• امروز : پنجشنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 21 November - 2024
کل اخبار 12386اخبار امروز : 0
6

گل به خودی ! به چه بهایی ؟ ما خیزش مجدد شهرمان را از خلال فوتبال می جوئیم

  • کد خبر : 39115
  • ۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۰

باشگاه روزنامه نگاران مسجدسلیمان/ یوسف خدامرادی: مسجدسلیمان را شهر اولین ها خوانده اند و به تبع آن اولین شهر فوتبالی ایران ، اما به جز سه دهه ابتدایی پیدایش فوتبال در مسجدسلیمان وایران ، هرگز اقتدار لازم را در سطح رقابت های باشگاهی فوتبال ایران از خود نشان نداده ایم؟ ” برتولت برشت ” نویسنده […]

باشگاه روزنامه نگاران مسجدسلیمان/ یوسف خدامرادی: مسجدسلیمان را شهر اولین ها خوانده اند و به تبع آن اولین شهر فوتبالی ایران ، اما به جز سه دهه ابتدایی پیدایش فوتبال در مسجدسلیمان وایران ، هرگز اقتدار لازم را در سطح رقابت های باشگاهی فوتبال ایران از خود نشان نداده ایم؟
” برتولت برشت ” نویسنده ومصلح اجتماعی می گوید :
” معلوم شد فوتبال هم مثل هرپدیده اجتماعی دیگربه کسی تعلق دارد که از آن بهتر استفاده نماید ”
جای سئوال دارد : نقطه ضعف ما کجای کار ما بود که نتوانستیم از مزیت پیشتازی مان در پذیرش تحفه انگلیسی ها بهره مند شویم ؟ گذشته از تبعیض ها و ظلم آشکاری که در حق تیم های شهرهای کوچک در تاریخ فوتبال ایران رفته است ، خود مردمان این شهرها(مثل مسجدسلیمان) چقدر در عقب ماندگی ویا عقب نگهداشتگی فوتبال و ورزش (بطور اخص) وعدم رشد وتوسعه اجتماعی (بطور اعم) شهرشان نقش آفرینی کرده اند ؟
در اوایل قرن بیستم ” لئون تولستوی ” مصلح اجتماعی ونویسنده نامدار روس تبار نامه ایی به ” مهاتما گاندی ” رهبر ومصلح اجتماعی ، سیاسی هندوستان نوشت ودر آن یک سئوال بنیادین و تامل وتفکر برانگیز را مطرح کرد :
” تعداد دهها هزار انگلیسی کشورعظیم دویست میلیون نفری (جمعیت آن زمان هندوستان) را زیر سلطه خود آورده وبرای بهره برداری از منابع عظیم ثروت و نیروی کار ارزان مردم هند ،آزادی ، امنیت واستقلال آن کشور را سلب کرده اند! . … آیا مسئول وموجد فاجعه اسارت وبدبختی ملت هند ، تنها همان گروه دهها هزارنفری انگلیسی ها هستند و یا آنکه دویست میلیون مردم هند نیز در ایجاد وادامه این فاجعه شریک هستند ؟” .
براستی ما چقدر در بدبختی و روزگار امروزی فوتبالمان سهیم هستیم . از شاهین بلند پرواز دهه چهل ، استقلال( تاج )سرمان در اواخر دهه چهل وابتدای دهه پنجاه ، هخامنش دهه پنجاه و نفتون ودارایی دهه شصت وابتدای دهه هفتاد یاد کنیم و سرنوشتشان را آئینه عبرت خود نمائیم .
متاسفانه تیترها و نوشتار های برخی از دوستان بعد از باخت به صنعت نفت آبادان موید آن است که کماکان در غفلت به سر می بریم !؟ و به جای حمایت و تزریق روحیه به تیم ، اولا به دروازه خودی شلیک می کنیم و ثانیا با دستان خود تیم مان را که کماکان تمامی شرایط اعم از جدول ومسابقات پیش رو حکایت از برتری وشانس بیشترش را برای بقاء در لیگ برتر می کنند به سوی سقوط سوق می دهیم .
جای سئوال دارد شرایط امروز ما چه توفیری با هفته گذشته در جدول رده بندی دارد ؟
ما امروز در یک بازی جوانمردانه مغلوب تیمی شدیم که هفته گذشته فولاد را در خانه اش با چهار گل شکست داده بود ؟ همان فولاد که روز قبل حریف مستقیم ما را در برابر پانزده هزار هوادارش شکست داد . چرا شکست رقیب در خانه اش را کم اهمیت و باخت خودمان در خانه حریف را بزرگنمایی بیش از حد می کنیم ؟
گذشته فوتبال ما نشان داده است که فیروز کریمی مرد روزهای سخت تر از این بوده است . مروری بر نتایج پاس تهران در سالی که با فیروزخان آخرین قهرمانی ایران در باشگاههای آسیا را رقم زد موید این مطلب است که بعد از نتایج نه چدان دلچسب در مرحله گروهی ، در سخت ترین زمان تیمش را به بهترین فرم رسانید و با شکست نمایندگان ژاپن و عربستان در نیمه نهایی وفینال ، سزاوارانه قهرمان آسیا شد .
در فوتبال هر بازی شرایط خاص خودش را دارد و جامعه شناسی فوتبال یکی از دلایل یکه تاز بودن فوتبال در میان ورزش ها را امکان پیروزی ضعفا بر اقویا تبیین می کند ؟ هر چند جدول وشرایط موجود هیچ نشانی از برتری سپیدرود بر ما ندارد و اتقاقا این سپید رود است که باید برای پیروزی به آب وآتش بزند و ما می توانیم با یک بازی منطقی و با امید به آنکه فیروز خان تجربه لازم را در دو بازی اخیر بدست آورده باشد ، سند پیروری را به نام خود بزنیم .
از سوی دیگر یکی از حریفان بعدی سپیدرود آبی های رخم خورده پایتخت هستند که حداقل بدنبال سهمیه آسیایی بوده و فقط پیروزی از میدان شمال را می خواهند .
در صورت پیروزی نفت بر سپید رود وایجاد فاصله چهار امتیازی به احتمال قوی با پیروزی آبی های پایتخت بر ابن تیم در رشت ، حتا اگر بازی ماقبل آخر را به پیکان واگذار نمائیم ، رقابت و میزبانی آخر ما از ذوب آهن هم تشریفاتی خواهد شد .
هفته آخر لیگ هم ما میزبان ذوب آهنی هستیم که درکوران رقابتهای سخت آسبایی است و به ضرص قاطع علی رضا منصوریان سعی در حفظ مردان کلیدی اش خواهد داشت والبته سپیدرود در دیگردیدارش به مصاف نساجی می رود که مربیشان دست نشان دست پرورده آن باشگاه است و ما به این موضوع بدون عینک بدبینی از دریچه رقابت حیثیتی گیلان ومازندران نگاه می کنیم و امیدوار به تکرار و خلق صحنه های فوتبال جوانمردانه جنوبی ها واهالی کارون در دربی شمال و دیار سفید رود خواهیم نشست .
این احتمالات تماما به کنار ؟ آوراژ گل ما بسیار بهتر از سپیدرود است و جبران آن برای تیم رشتی (در صورتیکه کار بدانجا بکشد )سخت می نمایاند .
خوشبختانه کماکان خودمان باید سرنوشت خودمان را رقم بزنیم و بر عکس سپیدرودی ها که منتظر لغزش ما بویژه در دیدار مستقیم شان با ما هستند.
تنها با غلبه بر این تیم لیاقت خود جهت ادامه حضور در فصل آینده لیگ برتر را به رخ چهره و نیمه زشت و ناجوانمرد فوتبال بکشیم .
ما می توانیم و باید فعل خواستن را صرف نمائیم . گذشته دیدارهای ما با سپیدرود حکایت از برتری ما دارد ؟ آنجا که با تیم نه چندان خوبمان در لیگ یک ودر فصلی که سپیدرود به لیگ برتر صعود کرد با فرزاد حافظی وتیم جوان آن فصلش شکستش دادیم و البته در روزهای سخت تر از آن نیز در دور رفت لیگ برتر فصل جاری با مرزبان و مردانش وسوپر گل اکبر آفاقی در رشت پیروز میدان بودیم.
ما خیزش مجدد شهر خودمان را از خلال فوتبال می جوئیم واگر دست در دست هم نهیم با بقاء در لیگ برتر و بر نامه های جامع تر بسوی مسجدسلیمانی آباد از خلال فوتبال در فصول آینده خیز برخواهیم داشت

