنگی نقش ممتازی دارد. دانشگاه امروزی نمی تواند نسبت به مشکلات اقتصادی و تضعیف و نابودی تولید در کشور، انبوه بیکاران تحصیلکرده و یا مدرک داران بیکار، مسائل و مشکلات فرهنگی، غوغای مصرف زدگی در همه چیز، به ویژه انرژی، آب و دارو، لوازم آرایشی، مدگرایی متأثر از سبک زندگی ناسالم، مشکلات حوزه سلامت و آسیب های اجتماعی و اعتیاد و خشونت و…، مسائل زیست محیطی و آسیب های رو به افزون فضای مجازی ناشی از سواد رسانه ای ناکافی و امثالهم بی تفاوت باشد. دانشگاه سالم و زنده دانشگاهی است که اگر به هر دلیلی چرخه آن از حرکت باز ایستد، در نزدیکترین زمان آثار نامطلوب حاصل از آن، بر همه قلمروهای پیشرفت و توسعه نمایان شود. چنان چه، در حال حاضر این نقش ممتاز را در کشورهای پیشرفته علمی داراست. کافی است تصور کنیم در کشوری مانند ژاپن به طور مثال، اگر دانشگاهها و مراکز پژوهشی آن تعطیل شود، آن کشور دچار چه سرنوشتی خواهد شد؟ افزون بر آن، ترکش های چنین رخدادی، اقتصاد و سهام چند کشور را متأثر خواهد کرد. در چنین کشورهایی فرهنگ دانشگاهی درون زا است و از سوی نخبگان دانشگاه تولید و وارد جامعه می شود و به تناسب بالندگی و محتوای آن، آثار ارزشی خود را بر ارکان مختلف جامعه از جمله اهالی قدرت و سیاست بر جای خواهد گذاشت. بنابراین، آموزش عالی به عنوان نیروی محرکه توسعه پایدار و حرکت به سوی جامعه معرفتی، ایفاگر نقش های متعددی است که سه کارکرد اساسی آن آموزش، پژوهش و ارائه خدمات تخصصی است. به عبارتی دیگر، مأموریت اصلی یک دانشگاه در کسب (تولید) دانش از طریق پژوهش، اشاعه (توزیع) آن از راه آموزش و اجرا (به کار بستن) آن به وسیله خدمات تخصصی و اجتماعی خلاصه می شود.
به مرور زمان و همراه با تغییر و تحولات زندگی بشر، انتظار و نقشی که جامعه از جایگاه و نقش دانشگاه دارد، دستخوش تغییر شده است. در گذر زمان دانشگاه از یک نهاد نسل اولی آموزش دهنده نسل های آتی، به یک نهاد پژوهش محور نسل دوم تبدیل شد و ایفاگر نقشی شد که هم برای کاربردی کردن علوم مؤثر بود و هم مسئولیت اجتماعی دانشگاه را در قبال جامعه توسعه می داد. در سالهای اخیر نیز از نسل سوم دانشگاه ها با عنوان دانشگاه کارآفرین نام برده شده است. این نسل دانشگاهها نیز در راستای ارتقای مسئولیت اجتماعی وظیفه یافتند تا در توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه خود مؤثر باشند و در ثروت آفرینی و کارآفرینی و کاربردی کردن علوم نقش مؤثری ایفا کنند. در حالی که در نگاه سنتی، علم و ثروت دو سر طیفی متفاوت بودند و برای دانش پژوهان حتی تفکر ثروت آفرینی مذموم تلقی می شد، در نگاه و پارادایم جدید، کسب و آفرینش ثروت از علم عین ثواب است. دیگر “علم بهتر است یا ثروت” از عنوان مرسوم انشای مدارس رخت بسته است و شیوه های مختلف تولید ثروت از علم مبنای سیاست گذاری ها شده است. چرخه علم و تکنولوژی امروزه مشغول کوتاه کردن زمان بقای نسل ها است. همان طور که دوام بقای نسل های رایانه و تلفن های همراه کوتاه شده است، زمان بقای یک پارادایم در حاکمیت فکری و سیاست ها نیز کاهش یافته است و دانشگاه های نسل سوم هم خیلی زود جای خود را به دانشگاه های نسل چهارم دادند، یعنی دانشگاه های اثربخش و کارآمد، نسلی از دانشگاه های پیشران و کنشگر، که ضمن این که ویژگی های نسل های قبلی را به نحو بهتری در خود دارد، اما اهداف والاتر و متعالی تری را دنبال می کنند.
دانشگاه های نسل چهارم جدا از وظایف دانشگاه های سه نسل گذشته، مأموریت دارند تا در شکل دهی آینده جامعه خود نقش ایفا کنند. تشخیص این که جامعه الان در چه وضعیتی است و در چه وضعیتی باید باشد، سرمایه گذاری های انسانی و مالی باید به کدام سو گسیل یابند، چگونه باید جامعه را به سمت وضعیت مطلوب سوق داد و جایگاه کشور در نظام منطقه ای و بین المللی کجاست؟ و… موضوعاتی است که نسل نوین دانشگاه ها با آن ها سر و کار دارند. این گونه دانشگاه ها باید ضمن بررسی روندهای جاری و آتی جهانی و تشخیص نقاط قوت و ضعف جامعه، مسیر سیاست های کلان خرد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی کشور را به سمت و سویی هدایت کنند که کشور بتواند جایگاه مناسب خود را در منطقه و نظام بین الملل به دست آورد. بهترین کسانی که می توانند در مورد روندهای نوظهور فناوری ها، نقل و انتقال دانش و آثار فناوری های نوین، برای جوامع نظر بدهند دانشگاهیان هستند. بنابراین، در سالهای پایانی قرن اخیر و آغاز سده جدید شمسی، از مسئولین آموزش عالی کشور انتظار می رود ضمن باز تعریفی از وضعیت کنونی نظام آموزش عالی کشور و جایگاه دانشگاه ها در روند توسعه کشور، با فراهم نمودن زمینه صحیح و قوانین و مقررات لازم شرایطی را به وجود بیاورند تا دانشگاه های امروز ایرانی ضمن ایفای نقش تعیین کننده خود در تولید و توزیع دانش و عرضه راه حل های دانش محور در شئونات مختلف زندگی پیشقراول باشند. دانشگاه امروز ایرانی ناگزیر است خود را با نیازهای توسعه ای و ارتقا سطح زندگی مردم هماهنگ کند. نظام آموزش عالی باید از طریق تولید دانش نافع، و با تربیت نیروی انسانی خلاق، مولد، کارآفرین، اثربخش و دارای احساس مسئولیت اجتماعی نسبت به سرنوشت کشور و نظام، خود را با نیازها و اولویت های جامعه، بازار کار و صنعت و خدمات ملی و محلی مطابقت داده و با آن در ارتباط باشند. ،تنها از این طریق است که می تواند به توسعه زیرساخت ها و ساختارهای جامعه در همه ابعاد از جمله رونق اقتصادی و افزایش تولید و کالای ایرانی و انباشت ثروت ملی و ارتقا سطح زندگی مردم خدمت کرده و حافظ دستاوردها و آرمان های انقلاب اسلامی خواهد بود.
دکتر محمدحسین محبی دانش آموخته روان شناسی تربیتی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مسجدسلیمان