برای برون رفت از این فضای نومیدکننده و مشوش، لازم است شورای محترم شهر در محیطی دوستانه و عاری از رییس و مرئوسی، با تشکیل جلسه ای فوق العاده ابتدا به آسیب شناسی عملکرد یک ماهه خود بپردازد، سپس با اتکاء به نقاط قوتی که بالقوه در شورا موجود است، با پرهیز از هر گونه سخن و موضع تفرقه افکنانه، به ترسیم مسیر و هدف گذاری مشخص بپردازد، قطعاً برآیند چنین حرکت و وفاقی، اعتماد مردم و همدلی بیشتر ایشان با شورا خواهد بود به شرط آن که این وفاق حقیقی و با اعتراف شجاعانه به اشتباهات گذشته باشد.
باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان/ محمد مراد يوسفي نژاد: در دنیای سیاست، معمولاً یکی از ویژگی های مشترک جریان ها و گروه های سیاسی به منظور تاثیر گذاری هر چه بیشتر بر افکار عمومی برای کسب آرا اکثریتی، دادن وعده های بزرگ و غیر عملی و گاهاً دروغین و عوام فریبانه است! این گروه ها و جریانات با توجه به مقتضیات زمان، نیازهای جامعه، سطح فرهنگ عمومی و نوع نگاه و عینکی که بر چشم توده هاست ، قادر خواهند بود تابلو نقاشی متناسب با مطالبات مردم را در برابر دیدگانشان قرار دهند، و نکته مهم در این معادله، نسبت معکوس طرفین این معادله است، یعنی هر چه سطح آگاهی و فهم و شعور سیاسی و اجتماعی مردم بالاتر باشد، زوایای جعلی و نازیبا و ابعاد فریبنده ی این تابلو نقاشی بیشتر نمایان و تأثیر ظواهر فریبنده آن کم تر می گردد ، از طرفی پیچیدگی های مسائل سیاسی جهان، هر روز ابعاد جدیدی می یابد و همواره در همه ی جنبه ها، در حال تغییر و دگرگونی ست، هم اکنون آهنگ این دگرگونی های سیاسی آن قدر تند و کلاف های آن آن چنان در هم تنیده و پیچیده گشته اند که مردم ناگزیرند برای مصون ماندن از گرفتار شدن در این کلاف های سردرگم، ضمن بالا بردن سطح بینش و آگاهی خود، همه حرکات و سکنات سیاست ورزان را زیر ذره بین قرار داده و به دقت رصد کنند، شاید به همین دلیل و به واسطه ی همین عدم اعتماد مردم به سیاست بازان است که ضرب المثل “سیاست پدر و مادر ندارد! که اهانت آمیزترین ادبیات به کار گرفته شده مردم به سیاست است این همه رواج پیدا کرده است، اما از سوی دیگر و در یک محاسبه ی ساده در می یابیم که این شیوه ی نگاه و بی اعتمادی به سیاست ورزان و گروه ها و جریانات سیاسی، در واقع عدم اعتماد و اعتقاد به عقل و دانش خویش است زیرا اگر مردم به بلوغ فکری و سیاسی مناسبی رسیده باشند و به دانش خویش اعتماد ورزند، دکان خدعه و نیرنگ بی رونق و موازی با آن، مردم کم تر به ورطه های شک و تردید در می غلتند، البته این بدان معنا نیست که دانستن تمام ابعاد سیاسی در جامعه برای مردم لازم است، این امر اساساً میسر نیست و بهتر آن است که مردم تا آنجا که مقدور و ممکن باشد از امور تخصصی مربوط به سیاست کناره گیری کنند ولی درک و بینش اجتماعی باید به آن درجه از کمال برسد که توده های مردم با حقوق اولیه خویش آشنا و جسارت ابراز مطالبات به حق خود را بدون هراس از تنبیه و توبیخ داشته باشند، همچنین به آن درجه از علم و آگاهی دست یابند که تشخیص دهند سکان های هدایت جامعه را به دست چه افرادی بسپارند، اعتمادشان را کم بها نفروشند و نیکبختی و رفاه و آسایش خود را با قرار گرفتن در محظورات اخلاقی و قومی طایفه ای معامله و معاوضه نکنند، از طرفی رسانه های متعهد و مطبوعات به عنوان رکن چهارم قانون اساسی و با اتکا به سیستم های نظارتی مردمی می بایست به جایگاه اصلی خود در جامعه برسند و ضمن نهادینه شدن، صاحب نفوذ و قدرت گردند، در چنین شرایطی آحاد جامعه اعم از مسئولین و مردم در فضایی خالی از دغدغه و استرس و سرشار از آرامش در مسیر عادی اما پر نشاط و امیدوارانه حرکت خواهند نمود و بخش زیادی از پتانسیلی که اکنون، در گیر و دار کنش ها و واکنش های بیهوده هدر می رود و موجبات فرسایش و حتی تخریب سخت افزار و نرم افزار موجود اجتماعی را فراهم می آورد، در خدمت سازندگی و توسعه قرار خواهد گرفت.