لینک کوتاه : https://www.rouyeshzagros.ir/?p=39115

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 1
  1. آنزمان که فوتبال به شهر آمد هیج حرفی از در آمدزایی نبوده ،کسی هم تقصیری ندارد مردم تمام دنیا نیاز به آموزش دارند ،ما فوتبال را تقلیدی بازی کرده ایم و بس و در قدیم هیچ نگاهی که در آمدی داشته باشد برای کسی بجز لذت بردن از فوتبال نبوده..اما دوستان الان حرف ورزش حرفه ایست و یک باشگاه باید بتواند در کنار فوتبال در آمد زایی داشته باشد تا از عهده مسایل مالی و هزینه ها عبور کند…آیا چنین باشگاهی را سراغ دارید ..که خصوصی باشد و خودش تمام هزینه هارا پرداخت کند بدون نیاز به دولت و یا پولهای افرادی که شبهه دارند ومنبع آن مشخص نشده..پس حالا حالا ها باید در همین بین راه سردر گمی و با حرفهای بعضا تعصبی ولی بدون فایده سرکنیم ..چون از پله اول راه را اشتباه رفته ایم .باید رفت و الگو برداری کرد از دنیا مثل ساختمانسازی که زمینی را تبدیل به آپارتمانی میکند و زیرش پارکینگ و دورش مغازه ای ساخته و همه عمر پول کرایه را میخورد و ما که یک خانه کلنگی داریم جلوش را نما کرده ایم و انتظار داریم پول سازی بکند ،کیف بکنیم از نگاه به آن و استفاده هم بکنیم ازآن خب نمیشود که نمیشود که نمیشود.

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.