• امروز : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 22 November - 2024
کل اخبار 12387اخبار امروز : 1
15

یورش به منتقدین، فرار به جلو !

  • کد خبر : 3691
  • ۰۶ آبان ۱۳۹۲ - ۴:۱۹

باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان/ محمد مراد يوسفي نژاد: اخیرا از طریق چند سایت، کتابی یه نام “حماسه زاگرس” که مولف آن آقای علیزاده گل سفیدی است به بازار کتاب معرفی وخانم سریا داودی که از منتقدین مطرح خصوصاً در حوزه ی شعر و ادبیات فارسی هستند نقدی اجمالی و محتوایی بر روند حاکم بر روایتِ […]

باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان/ محمد مراد يوسفي نژاد: اخیرا از طریق چند سایت، کتابی یه نام “حماسه زاگرس” که مولف آن آقای علیزاده گل سفیدی است به بازار کتاب معرفی وخانم سریا داودی که از منتقدین مطرح خصوصاً در حوزه ی شعر و ادبیات فارسی هستند نقدی اجمالی و محتوایی بر روند حاکم بر روایتِ کتاب نگاشتند، پس از مدت کوتاهی آقای گل سفیدی  در یک موضعگیری غیر قابل انتظار و شتاب زده، جوابیه ای را منتشر کردند،  نقد بر آثار ادبی و تاریخی امری ست بدیهی که در هر حوزه ای ممکن است اتفاق بیفتد، اما آنچه درجوابیه ی آقای گل سفیدی قابل تامل و موجب تعجب گردید، شیوه ی برخورد ایشان با منتقد بوده است .

میدانیم که تحقیق در حوزه ی تاریخ  حساسیت ها و عکس العمل های خاصی خود را دارد که خود ممکن است حساسیت های بیشتری را بر انگیزد  و مولف همواره باید آمادگی لازم برای مواجه با نفدهای متفاوت را داشته باشد و نقدِ روایت را به حساب نقدِ خویش تلقی نکند و با سعه صدر در رفع شائبات اهتمام ورزد، متاسفانه در جوابیه آقای گل سفیدی ما شاهد مقابله و رو در رویی مولف با منتقد هستیم که این امر اصل نقد را تحت الشعاع قرارداده و مولف محترم با فرافکنی، اصل و محتوای نقد را به حاشیه رانده  و موضوع جوابیه بیش از موضوع کتاب در متن قرار گرفته و بحث انگیز شده است، که قطعا این فضا نمیتواند به نفع مولف و “حماسه زاگرس” باشد.

با توجه به تشویش افکار عمومی و سردرگمی که به دنبال این رو در رویی بین مخاطبین به وجود آمده بنده را بر آن داشت تا به چند نکته اشاراتی اجمالی داشته باشم.

یکی از اشکالات تاریخ نگاران در عصر حاضر نگاه انتزاعی به وقایع تاریخی ست که عموما کاونده گان وادی تاریخ ، آنرا منطبق با سلائق و آرا و نظرات خویش و همسو با منافع طبقاتی و آرمانگرایانه خود مورد واکاوی و نگارش قرار میدهند وگاهی ممکن است حقایق یک واقعه و حماسه دستخوش حذف و اضافاتی گردد کما اینکه رمانهای تاریخی ذبیح الله منصوری هرگزبیانگر حقایق و واقعتهای تاریخی نیست وپیش و بیش ازاینکه به واقعیتهای تاریخ پرداخته باشد ، متجلی وحاوی داستانسرایی و منعکس کننده آرمانهای مولف است ، لذا فاقد وجاهت علمی و تاریخی اند.

آنچه مسلم است مجال این نوشتار نمیتواند به تمامی پارامترهای لازم برای این مناقشه ی بوجود آمده میان نگارنده یا مولف  “حماسه زاگرس” و یک منتقد ، پاسخ دهد ، علی الخصوص که بنده توفیق مطالعه کتاب را نداشته ام وآنچه مطمح نظر بنده است بررسی مختصر جوابیه آقای گل سفیدی به خانم داودی است .