حکایت انتخاب رییس شورای شهر و متعاقب آن انتخاب شهردار، با توجه به دلخوری هایی که تلویحاً به ذهن جامعه منتقل شد همچنین فرایند نه چندان طبیعی مصاحبه های برخی اعضای شورا، استعفای دو شهردار منتخب قبل از صدور حکم، تکثیر شایعات، ترویج اتهام و مسائلی از این دست موجب وهن افکار عمومی و ذهن جامعه گردید و در مدت زمانی بسیار کوتاه، شورای شهر را زیر علامت سؤال بزرگی قرار داد، علامت سؤالی که شورای شهر، ناخاسته، به دست خود آن را ساخته و پرداخته کرد و نهایتاً موجبات مشوش شدن ذهن و آتسفر جامعه گردید و در حالی که با انتخاب شورای جدید، امید به تحولاتی جدید جهت بروز شکوفایی در شهر پدید آمده بود، خیلی زود این امیدها به یأس مبدل شد و تا کنون در غباری از شک و تردید قرار دارد.
برای برون رفت از این فضای نومیدکننده و مشوش، لازم است شورای محترم شهر در محیطی دوستانه و عاری از رییس و مرئوسی، با تشکیل جلسه ای فوق العاده ابتدا به آسیب شناسی عملکرد یک ماهه خود بپردازد، سپس با اتکاء به نقاط قوتی که بالقوه در شورا موجود است، با پرهیز از هر گونه سخن و موضع تفرقه افکنانه، به ترسیم مسیر و هدف گذاری مشخص بپردازد، قطعاً برآیند چنین حرکت و وفاقی، اعتماد مردم و همدلی بیشتر ایشان با شورا خواهد بود به شرط آن که این وفاق حقیقی و با اعتراف شجاعانه به اشتباهات گذشته باشد. پس از رسیدن به این نقطه لازم است اعضای محترم شورای شهر این موارد را مد نظر و توجه قرار دهند :
1- مسجدسلیمان شهری توسعه نیافته است و اگر هم احیاناً توسعه ای انجام شده، غیر کارشناسانه و سطحی بوده، لذا اگر مسجدسلیمان مانند برخی شهرها به درجاتی از توسعه دست می یافت و در مسیر توسعه قرار داشت، ممکن بود انتخاب شهرداری بدون سابقه و تجربه در مدیریت شهری حساسیت زیادی ایجاد نکند اما انتخاب آقای ورناصری که ممکن است در بسیاری از حوزه های کاری و مدیریتی دارای قابلیت و توانمندی های ویژه و بالایی باشد، در این حوزه (مدیریت شهری با توصیفی که از وضعیت توسعه نیافتگی شهر شد) انتخابی بخردانه نبوده و اصرار به آن به صلاح شهر و شورای شهر نمی باشد.
2- شهرداری مسجدسلیمان در بسیاری از زمینه ها نیاز به بازنگری و بازسازی زیرساختی دارد اما در نخستین گام از نظر ساختار سازمانی و پرسنلی، ساختار و فرایندهای اجرایی و عملیاتی، مطالعه و برنامه ریزی برای کسب در آمد، نیاز به اقداماتی فوری و فوتی دارد زیرا با توجه به شرایط بلاتکلیفی فعلی در حوزه های مختلف شهرداری به دلیل نداشتن شهردار، آهنگ حرکت چرخ های شهرداری هر روز کندتر خواهد شد.
3- بررسی و ارزیابی دقیق و سریع و شفاف سازی مطالبات احتمالی شهرداری از شرگت نفت – گاز – پتروشیمی – وزارت نیرو – ارتش و غیره توسط واحد حقوقی شهرداری یا اجیر نمودن وکیلی متبحر.
4- جلوگیری از صدور مجوز ساخت و سازهای بی رویه و غیر اصولی و آمایش نشده تا تعیین تکلیف طرح جامع و تفصیلی و اکتفا به طرح هادی شهر (ساماندهی) در موارد ضروری.
5- جلوگیری بی قید و شرط از تخریب ابنیه در تصرف یا تملک ارتش و شرکت نفت تا تعیین تکلیف بند سه. (یعنی روشن شدن وضعیت حقوقی از نظر مالکیت و طرح تفصیلی )
توضیح این که: تخریب بنا همانند ساخت آن باید برابر قانون و با مجوز شهرداری انجام شود
6- شایع است که ارتش در پی تخریب بخش هایی از ابنیه که بعضاً جزو میراث فرهنگی نفت و جزیی از تاریخ نفت بوده اند این زمین ها را به افرادی غیر بومی فروشخته است، درست است که چنانچه ارتش مالک قانونی این ابنیه و اراضی باشد در فروش آن به هر شخص یا سازمانی مخیر است اما اگر شورای شهر و شهرداری شواهدی مشاهده کنند دال بر این که این عمل موجب ایجاد جو روانی و احیاناً صعود قیمت زمین و مسکن می گردد بایستی با طرح آن در شورای تأمین از این امر جلوگیری و از طریق قوه قضاییه اقامه دعوا گردد.
