• امروز : پنجشنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 21 November - 2024
کل اخبار 12386اخبار امروز : 1
14

نقدی بر حال و احوال این روزهای تئاتر/ آیا این همه ی توان تئاتر مسجد سلیمان است؟

  • کد خبر : 3674
  • ۰۴ آبان ۱۳۹۲ - ۱۵:۴۳

باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان/ نعمت زمانپور: تئاتر چهار چوب و مشخصه هایی دارد که درتمام جهان ثابت و رایج است و این چهارچوب نه در ساختار تعریف می شود بلکه ماهیت یک تئاتر تعریف می شود به گونه ای که یک اثر تعریف تئاتر را به خود می گیرد یا خیر و مسئله دقیقا اینجاست […]

باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان/ نعمت زمانپور: تئاتر چهار چوب و مشخصه هایی دارد که درتمام جهان ثابت و رایج است و این چهارچوب نه در ساختار تعریف می شود بلکه ماهیت یک تئاتر تعریف می شود به گونه ای که یک اثر تعریف تئاتر را به خود می گیرد یا خیر و مسئله دقیقا اینجاست مشکل اساسی تئاتر امروز مسجدسلیمان در کنار سو مدیریت که حقیقتا باعث  افت تئاتر امروز شده است و نیز  بی تعهدی و بی اخلاقی شبه هنرمندان تئاتر است و در کنار آن عدم شناخت از قواعد و فن تئاتر یعنی ملقطه ای  است از عدم شناخت و درک صحیح از چهارچوب و مولفه های درام و تئاتر در کنار بی تعهدی شبه هنرمندان. بنابراین دست آورد  این نوع گرایش که امروز شاهد انیم یک اثر بدون عمق و تاثیرگذاری است تا انجا که تماشاگران درک مناسبی از محتوا نمی کنند که البته مشکل از تئاترمان است بدین علت که اساسا محتوایی ندارد و یا اینکه دیدن اثر برای مخا طب بسیار خطرناک است.

سئوال اینجاست آیا این همه ی توان تئاتر مسجدسلیمان است؟ و یا اصلا  این تئاتر است؟!  خیر هیچ کدام… بارها گفته شده دیدن یک کار بد و یا کارکردن و تولید یک اثر بد بسیار بدتر از کارنکردن است. و این زمانی رخ میدهدکه شبه هنرمند یک شبه به شناخت همه ی قواعد تئاتردست پیداکرده که در واقع یعنی هیچ شناختی ندارد صرفا انچنان برای جاه طلبی وخودخواهی هایش که نامی دست و پا کند در عالم هنر حاضر است دست به هرکاری بزند. دوستی از میان دوستان تمام عمرش را صرف مخابرات کرده که اثرش وارد فلان جشنواره بشود و هیچ تلاشی انچنان که در بابت تلفن کرده برای عمق بخشی به اثرش نکرده.

چند روز قبل شنیدم که مسجدسلیمان دارای ۸ گروه تئاتری شده که فعال می باشند. سئوال اینجاست: با کدام میزان و معیار و سنجش و بینشی این ۸ گروه خلق شده؟

با کدام ترازوی عدالت و انصاف کسی که سال ها زندگیش را وقف شناخت اصول و معیارهای یک تئاتر نموده با کسی که بی خردی و بی اخلاقی اوج هنرش است در یک صف قرار گرفته؟

و یا خود شما که این ارز یابی را کرده اید کجای جریان امروز تئاتر هستید و ایستاده اید؟

چه کسی این اختیار را به شما داده وقتی که با خبر هستید از تولید یک تئاتر حقیقی این داوری ها را انجام دهید و دوستانی که بهتر می دانید اگر بایک سئوال حقیقی از تئاتر روبرو شوند زانوهایشان سست می شود چرا کت و شلوار تئاتری بودن حال یا بازیگری و یا بدتر نویسندگی و کارگردانی را بر تن میکنند؟

باید دلمان خون باشد وقتی که نا بخردان بازوان مرد زجر کشیده ی تئاتر را که تمام عمرش را صرف عزت و افتخار شهرش در این میدان نمود. بگیرند و بگویند دیگر نمیخواهیم تئاتر کار کنیم و از طرفی میدان را برای چاپلوسان و بی خردان باز و هموار میکنند.