جناب آقای علیزاده گل سفیدی ! بررسی و تحلیل قیام و حماسه علیمردان خان بختیاری، مستلزم بررسی و تحلیلی جامع و کامل از شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی  نه تنها  قوم بختیاری بلکه کل شرایط ایران در آندوره و برهه ازتاریخ است، همچنین نگاهی دقیق به سیاستهای استعماری و نقش استعمار در شکست قیامها، از مهمترین ویژه گی هاییست که باید جدا به آن توجه شود، اینکه چه عواملی بعنوان ابزاراستعمار در این شکست نقش داشته اند در درجه دوم وسوم قرار دارد ، نمیتوان به استناد بخشهایی  از یک تاریخ شفاهی یا چند دستنوشته نتیجه گیری قاطع کرد و تاریخ یک قیام فرا قومی و ملی را به قرطاس کشاند وآنرا ملاک و معیار یک قیام مردمی قرار داد و از سایر عوامل اصلی و تعیین کننده غاقل ماند !(درست است که این قیام از سرزمین بختیاری آغاز شد اما علیه استعمار و عامل دست نشانده آن یعنی رضا شاه بود لذا در بر گیرنده منافع تمامی مردم ایران بود ، کمااینکه قیام ستارخان و باقرخان  از آذرباییجان آغاز شد و در همان خطه محدود ماند و تا تسخیرتهران و پیروزی قیام توسط مجاهدین بختیاری و شمال ، پای ایشان به تهران نرسید)

برشمردن پاره ای وقایع که در مسیری اجتناب ناپذیر و همسو با عقلانیتی تجریدی محقق شود ، نمیتواند مبین حقایق یک حماسه تاریخی باشد ، تاریخ همواره و بدون شک دارای نقب ها و زوایای پنهانی ست که گاه شرایط خاص سیاسی حاکم بر جامعه فرصت پرداختن به آنرا از مورخان سلب میکند و در چنین شرایطی حتی منتقد از اظهارنظر نسبت به تمامی آنچه باید بگوید محذور است، تاریخ خوشبختانه یک فرایند یا قدرت عنان گسیخته نیست که نتوان با سلاح عقل و محاسبه آنرا بازداشت ! تاریخ و زندگی اجتماعی انسانها هرگز در مقابل هم قرار ندارند، دو مقوله به ظاهر مجزا اما بشدت در هم تنیده اند، که از اهم وظایف یک مورخ، نشان دادن تاثیر و تاثر این دو مقوله بر یکدیگرند ، افتادن در طریق بیانِ صرفِ یک واقعه تاریخی جفای به تاریخ است، گاهی یک مورخ در اتمسفر شور و هیجان عاری از عقل و احتیاط و تحقیق قرار میگیرد و گرفتار میشود که یا به افراط در می غلتد یا به تفریط تن میدهد ، به همین دلیل است که نگاه غیرعلمی ، سطحی و احساسی به یک واقعه تاریخی، ناکارآمدی آنرا در درازای زمان به نمایش در خواهد آورد.

در جهان امروز که سیاستهای جهانی استعمارگران در همه ی شئونات زندگی اجتماعی نفوذ کرده است، آیا بخردانه است که اهالی اندیشه نگاهی اینگونه خوشبینانه و ساده لوحانه به وقایع تاریخی داشته باشند؟

اگر قرار باشد آقای معتضد برای نگارش فرهنگ و تاریخ بختیاری دست بقلم ببرد و بی هیچ هراسی بنگارد ، چه خواهد نگاشت؟!

اساسا ممکن است واقعیتهای تاریخی یک حماسه با آنچه در خصوص آن نوشته میشود تفاوت فاحشی داشته باشد، تاریخ یک حماسه آنگاه دهشتناکتر جلوه میکند که نگارنده بجای پرداختن به تمامی ابعاد مختلف آن اعم از اقتصادی، فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی، آنرا تعمدا و هدفمند به سمت پارامترهای قومیتی و ایدئولژیکی و…سوق دهد و پکیج کامل تاثیرگذار در آنرا نادیده بگیرد، اینکه سردار اسعد سوم یا برخی از خوانین بختیاری غیرهمراه با قیام ، چه نقشی در شکست حماسه داشتند ما را از مسیر دستیابی به حقایق ملموس دیگر خارج و ذهنمان را به فرعیات مشغول خواهد نمود .

معطوف کردن نگاه مخاطب به خیانت اطرافیان شیرعلیمردان در حماسه زاگرس بدون در نظرگرفتن نقش استعمار در آن خیانتها ، همچنین بستن چشمِ مخاطب برعدم وجود بسترهای لازم فرهنگی و اجتماعی، بی توجهی به شرایط سیاسی زما ن و افول تفکرات و مبارزات روشنفکرانه باقیمانده از دوران مشروطه و محدود کردن حماسه زاگرس به قوم بختیاری، بدرستی جفای به این قهرمان مظلوم ملی(شیرعلیمردان) و قوم بختیاری و ای بسا خیانت به تاریخ سیاسی بختیاری و ملی ایران است.