7- برخی از ادارات و سازمان ها به وضوح در حوزه های مورد تصدی و تولی شهرداری مداخله می کنند (مانند رفت و روب خیابان و حمل زباله) این عمل خلاف قانون شهرداری هاست زیرا از نظر قانون متولی این امور در سطح شهرداری است و می بایست شهرداری در ازای دریافت عوارض مشخص شده در قانون راساً اقدام به آن نماید.
8- متأسفانه بر اثر برخی کاستی ها در زمینه عمل به قانون و اطلاع رسانی شفاف به مردم، جو بدبینی در شهر ایجاد و بازار تهمت و شایعه رونق گرفته است، برخی انتخاب آقای ورناصری را در راستای طایفه محوری و بعضی دیگر وی را سفارش شده و منتسب به یکی از شخصیت های مملکتی قلمداد می کنند در حالی که شواهد و قرائن حاکی از آن است که این دو ادعا بی پایه و اساس هستند زیرا تعدادی از اعضای هم طایفه ایشان در شورا (طبق اظهار خودشان) به وی رأی نداده اند و شخصيتی که در بعضی کامنت ها به عنوان توصیه کننده و حامی آقای ورناصری جهت پست شهرداری معرفی شده، طبق اطلاعات موثق برای شهردار شدن فرزند خودش در یک شهر دیگر هم حاضر به سفارش و ایجاد لابی نگردید و اساساً از ورود به این گونه مسائل اجتناب و دوری می کند.
9- البته قول سومی نیز وجود دارد مبنی بر این که آقای ورناصری توسط چند نفر از هم طایفه های خود به بعضی اعضای شورا توصیه شده است که اساس این توصیه فی نفسه هیچ اشکال و منع قانونی ندارد و هر کسی می تواند توسط افراد حقیقی و حقوقی و با این فرض که توانایی اداره شهر را دارد به شورای شهر معرفی گردد اما مسائل بعدی یعنی تأیید صلاحیت کاری و انتخاب ایشان به عنوان شهردار با وجود عدم انطباق شرایط فنی و تخصصی و عدم ارتباط رشته تحصیلی وی با سمت شهردار، موجب طرح سؤالات و نهایتاًً نشر شایعات و اتهامات گردیده است.
اما چرا موضوع انتخاب آقای ورناصری به ابزاری و دست آویزی برای نشر شایعه و اتهام تبدیل شد؟
در ابتدا نظرتان را به حکایتی جلب می کنم:
می گویند فرماندهی در جبهه جنگ شکست خورده و سپاهش منهزم گردید، او را نزد مافوقش می برند، فرمانده مافوق سوال کرد: چرا شکست خوردی؟
فرمانده شکست خورده گفت: قربان به هزار و یک دلیل!
فرمانده مافوق گفت: دلایل ات را بیان کن
فرمانده شکست خورده پاسخ داد: دلیل اول این که مهمات مان تمام شده بود…
فرمانده مافوق گفت: کافی است، نیازی به بیان سایر دلایل نیست!
شورای محترم شهر برای انتخاب شهردار 16 پیش شرط تعیین کردند که قاعدتاً و به درستی این پیش شرط ها براساس اولویت بندی های تعریف شده در آیین نامه اجرایی هیئت محترم وزیران تعیین شده بودند، البته آیین نامه شرح مبسوطی دارد.
دو پیش شرط اول بدین شرح اند:
1- داشتن سوابق به عنوان شهردار در شهرهای بزرگ تر از مسجدسلیمان.
2- داشتن تحصیلات مرتبط با سمت شهردار.
اتفاقاً اگر به آیین نامه اجرایی انتخاب سمت شهردار، مصوب هییت وزیران در سال 77 مراجعه کنیم متوجه می شویم که این دو پیش شرط روح اصلی آین آیین نامه را تشکیل می دهند و در واقع این ها دو شرط کلیدی در آیین نامه هستند، البته نا گفته نماند که اولی تر از این دو شرط شروط دیگری ست که شخص در صورت دارا بودن می تواند به عنوان نامزد و گزینه برای احراز پست مطرح شود مانند: اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی، نداشتن سوابق کیفری، نداشتن اشتهار به فساد مالی و اخلاقی، دارا بودن حسن شهرت، دارا بودن توانایی جسمی و روحی، و…. یعنی اگر کسی دارای شرط های فوق بود می تواند به عنوان نامزد و گزینه شهرداری در شورا مطرح و شورای شهر مؤظف است از نظر سایر شرایط که فوقاً عرض شد (سوابق و تجربه و تحصیلات) تمامی گزینه ها را مورد ارزیابی قرار دهد و نهایتاً از میان آنان شخصی را که واجد شرایط سوابق و تجربه در امر مدیریت شهری و یا تحصیلات مرتبط است به این سمت برگزیند. (ناگفته نماند طبق آیین نامه حتی اگر کسی دارای تحصیلات مرتبط هم باشد اما سابقه مدیریت در شهرداری یا سایر موارد مرتبط با مدیریت شهری را نداشته باشد از نظر آیین نامه پذیرفته نیست)
حال سؤال اساسی این است در حالی که آقای ورناصری هیچ سابقه عملی و تجربه ای در حوزه مدیریت شهری (شهرداری ) نداشته اند و مضاف بر آن، رشته تحصیلی شان نیز غیر مرتبط بوده چگونه 7 نفر از اعضای محترم شورای شهر ایشان را برای این سمت مناسب دانسته اند؟ آیا این 7 نفر نسبت به قوانین و مقررات جاری جهل داشته اند یا مقررات را نادیده گرفته و از آن عبور کرده اند؟
اگر نسبت به قانون و مقررات جهل داشته اند که وجود ایشان در آینده ی شورا می تواند موجبات آشفتگی و بی برنامگی های بیشتری را فراهم آورد مگر آن که طی یک دوره آموزشی ابتدا با قوانین و مقررات مربوط یه شورا و شهرداری آشنا شوند.
