رویش زاگرس: عقربگزیدگی در شهرستان اندیکا، روزهای کرونایی را به کام اهالی تلختر کرده است. یک ماه قبل زن جوان اندیکایی که مادر پنج فرزند بود به خاطر عقربزدگی جان خود را از دست داد و چند روز بعد نیز عقرب به جان کودک دو ساله افتاد و جان او را گرفت.
مادر عرفان خانه و زندگیاش را رها کرده و میگوید: «دیگر نه به آن خانه برمیگردم و نه به آن روستا.» این روزها مادر عرفان طهماسبی گوشه خانه پدرشوهرش در روستای زیر تنگ آب زر شهرستان اندیکای خوزستان کز کرده است.
در یک دستش پیراهن عرفان را نگهداشته و در دست دیگرش اسباببازی پسرک را که آن را خیلی دوست داشت.
از صبح چهارشنبه که پسر دو سالهاش ناخوش شد، ورق زندگی برایش برگشت و هنوز مرگ عرفان را باور ندارد. حال پسرک تا شب قبل خوب بود و هنوز صدای بازیکردن و شیرینزبانیاش در ذهن مادرش میپیچد.
مادر عرفان در مورد روز حادثه گفت: «صبح خیلی زود با صدای گریه عرفان از خواب بیدار شدم. بین خواب و بیداری ناله میکرد. بالا سرش رفتم و دیدم بدن او یخ کرده، ولی خیس عرق بود. خیلی ترسیدم. حال عرفان شب قبل موقع خواب خوب بود و با دیدن او در آن حال خیلی شوکه شدم. پسرم به سختی نفس میکشید و همین بیشتر من را میترساند. سریع دختر هفت سالهام را صدا زدم و به او گفتم عمویش را خبر کند که با هم عرفان را به درمانگاه ببریم.»
بیقراری عرفان هر لحظه بیشتر میشد و مادرش نمیدانست چه بلایی سر کودک خردسالاش آمده است: «میخواستم او را بغل کنم و در آغوشم آرامش کنم. یکدفعه نالهای کرد و دستش را کشید و گفت دستم درد میکند. اول نفهمیدم با زبان کودکانهاش چه میگوید، اما وقتی برای دومین بار دستش درد گرفت جیغ بدی زد و تازه متوجه شدم که دست راستش درد بدی دارد.»
مادر عرفان به کمک عموی او خیلی سریع عرفان را به درمانگاه اندیکا رساندند و آنجا بود که پزشک با معاینه پسر خردسال به مادر او گفت که نیش عقرب عرفان را به این حال و روز انداخته است.
مادر عرفان در ادامه گفت: «پسرم کوچک بود و نمیتوانست درست دردش را بگوید. عمویش که او را بغل کرد، میگفت شکمم هم درد میکند. از درد، پاهایش را میکشید. دکترگفت عقرب او را نیش زده و یک قسمت دستش سفت شده بود، اما من نمیدانستم چرا این بلا سر بچهام آمده بود و عقرب را ندیده بودم. در منطقهای که ما زندگی میکنیم عقرب زیاد است و پزشک میگفت او را دیر به درمانگاه رساندهاید و برای همین حال او وخیم است. درمانگاه اندیکا امکانات و رسیدگی خوبی نداشت و زمانی که حال عرفان لحظهبهلحظه بدتر میشد، تصمیم گرفتند او را به بیمارستان مسجد سلیمان ببرند.»
آمبولانس از راه رسید و پسر بچه دو ساله را راهی بیمارستان مسجدسلیمان کردند، اما عرفان قبل از رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست داد و به بیمارستان نرسید.
مادر عرفان در آخر گفت: «بعد از این اتفاق به خانه پدر همسرم آمدم و دیگر به خانه خودمان برنمیگردم. چند روز است زندگی بدون پسرم برایم جهنم است. اگر امکانات درمانگاه بهتر بود و رسیدگی بهتری به او میشد شاید به این زودی فرزندم را از دست نمیدادم. در حالی که من زندهام، برخی اعلام کردهاند مادر عرفان هم چندی قبل بر اثر عقربزدگی جان باخت.
آزادبخت، مسوول پیشگیری شبکه بهداشت و درمان اندیکا در مورد مرگ عرفان به جامجم گفت: «زمانی که خانواده عرفان به درمانگاه مراجعه کردند اسمی از عقرب زدگی نیاوردند و با توجه به علائمی که در این کودک دیده میشد احتمال عقربزدگی داده و اقدامات درمانی لازم برای او انجام شد، اما یک ساعت بعد از رسیدن به بیمارستان وقتی حال کودک وخیم شد مقدمات انتقال او به بیمارستان مسجدسلیمان فراهم شد و در حال حاضر هم جسد کودک برای تعیین علت دقیق تامه فوت به پزشکی قانونی فرستاده شده است.
عرفان اولین یا آخرین قربانی نیش عقرب در جنوب کشور نخواهد بود و هر سال کودکان و بزرگسالانی جان خود را با زهر عقرب از دست میدهند، اما امسال بیشتر قربانیان آن کودکان بودند. محبت صادقی، مادر پنج کودک در اندیکا نیز دهم تیر امسال قربانی نیش عقرب شد./رکنا
مادر است دیگر، اگر نفرین کند آهش، آتشی میشود بر خرمن مسئولین نالایق و ناشایست