با این مقدمه میخواهم عرض کنم، عکس العمل اهانت آمیز آقای علیزاده در قبال نقدی که در اصل حاوی تعدادی سوال تاریخی بوده، بدور از شان فرهنگ مدارانه و از میان برنده ی فضای دمکراتیک برای جدالی اندیشه محور و در حقیقت فرار به جلو است ، کشانیدن منتقد به وادی مسائل شخصی و شخصیتی و فامیلی ، نمیتواند از بار سوالاتی که بر دوش یک اثر تاریخی سنگینی میکند بکاهد ، یک مورخ یا مولف  زمانیکه اثر خود را به بازار عرضه میکند باید آمادگی و تاب و تحمل هر گونه نقدی را داشته باشد تا عرصه ی نقد و کند و کاو را محدود و منکوب نکند ، جوابیه آقای علیزاده گل سفیدی به خانم سریا داودی به عوض متهم کردن ایشان به تاریخ مدانی ! و توسل به امضا برخی از بستگان وی ذیل یک سند، نه میتواند دلیلی بر سکوت خانم داودی باشد و نه گویای پذیرش تمام و کمال مندرجات کتاب از سوی سایر خوانندگان .

لازم است یادآوری کنم کتاب دو قرن سکوت استاد زرین کوب که در سال 1330 به تحریر در آمد مورد انتقاداتی قرار گرفت و شبهات زیادی بر آن وارد گردید که ایشان در چاپ دوم(سال1336) و در کمال متانت به آن انتقادات و شبهات پاسخ داد اما این پایان کار نبود بگونه ای که در سال 1375 یعنی دو سال قبل از مرگش نیز در یک مصاحبه به برخی از انتقادات و شبهات دیگر پاسخ داد.

امید است این کتاب و کلا ابعاد مختلف قیام شیرعلمردان توسط صاحبنظران و اساتید رشته تاریخ ، مورد واکاوی همه جانبه و بیشتری قرار گیرد ، اگرچه ممکن است پرداختن به همه ی ابعاد این قیام در شرایط خاصی از زمان مقدور نبوده باشد اما نباید اجازه داد این حماسه در جغرافیای خاصی تعریف و یا در جهت منافع خاصی مصادره گردد.

لینک کوتاه : https://www.rouyeshzagros.ir/?p=3691

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 13در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 13
  1. احسنت جناب یوسفی نژاد.
    همواره باید با انصاف بود و اعتدال را در همه امور مدنظر قرار داد.
    یک نقد خوب و منصفانه و به دور از سلایق شخصی منتقد، اساساً میتواند منتج به تحقیق بیشتر و به تبع آن ارتقاء سطح علمی خالق اثر هنری باشد در تمامی زمینه ها.

  2. خواهران و برادران فرهنگ مدار
    گلسفیدی از موضع اشتباه دفاع می کند و بهتر است بیش از این پافشاری نکند و این همه برای بختیاری نسخه نپیچد. که بنا به رای اکثر بختیاری های تاریخ دان بر این کتاب نقد وارد است و او در کتابش دچار اشکالاتی است و فصل آغازین کتاب هیچ ارتباطی به تنه آن ندارد.من یک ایلاق گرمسیر گذراندم تا رسیدم به فصلی اصلی کتاب!شاید اشکالات بیش از آنچه هست که منتقد بی بی سریا اشاره کرده است. ما کی از انگلیسی ها در سرکوب شیرعلیمردان حمایت کردیم . کی سردار اسعد به شیرعلیمردان خیانت کرد؟ راستی زمانی که بختیاری ها در راه فتح تهران بودند گل سفیدی ها کجاها بودند. تا حالا ندیدم که یک مولف در برابر نقد کتابش این همه برآشفته شود. یعنی همه بختیاری اشتباه می گویند و او درست می گوید

  3. سپاس از آقای یوسفی نژاد برای دفاع از احترام به انسانها و منطقی که در گفتار خود بکار برده چرا باید آقای گل سفیدی از انتقاد ترس داشته باشد و باید ملایم رفتار کند اگر فرهیختگان ما نسبت به کسانیکه انتقاد میکند اینطور با تندی و خشونت گریبان بگیرد وای به احوال ما و مردم عادی باید با شهامت از گفتار تند خود عذرخواهی کند وسلام