اما چنانچه بی توجهی و دور زدن و عبور از مقررات بوده باشد (که انشالله اینگونه نیست) چه تضمینی وجود دارد که در آینده و طی چهار سال عهده دار بودن این سمت، امانت دار خوبی برای رأی مردم باشند زیرا رأی مردم به ایشان برای اداره شهر مطابق قانون و مقررات بوده است.
امید است اعضای محترم شورای شهر بدون فوت وقت و به منظور پیشگیری از حرف و حدیث های تازه، متعهدانه و شجاعانه و بر اساس قوانین و آیین نامه های تعیین شده و پیش از این که اعتماد عمومی بیش از این خدشه دار گردد از میان تمام کاندیداهایی که در گذشته دعوت و گزینش شده اند و به قول جناب آقای زمانپور در یکی از مصاحبه هایشان، امتیازاتی نزدیک به هم داشتند، شخص مناسب تر را به شهرداری برگزینند و التهاب به وجود آمده را فرو نشانند چون ضرر این التهابات در وحله اول متوجه شورای شهر و سپس متوجه مردم و نظام خواهد شد. با عرض ادب و ارادت
درود بر آقاي يوسفي عزيز… بسيار خوشحالم از اين كه همشهريان عزيز و فهيمي چون شما دارم. مطالب شما بسيار كارشناسانه و تخصصي ست. اما يك ايراد در اين مطلب نيز مشاهده مي شود و آن هم اين كه فرموديد چون 4 نفر از برادران هم طايفه اي با شهردار به او رأي منفي داده اند پس نمي شود اين انتخاب را يك انتخاب طايفه اي ناميد. به اعتقاد من مي شود به مسئله اينگونه نگاه كرد كه چون اعضاي محترم نمي خواستند چنين انگي به آنان زده شود از آنجا كه مي دانستند آقاي ورناصري آراء ديگر برادران عضو محترم شورا را دارند چنين بازي را در آورده اند تا اذهان به اين سمت نرود كه رأي طايفه اي بوده است. جناب يوسفي به هر حال مردم فهم دارند و از پشت برده ها هم مطلع هستند. با اين بازي ها هم ديگر فريب نمي خورند. مطمئن باشيد اگر مطمئن نبودند كه راي چند هم طايفه اي به سمت آنان نيست همين آقايان هم طايفه اي به آقاي ورناصري راي مي دادند. البته اين تحليل من است. اگر اينگونه نيست چرا به جز آقاي زمانپور كه به صورت شفاف اعلام كرد من راي به آقاي ورناصري ندادم اونا اعلام نمي كنند. چرا حالا كه استانداري آقاي ورناصري را تأييد نكرده است اين آقايون اومدن متفق القول از ايشون در شوراي حل اختلاف حمايت كرده اند( به گفته آقاي حسن كاظمي در يكي از مصاحبه هايشان) چرا وقتي آقاي كاظمي اين حرف را زد به جز محمد رضا زمانپور ديگران كه راي مخالف داده بودند موضع گيري نكردند؟ جناب آقاي يوسفي مردم همه چيز را موشكافانه رصد مي كنند. متاسفم كه طي تمامي اين 4 دوره اين دوره تنها دوره اي ست كه اين همه مردم را از همون ابتدا نا اميد كرده اند. نمي دونم شما در مسجدسليمان زندگي مي كنيد يا خير؟ اگر در اينجا هستيد كه نيازي به گفتن نيست و خودت همه چيز را از مردم داريد مي شنويئد و اگر هم خارج از شهرستان هستيد بايد از مردم بپرسيد كه چه جوي را اين آقايون به وجود آورده اند… درد دل زياد است… ممنونم از آقاي سعيد مرادي مديريت محترم سايت عزيز به خاطر اين شفاف سازي و روشنگري هايي كه انجام مي دهند. و فضايي كه براي ما ايجاد كرده اند كه بتوانيم حرفمان را به گوش ديگران برسانيم. انصافا جاي ي رسانه اي اينچنيني در مسجدسليمان خالي بود. تشكر مي كنم از ايشان و تماتمي اهالي رسانه. يا حق
آقا به گردنوم پیا کدخدازاده خوو حرفایی ازنه. همه فوت و فن و قانونا هم حفظسن.