بازیگر زن برتر ایران در این شهرستان از بی بیان دوماه پیاده وسط چله تابستان امد تا فلکه بانک ملی و ارشاد برای تمرین و موفق شد و شد بهترین بازیگر زن تئاتر ایران تا توانستیم بهترین کارگردان و بهترین نمایش نامه نویسی ایران شویم. ببین چگونه یک شبه کسی افسار تئاتر را بی آنکه شناختی داشته باشد در دست می گیرد.

دوستان متاسفانه باید بگویم که امروز به هیچ عنوان این هنرمند نیست و اثرش تئاترنیست و همه توان ما درتئاتر نیست .

مردم وشهروندان به هیچ عنوان دیدن این اثار به شما توصیه نمیشودومن اگر نگویم به مردم وشعورشان توهین نمودم. رسالت من اگاهی بخشی به مردم شریف وسرافرازی انان است. بنابراین حالا که ازماخواسته شده حرف به میان اوردیم و اگر هم خواسته نمیشود مکلف به گفتن بودیم عرض میکنم راه و پیداکردن راه درست  ساده ولی پرزحمت است ان هم این که شبه هنرمند دست از تولید اثار سطحی وبی محتوابردارد. به صاحب هنر احترام بگذارد ودنیا رافدای جاه طلبی وخودخواهی هایش نکند .بنشینید و از اخر در پی شناخت واقعی بگردد و هم زمان پایبند به اصول ومعرفت اخلاق کند چراکه به گفته ی بزرگی درهنر خوب زندگی کردن وخوب بودن وماندن یعنی هنر و هنرمند بودن. دیگر انکه شرایط و مراحل تحقق گردد که دوستان برای تولید اثار می بایست ان ها را یکی یکی طی نمایند و یا داشته باشد

 ۱- سابقه کار

 ۲- شناخت قواعد از همه مهمتر نویسندگی وکارگردانی

 ۳-داشتن اخلاق صحیح و مناسب

۴-پس از درخواست و ارائه متن و دارا بودن شرایط ذکر شده . شورایی واقعی اقدام به مطالعه اثر نماید و نقاط ضعف صاحب اثر را اعلام و نویسنده در رفع نواقص براید .

۵-در حین تمرینات یک یا دو نفر حقیقی که اشنا با اصول و قواعد تولید اثر و کارگردانی بالای کار رفته و نواقص و موارد را گوش زد نماید تا تولید اثر ناظر بر فعالیتشان باشند .

در پایان برای ارسال اثر به جشنواره . شورا تصمیم گیری نماید. و از همه مهمتر برای اجرای عموم این شورا باید با حساسیت بیشتری اقدام نماید تا بیش از این ذائقه و ذوق محدود تماشاگرانی که همچنان در این اشفته بازار حاظر به دیدن یک نمایش می باشند متحمل زجر و توهین های بیشماری که از عدم تعهدمان است نشوند .

متاسفانه ما تعمداً و پیوسته مرتکب خطا می شویم، راه را از بی راه گم و جریان وار درحال توهین به شعور و درک تماشگران محدودمان هستیم،دوستان مسئله اینجاست در این شرایط گرسنگی، کسی هزینه تولید تئاتر و ارتقائ سطح شعور مخاطب را نمی کند، نمی دهد…در یکی از کشورها مادری شکایت معلم فرزند دبستانی خود را کرد که چرا این هفته فرزندم را به دیدن تئاتر نبرده ای،البته این مهم مال آنجاست با تولید آثار واقعی، اینجا در این شهرستان بر عکس باید شکایت کسی را برد که چرا خود و فرزندم رابه دیدن فلان تئاتر برده ای، چه کسی متولی وقت و درک مخاطب است؟ داریم پیوسته به مردم توهین می کنیم و کسی هم مانع نمی شود…

