باشگاه روزنامه نگاران مسجدسلیمان/ عزت الله قاسمی: حجت الاسلام والمسلمین امینی امام جمعه شهرستان مسجدسلیمان در خطبه های نماز جمعه مورخه3/8/1392 مسجدسلیمان با اشاره به تقوا پیشگی ملت ایران عنوان داشتند: اگر ملتی دست به آسمان و پیشانی بر زمین داشته باشند قطعاً پیروز است. وي گفت: مردم در شرایط بسیار خطرناک و دلهره آور آنچنان پا به عرصه می گذارند که دوست و دشمن انگشت تحیر به دندان می گیرند. ما همه این ها را ثمره تقوا می دانیم. اگر یک ملتی از خدا نترسد و حساب نبرد باید کم بیاورد. دلیل برای کم آوردنش هم زیاد است. دلایلی مثل گرانی ها، بیکاری ها، بداخلاقی ها، تفاوت رفتاری و گفتاری بین بعضی از مسئولین،. انتصابات فلان مسئول و… اما این مردم در موقع مناسب به فضل پروردگار عین ماه می درخشند… حجت الاسلام اميني ادامه داد: بنده عرضم این است که اینها نتیجه تقوا پیشگی است و از حرف خودم كوتاه نمی آیم.
امام جمعه مسجدسلیمان در ادامه با اشاره به حضور بعضی روشنفکرنماها در کانالهای تلویزیون های خارجی عنوان داشتندکه : ما مسلمان نماهايی داریم که از کشور فرار می کنند و می روند در کشورهای خارج و افتخار می کنند که شروع به سرکوب کردن اسلام و مسلمین،مذهب،قرآن و عترت.می کنند… آیا یک انگلیسی می آید علیه کشور انگلیس یا حتی یک انگلیسی حرف بزند. ولی آن که از اینجا بلند می شود و می رود در لندن، مالزی و…از آنجا ملت ایران را به سخره می گیرد. یک چنین آدمی غیرت ندارد. او نه ایرانی است و نه مسلمان. یک آدم منافقی است که شناسنامه جعلی از کشور ایران دارد.
حجت السلام امینی در ادامه با اشاره به در پیش بودن روز خانواده گفتند: من دست ملت بزرگوارمان را می بوسم که وقتی تقویم را نگاه می کنند هر جا که یک مناسبت دینی از اهل بیت را شناختند تعمیم می دهند به کل ایران و لباس ملیت به تن آن می پوشانند. از اسلامیت عاریه گرفتند روز نزول آیه هل اتا و سوره انسان را به احترام فاطمه زهراء که سه روز با امیرالمومئنین(ع) نذر کردند برای شفا حسن و حسین که بیمار بودند. خدا به احترام این خانواده این سوره را نازل کرد. نماینده ولی فقیه و امام جمعه مسجدسلیمان در ادامه با اشاره به خطراتی که اساس خانواده ها را تهدید می کند عنوان داشتند که خانواده ها و بچه هایمان در خطر هستند، خودمان را به آن راه نزنیم. مرزهای خانوادگی، رفتاری، شخصیتی، ملی دارد از هم پاشیده می شود. مرزها در اثر حضور مخرب رسانه ها دیگر معنا ندارد. معمولاً در خیلی از خانواده ها بچه ها با والدین درگیر هستند. بچه ایرانی و مسلمان است اما اندیشه های وارداتی توی مغز او می باشد. محبت های ایزم و ایسم ها توی دلش است. نمی داند چه کار باید بکند. من دلم برای این بچه ها می سوزد. نمی گویم برویم دعوایشان کنیم یا کتکشان بزنیم.
ای دانشگاهها، ای حوزه های علمیه، ای آموزش و پرورش، ای همه قلم بدستان صاحب رسانه دست به دست هم بدهیم و یک چاره ای بیندیشیم برای بچه هایمان. خیلی از خانواده ها می گویند ما دلمان برای این بچه ها می سوزد. آن ها سرگشته و واگشته هستند. از چشم هایشان می فهمیم که از درون یک چیز دیگری هستند. درونشان یک چیز و بیرونشان چیز دیگری است. نه میتوانند از پدر و مادر جدا شوند و نه می توانند با پدر و مادر همراهی کنند. لذا همیشه درخانواده ها درگیری است. ما نیاز داریم به خانواده های دینی،خانواده های آرمانی و ملی که الحمدلله بعضی از برنامه های تلویزیون و مجلات خودمان در این مسیر است و اینچنین خانواده هايی را به جامعه معرفی می کنند.
