رویش زاگرس: بامداد ۲۱ خرداد ماه که تبلیغات انتخاباتی ششمین دوره شوراهای شهر و روستا آغاز شد، چند ساعت بیشتر طول نکشید تا پوسترهای تبلیغاتی نامزدها تمام شهر را بپوشانند. صبح ۲۱ خرداد، هیچ جایی از گزند پوسترهای کاغذی در امان نمانده بود؛ دیوار خانه ها، مغازه ها و اداره ها، میدان های شهر، جدول های کنار خیابان، پایه های برق و حتی تابلوهای راهنمایی پر شده از پوسترهای تبلیغاتی زنان و مردانی که قرار است تا چند روز دیگر سکان شهر را به دست بگیرند.
پیش از آن پایگاه خبری رویش زاگرس در اطلاعیه ای اعلام کرد کاندیداهایی که برای تبلیغات از چسباندن پوستر کاغذی خودداری کنند به مردم معرفی خواهند شد و از کاندیداها درخواست کردیم برای پیوستن به این پویش نام خود را ارسال نمایند که البته خبرنگاران پایگاه خبری رویش زاگرس همچنین مردم عزیز با ارسال تصاویر، ما را در پایش اسامی یاری نمودند.
ممکن است در لیست منتشره کاندیداهای دیگری باشند که از چسباندن پوستر کاغذی خودداری نمودند اما به دلایل مختلف به این پایگاه خبری اعلام نکرده اند و نام آنان از قلم افتاده باشد. ضمن آن که اگر کاندیدایی نامش در لیست آمده ولی پوستر چسبانده و از چشم ما دور مانده است با ارسال تصاویر آن کاندیدا به این پایگاه خبری به ما اطلاع رسانی شود.
پی نوشت: تعدادی از کاندیداها اعلام کردند پوستر چاپ کرده اما تنها در ستاد و یا پشت شیشه ماشین ها و مغازه های بستگان خود چسبانده و به چهره شهر آسیبی وارد نکرده اند که پس از تحقیلت میدانی صحت گفتار آنان ثابت شد.
این ایراد بر متولیان شهر وارد است که همچون شهرهای دیگر جایگاهی برای تبلیغات کاندیداها در نظر نگرفتند و نتیجه آن چهره وحشتناک شهری شد که به اندازه کافی مشکلات دارد. علی ایحال از طرف مردم مسجدسلیمان از افراد ذیل که به چسباندن پوستر کاغذی نه گفتند تشکر و قدردانی می نمائیم:
۱-رضا کریمی
۲-احمدرضا رخش
۳-اسفندیار باقری
۴- آرش قلی پور
۵-ابراهیم سرخمرد
۶-شیروان نصرالله پور
۷-پژوهش ربیع زاده
۸-شایان بهرامی علیجانوند
۹-علی قنبری
۱۰-مسلم بابادی
۱۱-عزیزالله آویژگان
۱۲-نبی الله انصاری
۱۳-فریده بیات
۱۴-آرش کاظمی
۱۵-مهتاب زراسوند
۱۶-ایمان شجاعی برجوئی
۱۷-مریم اکبری(فقط درب ستاد)
۱۸-بهرام اسدی
۱۸-مژده حسینپور
۱۹- سلمان خیری اوروند
۲۰- فریبا شهنی
۲۱- محمد حاجی پور
کاش بجای این شلوغ کردنهای بیخود دست بدست هم میدادند این آقایان اگر واقعا بفکر آبادانی هستند ویک هیئت کارشناسی دلسوزان واقعی شهر را تشکیل میدادند وآسیب شناسی میکردند وراهکار تهیه میشد تا چهار چوبی شکل میگرفت وارایه میدادند توسط نماینده شهرو فرماندار وچند مسئول ومعتمد محلی برای اجرا ..اما افسوس که ما همیشه باید دیر از خواب بیدلر شویم و وقتی بفکر میافتیم که دیگه کار از کار گذشته ..وگرنه حتما که نباید عضوشورا بود قدرت مردم را دست کم گرفتند آقایان اما هربار برای هرکار بزرگی اگر مردم ساده نباشند آب از آب تکان نمیخورد این را هرجور بخواهند ثابت میکنم .پس بااتکا به این قدرت میشود خیلی کارهای نشد را انجام داد وتعاونی ها وشراکتی در محلات کارهای اساسی کرد و برای آبادانی قدم موثر با دید ونگاه چندین ساله به آینده کار کرد.واز الان مثلا بفکر جاده ورودی به بازار شهر مرکز شهر بود که برای چندین سال دیگه باور کنید غیر قابل تحمل خواهد شد.ویا همین دیوار خشک بغل استادیوم را میشد کلی مغازه کوچک در آن تعبیه کرد و جاده را اصلاح کرد ویا راه آهن وقطار را دوباره به شهر برگرداند از شوشتر واهواز وکلی اشتغال زایی کرد ….. .