  4. از حس مسئولیت گویل بختیاری ممنون و متشکرم خدا نکند که ما منظوری از اهانت و تخریب برادر عزیزمان گل سفیدی را داشته باشیم که گناه است باید کمک کنیم جو گوگری برقرار شود این درست نیست که بگوییم گل سفیدی ها در موقع قیام در کجا بودند معلوم است مشغول زندگی بودند شیرعلیمردان خیلی جوان بود و ممکن است خودش هم میدانست که قیامش به سرانجام نمیرسد اما از روی تعصب عمل کرد که الان هم برای ما بختیاری جماعت اسطوره است وقتی بیتهایش خوانده میشه ولا مو بر بدن سیخ میشود برادر یوسفی نژاد هم راست میگوید که سد اصلی در برابر قیام شیرعلیمردان انگلیس بود چون از حکومت بختیاری وحشت داشتند و میدانتستن اکر بختیاری صاحب تاج و تخت شد دیگر جای آنان در ایران نیست و عدالت برقرار میشود اصلا رضاشاه و خوانین درباری بختیاری کاره ای نبودند همه عامل انگلیس بودند بیاییم به برادریمان فکر کنیم و آنرا شاخ و برگ بدهیم هی شاخه های همدیگر را نزنیم خانم داودی اهل قلم و صاحب اسم و رسم است در مملکت بدست خودمان به او توهین نکنیم اگر هم حرف اشتباهی احیانا گفت با صبوری با او حرف بزنیم و قانع کنیم نه با فحاشی و بی احترامی او خواهر ایلی ماست دلسوز بختیاری است خداوند همه ما را هدایت کنه آمین

  5. حالا من از شما عزیزانم می پرسم این همه جشن ها و مقالات و مصاحبه ها به نام بختیاری خروجی اش برای شناساندن بختیاری چقدر بوده فقط دنبال تخریب نباشیم یه برادر از بین شما بلند شد و این جسارت را داشت که در کتابش بگوید برادر ما در راه وطن و دین به شهادت رسیده و این پیام ارزشمند این کتاب است و قطعا بدون اشکال هم نیست اما اول تشکر کنیم بعد محترمانه در فضای پاک ایلیاتیمان انتقاد کنیم نه در فضای مجازی .اما برادر یوسفی دراین سالهایي که ما در این شهر مسجدسلیمان با هزاران محرومیت زندگی کردیم و بیشتر مشکلات مدیریتی بوده شما به عنوان یک برادر روشنفکر پایتخت نشین چند انتقاد مکتوب به مسولان کشوری و حتی شهرستان نوشتید و پیگیر شدید// اما این برادر حقیرت از همین مسجدسلیمان پیگیر نامگذاری میدانی بنام مسجدسلیمان در ناحیه 1تهران شدم و خدا رو شکر موفق شدم .از همین شهر با دفتر مقام معظم رهبری برای واگذاری باشگاه ورزشی بدر مکاتبه و پیگیرشدم. ازهمین شهر با شورای انقلاب فرهنگی برای درج تاریخ 5 خرداد کشف اولین چاه نفت خاورمیانه در شهر مسجدسلیمان مکاتبه و پیگیر هستم. و مواردی ……دیگر ولی برادر ارزشمند هرگز ادعایی نداشته و ندارم اما به عنوان برادر کوچکت تو رو به علی قسم از این فضاها بیرون بیاییم تموش کنیم.

  6. با سلام

    در کتاب حماسه زاگرس به روشنی بیان شده است که رضا به دستور انگلیسیها به سرکوب بختیاریها پرداخت و بختیاریها به هیچ عنوان چراغ سبزی به انگلیسیها نشان ندادند البته جعفرقلی خان سردار اسعد در سرکوب بختیاریها نقش داشته بخوانید خاطراتش را
    آقای یوسفی حقیقتاً باید گفت نقد شما علمی و منصفانه نیست اگر شما کتاب را خوانده باشید که یقیناً نخواندید چنین اظهار نظر نمی کردید. شما به نظر فقط نقدها و جواب نقد را خواندید. انصافا درست نبوده خانم حموله چنین نقد کلی و بدون ارائه سند بنویسید نویسنده حق دارد ناراحت باشد. باید قبول کرد که کسی که نقد میکند باید از تخصص لازم برخوردار باشد.
    من شاهد نقد کتاب حماسه زاگرس توسط دو تن از اساتید دانشگاه که دانشیار رشته تاریخ هستند بودم اولاً فضای نقد بسیار علمی بود ثانیاً آنها چیز دیگری را نقد کردند و اصلاً صحبت از تحریف تاریخ نکردند و چنین بی محابا نتاختند و ثالثاً نویسنده کتاب به احترام این اساتید از انها تشکر کرد و این جلسه را یک کارگاه آموزشی نامید.
    پس باید حق بدهید که علیزاده باید از نقد یک لیسانس ادبیات ناراحت باشد.