ای کر 4تا پیا جورس نبی که بیان به میدون که مردم رأی بسون بدن. ایما صلاح شهرمونه دادیمه دست کی؟
هالو اینو منیستی سرسون به هیچی نیبوو. یه کلاسی فرمونداری بنه سیسون جور اهوازیا اقلنکه همی چیا که وا بلد بونه یادسون بدن. کر اینو تا 4سال دی هزارتا جوک ادرارن سی شهرمون.
اما یه چی هم بوگوم ناراحت نوابوین تونه خدا :
ایما حقمون همیونه که دنگ ز یو بدتر به سرمون بدرارن.
ایر 4تا پیا خداخوو کرده بنشستنی کل یک ز همی مهندسا و اوستادا دانشگاه و نخبه ها شهر یه لیستی بدادن بوگودن به همینو رأی بدین حالا اوسار شهرمون دست اینو نبی.
کوربام که زیتر به فرگ نوستوم…
ضمن تقدیر از مطالب بسیار شیوای جناب یوسفی نژاد که طی یکماه گذشته در این سایت گذاشته میشود، نکتۀ مهمی که دوستان در سایر مطالب منتشرشده ایشان نیز به آن اشاره داشتند در فرمایشات این بزرگوار مشهود است و آن :
” ارائه راهکارهای برون رفت از معضلات به وجود آمده به همراه نقد منصفانه و غیر مغرضانه است.”
به یاد دارم حدود یکماه پیش مصاحبه ای از ایشان در این سایت درج گردید که حاکی از سوابق بسیار درخشانی در مدیریت کلان شهرداری تهران داشته و شهردار چند منطقه و ناحیه در پایتخت نیز بوده اند.
از آقای مرادی خواهشمندم در صورت امکان فایل مورد نظر را مجدداً در دسترس عموم قرار دهند.
همینجا نیز از نگارنده استدعا دارم که اگر برای این عزیز مقدور است تجارب گرانبهای چندساله خود را در تمام زمینه های مدیریت شهری در اختیار اعضای شورا و شهردارمنتخب قراردهند.
همچنین فراتر رفته، جسارت نموده و خواهشی از ایشان داشته که باتوجه به اشراف ایشان و شناخت مشکلات سیستماتیک شهرداری و داشتن راهکارها و ایده های خاص، در صورت امکان برنامه مدونی به شورای شهر ارائه نمایند. دور نباشد که به جمع بندی انتخاب جناب یوسفی نژاد جهت تصدی امور در شهر بحران زده مان گشته که در این صورت بسیار مایه مباهات و خرسندی است.
دوستان عزیز هم لطفاً نظرات خود را درخصوص این پیشنهاد مرقوم بفرمایید.
باتشکر از حسن توجه همه بزرگواران و حساسیتهای ایشان به زادگاهمان و به امید شکوفایی و آبادانیش.
از همشهری عزیزمان جناب آقای یوسفی نژاد تشکر می کنم که تجربیات خوبشون رو برای کمک به مسجدسلیمان دریغ نمی کنند.
ای کاش همه مسجدسلیمانی ها به فکر زادگاه شون باشند و حداقل با نوشتن مطالب و توصیه ها و انتقاد و پیشنهادات مفید برای مسئولان و همشهریان، کمک کنند به آبادی دوباره مسجدسلیمان.
با سلام در خصوص این نوشته من چندتا سوال ازنگارنده دارم . لطفا جواب بدهد:
1)آیا شما گزینه شهردار مسجدسلیمان بودید؟ اگر جواب شما آری است. علت عدم انتخاب و دعوت شما چه بود؟
2)شما چند سال سابقه در شهرداری تهران دارید:؟
3)سمت فعلی شما چیست؟
4)مدرک تحصلی شما چه می باشد؟
5)موقع انتخاب قالیباف برای شهردار حضرات تهران نشین مگر به آیین نامه انتخاب شهردار توجه و اشراف نداشتند که ایشان را انتخاب کردند؟نتیجه آن چه شد؟
6)آقای مولایی شهردار قبلی همین شهرداری و شهر آقای هاشم پور وآقای عالمی آقای زمانپور آقای هاشمی و همه شهرداران این شهر آیا دارای مدرک مرتبط بودند؟
7)شورای شهر به نظر من دارد روال طبیعی خود را طی می کند. اصل شورا بر اتفاق نظر است که نتیجه بحث و جدل است. کجای کار شورا اشکال داشت. شما که از متن جلسات اطلاع ندارید. اگر یک یا دو نفر مصاحبه می کنند که اشکال ندارد اشکال آن چیست. مگر در شرای تهران اختلاف نظر ها تا آستانه انحلال آن پیش نرفت؟
8)آیا همه یازده نفر باید مثل هم فکر کنند؟ توافق یازده نفر روی همه مسایل باید یک گزینه باشد؟
9)نگاهی به سوابق تحصیلی و کاری و اجتماعی این منتخبان داشته اید یا خیر؟
لطفا برای روشن شدن پاره ای از ابهامات که در متن های ارسالی شما هست و بوی سوگیری و جهت گیری خاص میدهد و به هیچ وجه قابل کتمان نیست به سوالات روشن پاسخ بدهید تا باز هم خدمت برسم چون از شخص جنابعالی ما شهروندان سوال بسیار داریم. باتشکر
آقای جعفری زدی تو خال ها؟؟؟؟؟
بهت معلومه میسلیمونی اصل اصل اصلی. دمت گرم
ایشان خودش گزینه شهرداری بود بخاطر مدرک دیپلمش نشد!…
جناب آقای امرالله جعفری!