ولی شگفت تر آن که،اما همچنان ما نفس مخاطبین را در سالن نمایش حس می کنیم، اعجاب برانگیزاست که مردم با شکم گرسنه به دیدن تئاتر می آیند. حق است اثری برازنده منزلت و جایگاهشان را ارئه نماییم. که متولیان این امر را نیز نمی خواهند و یا می خواهند اما به قیمت مفت بودن هنر و هنرمندان خون و دل خورده…حال آن که مخاطبین اندکمان را در سالن و روبروی یک کار مزخرف قرار دهیم و این که مردم زجر بکشند در طول اجرا هم مهم نیست مهم آن که بیلان پر شود از اجرا و اجراههای به اصطلاح نمایش….چرا که نمی خواهد و یا نمی تواند از عهده هزینه های آثار موفق ملی و تولید شده هنرمندان فقیر این شهرستان براید و برايیم…سوال اینجاست آیا برای ده شب اجرای یکی از آثار برگزیده ایران که در مورد زجر مردم مسجدسلیمان در طول جنگ تحمیلی بوده، مبلغ پنج ملیون، چهارملیون، سه ملیون و یا دو ملیون مبلغ زیادی است،آیا برای مدیران فلان اداره که برای اجرای همایش یک روزه حاضرند به فلان بازیگر تلویزیون برای یک شب و یک حضور دو دقیقه ای پانزده میلیون تومان (البته جدای از هزینه رفت و برگشت پرواز و هتل و تاکسی سرویس و ساندیس و دستمال کاغذی و…) بپردازند سخت است حمایت از اجرای عموم نمایشی که افتخار مسجدسلیمان در کشور شد؟…. به قول دوستی ساختن پل مهم است اما استفاده از آن مهم تر….آیا نباید ارتقا بخشیم، سطح سواد و خرد و ذوق و ذائقه مردم نجیب مان را؟….آیا می دانید ما در این هفت سال، یکی از بهترین نمایش نامه نویسان دفاع مقدس ایران را در اختیار داشته و داریم که تنها به موضوع زجر مردم این شهرستان در جنگ هشت ساله پرداخته است؟ یا از بهترین کارگردان های ایران را؟ آیا می دانید نمایش” تش تیر” که موضوعش در خصوص یکی از فرهنگ های غنی بختیاری بود در رقابت با آثاری از کشورهای ژاپن، کره، ایتالیا، ازبکستان و آثارفراوانی از ایران از مسجدسلیمان بهترین اجرای آن جشنواره از نگاه شورای ارزشیابی تئاترایران شد؟ یا نمایش” گلف” از این شهرستان که به بدبختی و استقامت و پایداری مردم دیارمان در زمان جنگ که به میدان گلف بی بی یان پناه برده بودند می پرداخت، بهترین نمایش سال مقاومت ایران شد با برترین جوایزملی؟و تنها با هزار و دویست تومان که تنها دارایی گروه اعزامی (هجده نفره)بود؟ گاهی شرم آور هم شد و بود و همچنان هم…..اما سوال اینجا است که چرا هیچ کدام از این آثار موفق به اجرای عموم در نیامده اند؟ عروسی خون حسن حاجتپور که برگزیده ایران شد….دوستان ما چندین سال است که بهترین های ایرانیم ولی در شهر خودمان مردمانمان کمترین اطلاعی از این رخدادهای میمون ندارند و یا حتی لذت دیدن یکی از این آثار را….، هیچ کدام از کارهای موفق ایران که تولید شده فرزندان این شهر بوده اند به اجرای عموم در شهرشان نرسیده اند اما تا دلمان بخواهد یا نخواهد پر است از اجراههای شرم آور در قالب و نام تئاتر…..بنده به همراه گروه زجر کشیده ام هرگز توفیق لبخند رضایت شهرندانمان از آثارمان را هم ندیده ایم حتی، چه برسد به دیدن اسکناسی به ازاء چهل شب اجرای عموم و یا این همه موفقیت چندساله….به عنوان یک مولف در قالب قاب تئاتر دو راه از این راه ها یکی را باید انتخاب نمایم…یک آن که یا باید برای مردمم اجرای اثر نمایم یعنی در همان ابتدا نعمت زمانپور اثر را تنها برای اجرای عموم تولیدنماید (که دراین صورت واضح است هیچ بازیگری تمایل به اجرا ندارد چرا که تنها در جشنواره است که بازیگر مزد زحمات چندماه اش را می بیند و خود خوب می داند کسی ریالی بابت اجرای عموم نمی دهد و طبیعتاً یک اثر نیاز به بازیگر دارد و نمی توان تئاتر را جدای از بازیگر تولید نمود….)و یا باید اثری تولید نمود که در آن در خصوص فرهنگ مردمان شهرم باشد و یا زجرهایی که کشیده و می کشند برای جشنواره ای خاص (که در این صورت بازیگر چون شانس و اقبال جایزه گرفتن دارد با کمال میل صرف شش ماه زمان و یا بیشتر می کند تنها  به دلیل وجودشانس) و طبیعتاً چون ناچار به انتخاب راه دومیم راه دوم را برمیگزینیم اما در هر دو حالت بنده به عنوان کارگردان می بایست حقوق خانواده ام را صرف تولیدنمایم ،ونیت مان را اینگونه صرف می کنیم”این که شهروندانم ندانند و نبینند که از آن ها می گوییم و از زجرهایشان و این که چه می کنیم، مهم این است که مردم ایران که در جشنواره فلان حضور می یابند بخشی از درد و رنج های مردمان شهرم را به نظاره بنشینند و برای آن و این خواستگاه، چه مشقت هایی که چندین ماه بر جان نمی خریم….دوستان، هنرمند باید شرافت هنری داشته باشد، هنر زیبایی است و زیبای مطلق خدا و صاحب هنر به شرط اعتقاد و باور به حرف و اثرش، بوی خدا ،این چه هنری است که نه خود هنر و نه هنرمند هیچ جا و نشانه ای و نه حتی بویی نه از خدا بلکه از اخلاق هم ندارد…..عیب اینجاست،که نه خود بلکه اثرمان هم بوی خدا نمی دهد…و تا بوی خدا نگیریم، هنر و هنرمان را به فعل فهم و کمال نرسانده ایم…

