کم رنگ شدن مناسبات ایلی،ویژگی جوامع در حال توسعه است/ توضیحات دستیار رئیس جمهور در مصاحبه اختصاصی با ماهنامه میراث پارس
باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان- اقوام مختلف و اقلیت های دینی و مذهبی ایران،نقشی موثر در پیروزی حسن روحانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری داشتند.توجه ویژه به حقوق اقوام و اقلیت های مذهبی از جمله برنامه های اعلام شده توسط روحانی بود و پس از استقرار در پاستور نیز، دکتر روحانی با انتصاب حجت الاسلام علی یونسی بعنوان دستایر ویژه خود در امور اقوام و اقلیت های مذهبی عزم خود را برای کار در این زمینه نشان داد. حجت الاسلام علی یونسی،با سابقه وزارت در دولت اصلاحات در جریان مبارزات انتخاباتی نیز مسئولیت معاونتی با همین عنوان را در ستاد انتخاباتی دکتر روحانی عهده دار بود و به همراه همکارانش در تهران و کمیته های سراسر کشور نقشی موثر در پیروزی دولت تدبیر و امید داشتند.
ماهنامه میراث پارس،نخستین نشریه تخصصی است که با دستایر ویژه رئیس جمهور مصاحبه مفصلی انجام داده است.بخشی از سوالات مطرح شده در این مصاحبه،پیرامون انعکاس نقل قولی از آقای یونسی پیرامون مناسبات ایلی بود که با انتقاد برخی فعالان فرهنگی در لرستان و خوزستان مواجه شده بود.پاسخ های حجت الاسلام یونسی به این بخش از سوالات میراث پارس، بشرح ذیل بود؛ متن کامل مصاحبه با ایشان را در شماره آتی ماهنامه میراث پارس بخوانید…
*انعکاس نقل قولی از شما در توصیف مناسبات قومی و ایلی است که گفته اید این مناسبات در میان برخی از اقوام ایرانی،همچون لرها از میان رفته است.با انتقاد تعدادی از فعالان فرهنگی و اجتماعی لر تبار مواجه شده است.لطفاً در این زمینه بیشتر توضیح دهید؟
در تمام کشورهای توسعه یافته این اتفاق افتاده است که جمعیت ها طی فرایند شهر نشینی به یکدیگر نزدیک و گاه در هم ادغام شده اند.وقتی که جمعیت های قومی وارد مرحله شهر نشینی می شوند،دیگر آن مناسبات گذشته بطور طبیعی جای خود را به مناسبات جدید می دهد.هنگامی که ایلات و عشایر به سکونت و شهر نشینی روی می آورند،به مرور شهروندانی می شوند که تابع قوانین و مقررات مدنی خواهند بود.
شهر دیگر قوانین عشیره را ندارد.قوانین قوم و قبیله را ندارد.قوانین مدنی جایگزین می شوند.این به معنای گذار به مرحله مدنی و از نشانه های حرکت در مسیر توسعه یافتگی است.به همین دلیل شاید انتظار مخالفت با آن طبیعی نباشد!
من در آن مصاحبه گفته ام که مناسبات ایلی اقوام در بخش هایی از کشور همچون اقوام عرب زبان هموطن مان در خوزستان یا اقوام سیستان و بلوچستان و یکی دو جای دیگر تا حدودی باقی مانده،اما در اقوامی چون کردها،آذری ها،ترک ها و لرها به تدریج جای خود را به مناسبات مدنی داده است.
با کم رنگ شدن مناسبات ایلی و جایگزینی قوانین مدنی بجای آن است که دیگر بحث وضع قوانین و مقررات از سران ایل و طایفه به نهاد های مدنی همچون مجلس و شوراهای شهر و روستا منتقل می شود و دیگر قانونگذار قوم،نماینده ایشان در آن نهاد است،نه خان و یا بزرگ آن قوم.البته بزرگان قومی،بسته به رفتار خود جایگاه معنوی خود را حفظ خواهند کرد.اما مناسبات دیگر مناسبات قومی و ایلی و سلسله مراتب آنگونه نخواهد بود.
قانون مدنی ارجح بر قانون ایل و عشیره است و البته طبیعی است که در تدوین قوانین مدنی باید ویژگی ها و مسایل قومی نیز مدنظر قرار گرفته شود.این وضعیت در تمامی جوامع در حال توسعه اتفاق می افتد و چیز جدید و غریبی هم نیست.