1) این چه منطقی است که شما دارید؟! آیا این موضوع که شهردار باید تحصیلات و سابقه مرتبط با شهر و شهرداری داشته باشد به نظر شما اشتباه است؟!
2) اینکه شهردارهای قبلی به قول شما مدرک و سابقه مرتبط نداشتند و کسی هم به آنها ایرادی نگرفت کاملا” درست، اما برادر من! نتیجه اش همین ویرانی و ندانم کاری است که الان در مسجدسلیمان می بینیم!
3) اصلا” شما کی هستید و چرا اینقدر اصرار دارید که حتما” باید ورناصری فاقد سابقه و مدرک مرتبط شهردار شود؟!
4) اصرار و پافشاری شما که خیلی بیشتر به قول خودتون “بوی سوگیری و جهت گیری” می دهد تا مطالب منطقی و مفید آقای یوسفی نژاد!بگو ببینم چه سودی قراره ببری از شهردار شدن اون شخص؟!
5) بنده بعنوان یک مسجدسلیمانی تمام مطالب آقای یوسفی نژاد رو خوانده ام و تاکنون مطلبی که در خلاف منافع مردم مسجدسلیمان باشه در آنها ندیدم.
6) آقای ابراهیم! اتفاقا” جناب جعفری نه تنها اصل اصل مسجدسلیمونی نیست بلکه مشخصه جزء همان قشر از ساکنان فعلی شهر است که فارغ از عقل و منطق فقط بدنبال این است که عقده های خودش رو در حمایت و یا سرکوب یک شخص خالی کند. شهر ما همیشه از وجود همچین شهروندانی که وسعت دیدشان تا نوک بینی شان است ضربه خورده است.
7) جناب یوسفی بنده نه شما رو دیدم تا حالا و نه میشناسم. اما خواهشا” این حرفهای کوته فکرانه برخی ها رو به دل نگیرید و اون رو به حساب دیدگاه بسته و منجمد انها بگذارید که در اثر”نداشتن ها و ندیدن ها” در آنها بوجود آمده. و شما همچنان برای کمک به مسجدسلیمان عزیز بنویسید و بگوئید. چرا که مسجدسلیمان مظلوم به حمایت فرزندان اصیل و واقعی خودش نیاز بسیاری داره.
بابا اینقدر جنگ و دعوا نکنین اینطور که معلومه ورناصری شهردار آینده مونه قول و قرارها هم جلو تر گذاشته شد صالحی و جافری و مرادی و بقیه هم دکور بودن اگه صالحی و جافری یه روز بالاغیرتا بیان و حقیقت را بگن همه چیز روشن میشه که در شب آخر چه گذشت که موضوع استعفا پیش اومد بلاخره یه روز بارانی و زمانپور و صالحی و جافری یکیشون به حرف میان و بقول ابراهیم تو خال که هیچ میزنه تو حال خیلیها یعنی اگه ورناصری هم طايفه آقايون نبود و با همین وضع یعنی با همین سابقه کاری و تحصیلات صنایع میخواست میومد کاندیدا بشه برا شهرداری اصلا داخل شورا راهش میدادند وجدانن به اون خدای لاشریک این شورا کاری میکنه که تاچارسال دیگه هيچ کسی به جلیلی هم رای نده و…
آقاي يوسفي شما پاسخ اين سوال ما را بدهيد چرا در آن زمان كه شهرداران قبلي مثل ملايي و هاشم پور كه مدرك مرتبط نداشتند شما حرفي نزديد… منم فكر مي كنم دلايل ديگري داشته باشد.
آقای یوسفی که از فامیلیش معلومه احتمالا خودش هم گندلیه و شاید با کاظمی و بقیه یه خورده حسبهایی داره و میگویند شهرداری تهران کار میکند و در تهران با آقای رضایی هم ارتباط امکان هم دارد برسر موضوعی در مجمع مصلحت با سردار ورناصری برخوردی داشته حالا داره تلافی میکنه اما آقای یوسفی اشتباه نکن سردار ورناصری شخص با انسانیتی است و اگر به امید خدا شهردار شد که حتما میشود از امثال شما که سابقه کار شهرداری دارین استفاده برای پیشرفت شهرمیکند چون دلسوز شهر است اگر تجربه ندارد و مدرکش فرق دارد اما دلسوز است این مهم است نه سابقه و تجربه و آقای منوچهر هم راست گفته که برا شهرداران قبلی هیچ چیزی نگفته پس دلایل همین خصومتها و دیگری داره.