لینک کوتاه : https://www.rouyeshzagros.ir/?p=3674

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 10در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 10
  1. موفق باشي آقاي زمانپور عزيز.

  2. استاد زمانپور نه تنها افتخار مسجدسليمان و خوزستان بلكه از نوابغ تاتر و از برترين كارگردانان و نويسندگان خوزستاني ست. او كسي ست كه در ايران نام خود را بر سر زبان ها انداخته اما متاسفانه در شهر خودمان موزد بي مهري قرار گرفته است…براي ايشان آرزوي موفقيت دارم.

  3. درود بر نعمت عزيز هنرمند با كلاس و صاحب سبك

  4. توي مسجدسليمان نميشه پيشرفت كرد…نمي زارن كار كني….نعمت جان …اونجا فقط فرصت سوزي ست

  5. به نظر من آقاي زمانپور اگر چه هنرمند قابلي هستند اما كمي هم كم لطف هستند. چرا كه با هنرمندان همشهري اش زياد همكاري نمي كند. ايشان بايد به عنوان يك هنرمند پيشكسوت دست جوانترها رو هم بگيرد. اما به هر دليلي از بچه هاي همشهري اش فاصله مي گيرد.

  6. جناب زمانپور من هم با اين حرف شما موافقم كه اين تمام توان تاتر مسجدسليمان نيست… من هم مي دانم كه بچه هاي تاتر مورد بي مهري و كم لطفي مسئولين قرار گرفته و مي گيرند. اما بايد بدانيم كه وضعيت همين است و نميشه كاري كرد و اين دليل نميشه كه عطا كار رابه لقايش ببخشيم. بايد افراد شناخته شده اي مثل شما دست اين تازه كارها و علاقمندان به هنر رابگيرند. اين شما هستيد كه بايد از نفوذتان استفاده كنيد و به معرفي هنرمندان شهرتان بپردازيد. اين شماها هستيد كه بايد براي ديگر علاقمندان تريبوني بشوي براي معرفي به جامعه هنري كشور. كاري كه ديگران مي بايست انجام بدهند و شايد كوتاهي كردند. افرادي مثل هوشنگ هيهاوند ها، نصوحي ها، مهران حيدري، محمد دشتگلي، كمي قديمي تر عليرضا اسيوند و مهرآوران ها و باقرفر و….

  7. درود بر زمانپور عزيز. ميدونم تو هم دل پري داري اما هنرمند بايد صبور باشد. موفق باشي

  8. آقاي زمانپور . من هم به شما به عنوان يك هنرمند احترام مي گذارم اما احساس مي كنم به جز خودتان تو مسجدسليمان هيچ كس را قبول نداريد.

  9. افرادي مثل تاجميري و ناصري هم دارند زحمت مي كشند… اونا هم جز هنرمندان خوب اين شهرستان هستند كه كمتر بهشون توجه شده است.

  10. ما هنرمندان خوبي در مسجداسليمان داشتيم يادي هم از حشمت قاسمي كنيم كه جايش خالي نباشد.

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.