حرکت مدنی که از شهرهای بزرگ شروع شده،امروزه در شهرهای لرنشین و کردنشین هم به چشم می خورد.در تبریز و دیگر شهرهای آذری زبان خیلی زودتر اتفاق افتاده.مثلاً آذری ها که در گذشته به چند طایفه بزرگ تقسیم می شدند،امروز دیگر از برخی مناسباتشان تنها نامی در تاریخ باقی مانده است. در گذشته و در زمان قاجاریه بالاخره پنج شش ایل بزرگ وجود داشتند که یکی از آنها قاجار بود.خمسه و افشار و…هم بوده اند. قاجارها در مقطعی مهم از تاریخ ایران حرکت خود را آغاز می کنند و طی مدت طولانی بر ایران حکومت می کنند. سلسله ای که در ابتدای قدرت گیری مناسبات خاص خود را داشته و پس از آن نیز ساختار قدرتمندی کسب می کند. امروز ممکن است شما نام خانوادگی قاجار ببینید اما از آن مناسبات و سلسله مراتب قجری دیگر خبری نیست.
بهتر است از خود لرها مثال بزنیم. زندیه،یک طایفه لر بوده که در رقابت با رقبا سرانجام جایگزین افشاریه می شوند و کل ایران را به حکمرانی خود در می آورند. حکومت زندیه جزء خوشنام ترین حکومتهای ایرانی است. کریم خان چنانچه می دانیم تلاش نمود صلح و عدالت را برای ایرانیان به ارمغان آورد. زندیه یک طایفه لر بوده و کریم خان حرکت خود را از ملایر آغاز می کند و در آنجا از طوایف مختلف لر سرباز گیری کرده و رقبای خود را شکست داده و سرانجام حاکم ایران می شود. امروزه دیگر از مناسبات قومی و ایلی زندیه خبری نیست و تمام آنانی که نام خانوادگی زند یا زندیه دارند نیز الزاماً لر نیستند.
چنین مواردی نشان از حرکت به سمت توسعه یافتگی است و اتفاقی است که در طول تاریخ برای تمامی اقوام خواهد افتاد و البته جزء محاسن مراحل تاریخی هر قومی محسوب می شود و نه نفطه ضعف آن.به همین دلیل اگر کسی با این سیر تاریخی مشکلی داشته باشد،بسیار عجیب است!
مایلم نظر شما را در مورد آموزش زبان مادری و تدریس آن در مدارس و نظام آموزشی کشور بدانم.شما زبان های مادری اقوام مختلف و آموزش آن را در منافات با زبان فارسی معیار بعنوان زبان رسمی کشور و هویت ملی می دانید یا در موازات و مکمل آن؟
من آموزش زبان مادری را در تقویت زبان ملی می دانم.آموزش اختیاری زبان مادری در کنار زبان فارسی،تقویت زبان فارسی است.اکثر این زبان ها یا لهجه ها در ذیل زبان فارسی هستند و تعدادی نیز که ریشه ای متفاوت دارند به تعداد جمعیت مخاطبانشان کاربرد ملی دارند.آموزش اختیاری زبان مادری اتفاقاً در غنای زبان ملی و رسمی نیز می تواند نقش موثری ایفا کند.
در سیستم آموزش ما هم اکنون علاوه بر زبان فارسی معیار،زبان انگلیسی بعنوان ضرورتی بین المللی و علمی و زبان عربی نیز بعنوان زبان متون دینی و البته قرابت بسیار و غیر قابل تفکیک با ادبیات فارسی آموزش داده می شود.آموزش زبانها و لهجه های دیگر نیز بصورت اختیاری نه تنها منافاتی با سیستم آموزشی ندارد،بلکه تقویت کننده آن نیز هست و باید وعده اجرایی شدن آن عملی گردد.
مصاحبه: فرشید خدادادیان
ایکاش اقای مصاحبه کننده به این عزیز یاداوری میکردند ساختار اجتماعی ورفتاری لرها یکی از بی نقص ترین منشور های زندگی اجتماعی است.اما متاسفانه خبر فوق بیشتر به یک دیدار عامیانه شباهت داشت تا یک گزارش مصاحبه چون جناب اقای یونسی حتی در توجیح گفته های گذشته شان نیز موفق نبودند ایکاش سوالات از نقل قولهای بیان شده ایشان بود نه کلی وگذرا.یاحق
این توضیحات با توجه به سوتفاهمی که از گفته های قبلی آقای یونسی در برخی سایت ها منتشر شده بود روشنگرانه و خوب بود.
دست فرشید خدادادیان عزیز،روزنامه نگار خوب هم درد نکنه.
منتظر متن کامل در ماهنامه اش می مانیم
من در صحبتهای قبلی ایشان نیز توهینی ندیدم.اینکه بختیاری ها راههای توسعه درنوردیده اند که توهین نیست!باعث افتخار است.ممنون از میراث پارس
فارغ از توضیحات آقای یونسی به چالش کشیدن یک مسئول دولتی از جمله مزایای یک روزنامه نکاری خوب و علمی است.دست مریزاد