اه و به. ببولی به به
آ.امرالله خوته لوه دادی. مهلومت داد که تو هم ز خوسونی.
تو چه طور ز متن جلسات شورا خور داری؟
په خوت هم یکی زه خوسونی. یا منه شورایی یا ز فامیلاسونی. زه حرفات و سوالات هم دیاره.
بنازمت جوون با غیرت مسلیمونی. زیدی منه خال.
آقا اصلن ادونی چنه؟ ز قدیما گودنه ” هرچه که لور اگو ز داغ دل اگو ”
سیچه زورتون ایا که زیدینس به کولی بازی؟
اگر چه حرف هاي آقاي يوسفي كارشناسانه و فني است اما من هم فكر مي كنم ايشون انتظار دارند خودشون رو بزارن شهردار و دارند براي خودشون تلاش مي كنند.
آقایی که خودت را جواب مسجدسلیمانی معرفی کردی : شما چرا جواب دادی د مگر شما وکیل مدافع ایشان هستید؟ چرا به شما برخورده؟ سوال منطقی جواب دارد بگذار خودش جواب بده
دوباره تکرار می کنم جناب یوسفی جواب بدهد متشکرم
سلام در خصوص این نوشته من چندتا سوال ازنگارنده دارم . لطفا جواب بدهد:
۱)آیا شما گزینه شهردار مسجدسلیمان بودید؟ اگر جواب شما آری است. علت عدم انتخاب و دعوت شما چه بود؟
۲)شما چند سال سابقه در شهرداری تهران دارید؟
۳)سمت فعلی شما چیست؟
۴)مدرک تحصلی شما چه می باشد؟
۵)موقع انتخاب قالیباف برای شهردار حضرات تهران نشین مگر به آیین نامه انتخاب شهردار توجه و اشراف نداشتند که ایشان را انتخاب کردند؟نتیجه آن چه شد؟
۶)آقای مولایی شهردار قبلی همین شهرداری و شهر آقای هاشم پور وآقای عالمی آقای زمانپور آقای هاشمی و همه شهرداران این شهر آیا دارای مدرک مرتبط بودند؟
۷)شورای شهر به نظر من دارد روال طبیعی خود را طی می کند. اصل شورا بر اتفاق نظر است که نتیجه بحث و جدل است. کجای کار شورا اشکال داشت. شما که از متن جلسات اطلاع ندارید. اگر یک یا دو نفر مصاحبه می کنند که اشکال ندارد اشکال آن چیست. مگر در شوراي تهران اختلاف نظر ها تا آستانه انحلال آن پیش نرفت؟
۸) آیا همه یازده نفر باید مثل هم فکر کنند؟ توافق یازده نفر روی همه مسایل باید یک گزینه باشد؟
۹)نگاهی به سوابق تحصیلی و کاری و اجتماعی این منتخبان داشته اید یا خیر؟
لطفا برای روشن شدن پاره ای از ابهامات که در متن های ارسالی شما هست و بوی سوگیری و جهت گیری خاص میدهد و به هیچ وجه قابل کتمان نیست به سوالات روشن پاسخ بدهید تا باز هم خدمت برسم چون از شخص جنابعالی ما شهروندان سوال بسیار داریم. باتشکر
در ضمن من هم مثل شما از روی گفتگو و تعمل با دوستان شورا که خیلی هم پاسخگو یافتمشان به قضایا دسترسی دارم دوست عزیز عصر ارتباطات هست نه طایفه گرایی و گپ منه مال !!
خدایی حرفهایی که آقای یوسفی نژاد در چند مرحله گفته نشون میده که به کار شهرداری اشراف داره من پیشنهادی دارم حالا که همه قبول داریم حرفهای او فنی و کارشناسی است چه اشکالی داره شورا از او دعوت کنه برای شهرداری یا حداقل همکاری با شهرداری اگر چه فکر نمیکنم کسی که در تهران زندگی میکنه و از همه امکانات پایتخت استفاده میکنه حاضر باشه بیا در مسجدسلیمان که دست کمی از روستا نداره زندگی کنه مگر اینکه از خود گذشتگی و ایثار کنه اما همینقدر که شورا را راهنمایی میکنه جای شکر داره و شورا باید قدردانی کنه چون این شورا احتیاج به کمک داره و الان در تمام شهر مردم از شورا ناامید شده اند و فهمیدند که با این وضع کارها بدتر از گذشته میشه و آخرش باید بگیم خدا پدر و مادر شورای قبلی و آقای ملایی را بیامرزه
محمد مراد یوسفی نژادی یکی از مسجدسلیمانی های مقیم تهران و هنرمند فرهیخته ای ست که پیگیر تمامی مسائل مسجدسلیمان می باشد. وی شهردار سابق نواحی تجریش و دربند، الهیه و قیطریه، سعادت آباد و شهرک غرب،گیشا، شهر آرا، صادقیه، شهرک اکباتان و رییس امور شهر در شهرداری مناطق ۲ و ۳ تهران، بوده است. یوسفی نژاد همچنین یکی از شاعران و منتقدان مطرحی ست که نقدهای او در جامعه ادبی کشور همیشه بازتاب فراوانی داشته است. سایت خبری باشگاه روزنامه نگاران مسجدسلیمان گفتگوهایی با کارشناسان سیاسی، اجتماعی ،فرهنگی در ارتباط با موضوعات مختلف مسجدسلیمان و مشکلات و معضلاتی که گریبانگیر شهر می باشد را انجام داده است که در بخش اول گفتگوی ما را با یوسفی نژاد می خوانید:……..
