جامعه ایرانی امروز ۸۶%مردمانش درگیر اختلالات روحی وروانی ناشی ازحجم گسترده مشکلات چون بیکاری و آسیب های اجتماعی شده است
باشگاه روزنامه نگاران مسجدسلیمان- محمدرضامکوندی: مفتش شش انگشتی در هزاردستان جمله معروف و گویای جامعه آن رورگار ایران در تفتیش برای یافتن قاتلی با ملتی مواجه می شود که هرکدام به کاری مشغول و بی تفاوت به قتل دارد: ملت توی چرت!
جامعه امروز ایرانی را می توان جامعه سر در مشکلات تو درتو عدیده، سردرگریبان، منفعل و بی تفاوت به حوادث دردناک اطرافش دانست. چندی پیش خبرگزاری ها اعلام کردند که زوج نامزدی شباهنگام در بازگشت از عروسی اقوام شان از پل مخروبه و بی حفاظ کشتارگاه دام مالکریم در مسجدسلیمان به رودخانه مواج فاضلاب شهر سقوط و در ابتدای پیوند زندگی مشنرک شان دردمندانه پرونده جوانی اشان بسته شد.! خبری دردناک که با بی تفاوتی اقشار مختلف جامعه و صدها گروه و کانال مجازی مواجهه و افسوس از اندک زحمتی صاحبان قلم و فعالان سیاسی اجتماعی در نقد این حادثه مرگبار که بر خود زحمت ندادند و حتی تسلیت ساده ای نیز کسی ننوشت. و اکنون تصاویر دلخراش چندمین خودکشی جوانی رعنا این بار کلیپ های متعدد دردناک خودکشی از یکی از مرتفع ترین پل های کشور نماد خودکفایی در صنعت پل سازی و البته مکانی دلپسند برای دل بریدگان از زندگی! پل کابلی لالی!
جماعتی حاضر در محل که بی تفاوت به پیشگیری از مرگ این جوان سرخورده بخشی با فراموشی رسالت انسانی خود به فیلمبرداری با موبایل برای ثبت این لحظات بکر! و تعدادی حاضر در صحنه که تهدید به مرگ جوان مذکور را جدی نگرفتند و اتفاقی که افتاد! فاجعه ای که نباید اتفاق می افتاد سقوط از پل کابلی لالی از ارتفاع ۹۴متر و شنا ناامیدانه در آب های بسیار سرد کارون و سپس مرگی دردناک! هر کدام ازاین حوادث به تنهایی در یک کشور توسعه یافته می توانست موج شدید پیگیری رسانه ای و شکل گیری فشار افکار عموم و در نهایت حتی استعفای وزرایی را به دنبال داشته باشد. تا در نهایت با تکیه بر بررسی کارشناسی این حوادت از تکرار مجدد حوادث مشابه جلوگیری کنتد.
اما چرا این حوادث ناگوار که در پس صحنه خود حرف های زیادی برای گفتن دارد و مقصرانی را به دنبال دارد این گونه با بی تفاوتی جامعه ایرانی و عدم تحلیل کارسناسان و در نهایت عدم پاسخگویی نهادهای مسئول مراجه می گردد؟
چرا جامعه ایرانی حتی به خود زحمت درج یک پیام تسلیت نمی دهد و از کنار خبرهای دهشتناک مرگبار به راحتی و بی تفاوتی می گذرد؟
چرا سرها درگریبان و مردم بی تفاوت حتی به مرگ یکدیگر شده اند؟ چه بلایی بر سر جامعه ایرانی که زمانی سرآمد شادی و نشاط؛ نوعدوستی و فداکاری و مملو از مفاهیم عالی انسانی و دینی بوده آمده است؟
جواب سوال را با ارزیابی موشکافانه روانشناسی سیاسی اجتماعی موشکافانه از رسانه ها؛ کانال ها و گروههای مجازی که خود هر کدام از این گروههای محازی اجتماعی از افراد هستند می توان یافت.
جامعه ایرانی امروز مردمانی دارد که چنان غرق در مشکلات روزانه؛ عدم توازن دخل خرج؛ شرمندگی پدر مقابل خانواده؛ سرخوردگی فرزندان تحصیلکرده از آفت بیکاری چندساله؛ جامعه نامتعادل و غرق در آسیب های اجتماعی چون افزایش نرخ خودکشی؛ کاهش نرخ تن فروشی به ۱۲ساله کاهش سن اعتیاد به زیر۱۴سال؛ و عدم وجود فرصت نشاط و شادی و در غیاب شادی و نشاط و اخبار وسیع منفی رشد پرخاشگری؛ اضطراب و افسردگی و بدبینی در جامعه؛ حجم گسترده اخبار منفی رسانه ها از جمله صدا و سیما؛ تبعیص طبقاتی گسترده؛ فقر روزافزون و اختلاس ها و راهزنی بیت المال در ارقام نجومی و…
چنان جامعه را درخود درگیر کرده که با مرگ دردناک هر شهروند و هموطنی تنها آنچه بر لبان هموطنان که به واسطه حجم گسترده مشکلات درمانده و تعادل رواتی خود را از دست داده اند جاری می شود نه ابراز تاسف بلکه ابراز حسرت است:(راحت شد)!
جامعه ایرانی امروز ۸۶%مردمانش درگیر اختلالات روحی وروانی ناشی ازحجم گسترده مشکلات چون بیکاری و آسیب های اجتماعی شده است.
جامعه ما دچار نوعی اضمحلال روانی و عدم تعادل شده است که در درجات بالاتر به شکل عصیان و سرخوردگی خود را نشان می دهد.
جناب آقای مکوندی/ لطف فرمایید توضیح دهید آمار ۸۶% جامعه ایرانی مدنظر را با کدام متر و از چه منبع آماری اخذ شده چرا که اینگونه بیان فرمودید فقط ۴% درگیر اختلات روحی روانی نمیباشند . خواهش داریم کمی دید واقع گرایانه تر به موضوع داشته باشید نه صرف موضوع سیاسی . از پاسخگویی به موضوع متشکریم.
کشور عزیزمان ایران اسلامی در حال توسعه میباشد نه توسعه یافته / کمی منطقی تر از کشورهای در حال توسعه در این خصوص مثال بزنید . تشکر
ارتباط خودکشی افراد با استعفائ وزیر یا وزرا در اینخصوص چیست ” چرا که فردی دیگر وزیر میشود . برای رفع مشکلات مدنظر نیاز به وضع قوانین خوب وموثر توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی میباشد ./ ضمنا آمار ۴% به ۱۴% اصلاح می شود.