  7. بختیاری گرگ باران دیده است

    مو به سی چهارلنگ وهفت لنگ اگریوم / مو با دلی تنگ اگریوم

    مو به سی او شیرسنگی اگریوم /که شیری خفته زیرس اگریوم

    هدف ازنوشتن تاریخ این بایدباشد که تاثیری در بالابردن سطح و اشاعه فرهنگ قومی و قبیله ای باشد حال این سوال از مولف محترم مطرح است اگر واقعا دنبال موارد بالا بودید چرا با یک  منتقد اینگونه رفتارمی کنید، عکس العمل اهانت آمیز آقای علیزاده در قبال نقدی که در اصل حاوی تعدادی سوال تاریخی بوده، بدور از شان فرهنگ مدارانه و از میان برنده ی فضای دمکراتیک برای جدالی اندیشه محور و در حقیقت فرار به جلو است. کشانیدن منتقد به وادی مسائل شخصی و شخصیتی و فامیلی، نمیتواند از بار سوالاتی که بر دوش یک اثر تاریخی سنگینی میکند، و چرا مولف محترم ، پاسخ منتقد را با عصبیت و با استفاده از واژگان اهانت آمیز داده است؟

  8. سلام. با تشکر از همه ی عزیزانی که بح حق حرف می زنند. من منتقد را می شناسم و فعالیت هایش را دنبال می کنم. اول این که خانم داودی فوق لیسانس ادبیات و لیسانس مردم شناسی دارند. دوم این که دفاع از بختیاری است. مادر بزرگ من را این دفاع را دارد.

  9. جناب آقای یوسفی نژاد باید انصاف داد شما برای نقد و اعلام نظر در باره این کتاب صلاحیت ندارید باید قبول کنیم که نقد یک کار علمی و تخصصی است و کار هرکسی نیست ایرانی وجهان شیرعلی مردان را با کتاب حماسه زاگرس شناخت درود بر غیرت و قلم علیزاده امیدوارم معدود منتقدان بروند تاریخ بخوانند سوال کنند بعد اظهار نظر نمایند

  10. شیر بختیاری شیر دات حلالت ! ایطور که معلومه تو ز شیر علیمردون هم  شیرتری گئوم !! ای شیر یختیاری 50 سال پیش که تو هنی به دنیا نویدی بی و علیزاده هم نبی و اوردن اسم شیرعلیمردن جرم بی یه شیر پیایی به اسم جمشید احمدی فر بیت هاسه با ساز و دهل داد به پروین عالی پور من رادیو اهواز خوند که بعد هم ساواک گرهدس  حالا هم 60-70 ساله که مردم بیتهاسه اخونن ، ایطورکه تو اگوی تا پارسال که علیزاده شیرعلیمردون شناس آبیده مردم شیرعلی مردونه شناختنه      راست اگوی تا علیزاده حماسه زاگروسه ننوشته بی ولا مو که ندونستم شیر علیمردون کینه حالا دی همه سیمون شیرعیمردون شناس آبیدنه علیزلده داودی یوسفی نژاد امینی شیر بختیاری دستتون درد نکنه که شیرعیلمردونه به ما و دنیا معرفی کردین خداقوت بتون بده 

  11. انصافا خانم داوودی از منتقدین بسیار مطرح العات آزاد زیادی کشور هستند او گذشته از تحصیلات دانشگاهی در مورد تاریخ بختیاری مطالعات آزاد زیادی داشته اند مگر آقای علیزاده که تاریخ خوانده در دانشگاه تاریخ بختیاری را خوانده اصولا در واحدهای تاریخ دانشگاه یک واحد تاریخ بختیاری تدریس میشود یا اینکه آقای علیزاده اصلا بختیاریه کجا  گل سفید که همه سادات هستن آقای علیزاده چه کسه؟ بنظ ر من که نه تاریخ شناسم نه منتقد علیزاده هدفش ایجاد شکاف دوباره میان بختیاری و هفت و چاره حواستون جمع باشه ببینین این کتاب با چه هدفهایی نوشته شده بختیاری تا کی باید ساده باشی و گول غیر بختیاری مثل جیکاک را بخورید اقسوس

  12. با احترام به طرفین بحث و گفت و گو،چون هنوز کتاب حماسه ی زاگرس را نخوانده ام، اظهار نظر درمورد آن را به پس از خوانش کتاب موکول می کنم…هدف همه ی ما سردیاری بختیاری و “فریاد کردن درد مشترک”مان است.

  13. کتاب بسیار خوب و ارزنده ای است 

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.