مطالب فوق برگرفته از مصاحبه ایشان با سایت cjmis.ir بوده که جهت مطالعه میتوانید در صفحه اصلی سایت، روی بخش مصاحبه ها کلیک کرده و ادامه مطلب را ملاحظه بفرمایید.
بنده نیز اولین بار در این سایت با این همشهری بزرگوار و نقطه نظرات کارشناسی ایشان
آشنا شدم.
ضمناً سایر مقالات ایشان نیز که حاکی از اشراف کامل به مسائل قانونی ، شورا و شهرداری و همچنین معضلات شهرمان دارد را نیز میتوانید در بخش مقالات در صفحه اصلی همین سایت مطالعه بفرمایید.
دوستان محترم اگر به صفحه مورد اشاره مراجعه نمایید، خواهید دید که بنده یکماه پیش نیز در ذیل مصاحبه سایت با ایشان و دستیابی به شناخت بیشتر از نامبرده، کامنتی با این مضمون برای آن مطلب گذاشتم که :
باتوجه به سوابق و تجربیات جناب یوسفی نژاد در شهرداری تهران، به نظر میرسد ایشان می توانند گزینه بسیارشایسته و مناسبی برای تصدی شهرداری مسجدسلیمان باشند. ظاهراً نسبت به مسائل این حوزه نیز اشراف کامل دارند. بهتر است اعضای محترم شورای شهر طی نشستی برنامه های ایشان را نیز بررسی نموده و در صورت پذیرش سکان هدایت شهرداری را به ایشان بسپارند.
باسلام به همه همشهریان گرامی. ابتدا خرسندم که وبسایتی در مسجدسلیمان ایجاد شده که امکان اظهارنظر راجع به مسائل شهرمان را به همه میدهد و دیدگاههای متفاوت را منتشر مینماید.
درخصوص این مطلب باید عرض کنم که ظاهراً نویسنده فارغ ازهرگونه تعلق به جریانات فکری و سیاسی و بدون حب و بغض اشتباهات ارتکابی را گوشزد کرده، مشکلات پیش رو را برشمرده و درنهایت راهکارهای علمی و عملی خود را بیان نموده است که مورد پسند واقع گردید. بعضی از مخالفین محترم ایشان ظاهراً انتقادهای سازنده از جریان غلط به وجود آمده در شهر را کاملاً نادیده گرفته و صرفاً به دنبال کشف نقطه ضعف از نویسنده و خدای نکرده تخریب ایشانند که این امر قابل سرزنش و نکوهیده است. به جای دیدن جهت اشاره که به درستی نشان داده شده است، به نوک انگشت ننگرید لطفاً.
متن خیلی خوب و کاملی نوشتی آقای یوسفی نژاد. خدا پدرته بیامرزه و اگه زنده است برات حفظش کنه. معلومه که آدم باسواد و دنیادیده ای هستی. حرف دل ماها رو زدی با این قلم زیبایی که داری.
بنده هم با نظرات آقا یا خانم احمدی، مرادبختیاری و جوان مسجدسلیمانی موافقم.
به قول قدیمی ها تامردسخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد.
باید ده نفر مثل آقای یوسفی پیدا بشن که دلشون برای ای شهر بسوزه و نظرات مهندسی و کارشناسی بدهند و مطلب بنویسند و عیب و ایرادهای مسئولین و ادارات و ارگانها رو برا مردم مشخص بکنن تا همه به حق و حقوق خودشون بیشتر آشنا بشن. بعدش هم چه اشکال داره اگر یه آدم کاربلدی مثل ایشون رو ازش بخوان که بیا شهرداربشه. والا به نظر من باید منتش رو هم بکشن اگر بخواد زن و بچه و خونه زندگیشه توی تهران ول کنه بیا شهردار مسجدسلیمان بشه که همه دنبال خراب کردن همدیگه اند. سر 6 ماهه پشیمون میشه ول میکنه میره. بنده خدا از راه دور داره ما رو راهنمایی میکنه باید ممنوندارش هم باشیم از همالا یه عده با توهم اینکه این آقا میخواد شهردار بشه دارن تخریبش میکنن. آقا اگرهم تصمیم داری بیای، جا نزنی. مردم پشتیت رو میگیرن. مردم هم همونایی هستن که به همی آقایون رأی دادن و شدن شورای شهر. والسلام. خدانگهدار همه.