رویش زاگرس/ محمدرضا کرمزاده: آیا عنوان و جایگاه استاندار ویژه می تواند آب ما را در تابستان سرد و نان ما را در زمستان گرم کند؟ در سطح استان خوزستان خانه تکانی از جنس شایسته سالاری نیازی است که سال ها به واسطه وجود لابی های قدرت، طناب کشی ها و سهم خواهی های قومیتی،جناحی، و پر رنگ شدن رفاقت بازی ها فراموش شده است.
به نظر می رسد با توجه به شرایط و اوضاع نامناسب اقتصادی و نرخ بالای تورم برای سرعت گرفتن توسعه و عمران در مناطق مختلف و کم برخودار و تحقق بخشی از شعارهای انتخاباتی که توسط جناب رئیسی سرداده شد و برای بالا بردن میزان رضایت مندی شهروندان و جلب اعتماد عمومی در حوزه های سیاسی. اجتماعی، خدماتی، عمرانی… که در طی سال های گذشته متاسفانه لگد مال و از بین رفت در سطح استان خوزستان نیاز به یک خانه تکانی نه از جنس حجازی، نه مقتدایی و نه جنس شریعتی وجود دارد و البته نه تنها در سطح فرمانداران و بخشداران بلکه در سطح مدیران کل و مدیران ادارات شهرستان ها نیز به این خانه تکانی بدون تعارف، ضروری ست. ضرورتی که تا بوده از زوایه محافظه کاری، مصلحت اندیشی، و منافع طلبی و سهم خواهی در گعده های شبانه به آن پرداخته شده است.
دولت مردمی و انقلابی اگر می خواهد سرمایه مردمی خود را نگه دارد و بستر تحقق شعارهای داده شده را مهیا نماید چاره ای ندارد باید بدون تعارف مدیران ناتوان و ناکار آمدی که طی یک دهه گذشته نتوانسته اند نمره ی قابل قبولی بدست بیاورند را کنار بگذارد، البته اگر این تغییرات و جابجایی ها فقط مختص حوزه جغرافیایی فعالیت آنان باشد در نهایت کار خاصی صورت نگرفته و فقط کلاه را از سر عده ای برداشته ایم و بر سر عده ای دیگر گذاشته ایم.
از گذشته تاکنون این گونه بوده است که با تغییر دولت ها مهم ترین فاکتور برای تثبت افراد در سمت های خود گرایشات و تعلقات سیاسی بوده است و این آفتی است که امید است در این دولت کم رنگ تر دیده شود.
تغییرات اتوبوسی و مینی بوسی مدیران در پی تغییر دولت ها زمانی اثر گذار است که معیار شایسته سالاری و توانمندی باشد. اگر قرار باشد آمدن و رفتن ها مطابق نظر و سلیقه ستادها و دارو دسته های دوران انتخابات باشد و یا برگرفته از نشست ها و گعده های شبانه همچون گذشته که در خیابان کیانپارس و یا به واسطه سهم خواهی انتخاباتی، قومیتی باشد نه تنها اتفاق مثبتی نخواهد افتاد بلکه اوضاع بدتر خواهد شد.
جناب آقای استاندار، طی چند روز گذشته، از روز معارفه تاکنون اکثر مصاحبه های شما را کلمه به کلمه و حرف به حرف با دقت خواندم برخی از سطرها و فایل ها را چندین بار بالا و پایین کردم برخی عبارات و کلمات برجان و دلمان آتش میزد و برخی دیگر امیدی کهنه را قوت می بخشید، اگر چه در طول این سال ها بیشتر کسانی که آمدند و در کاخ ذوزنقه ای استانداری حکمرانی کردند برای حل مشکلات مردم بیشتر اهل گفتار درمانی بودند و برای رسیدن به اهداف خودشان عملگرا بودند.
با چشم دل خواندم که فرمودید: شرکت نفت و فولاد در استان خوزستان هستند اما مسئولان مالیات را در تهران پرداخت و خود نیز در تهران زندگی و دفترشان در تهران است و این ته خط است. و در ادامه آوردید اگر نیاز باشد برای تامین اعتبار و پایان دادن به برخی از مشکلات ساختمان های ادارات کل (کاخ ذوزنقه ای استانداری)را به مزایده می گذارم این حرف شما حتی اگر عملی نشود دنیایی پیام دارد برای آن دسته از مدیرانی که بجای رسیدگی به رفع محرومیت در مناطق و محلات و بجای دغدغه مندی حاشیه نشینی و بی خانمان بودن شهروندان بیشتر تلاش خود را صرف ساختن قصر و بارگاهی برای خود بوده اند و این بیشترین هنر مدیران استان ما بوده است و بس، وقتی وارد برخی ادارات کل و یا حتی شهرستان ها می شوید آنچنان جلال و شکوهی می بینید و برای رسیدن به آن مدیر آنچنان حشم و خدم هست که دربار شاهی هم اینچنین نبود و دیگر از آن دولت رجایی ها و باهنرها… خبری نیست.
آن وقت در بررسی عملکرد همین مدیران گاهی کارهایی روی زمین مانده که فقط نیاز به یک تلفن بوده است. به گمانم شما خیلی حرف های دیگری هم داشتید اما نجابت کردید و مطرح نکردید.
جناب آقای دکتر صادق خلیلیان استاندار ویژه خوزستان
در برخی ادارات کل و شهرستان ها به دلیل سایه انداختن افرادی که فاقد صلاحیت لازم کاری هستند کارهای ناتمام زیادی روی زمین مانده است. خوزستان به دو دلیل در محرومیت غرق شده است بخش اول بعضا به جهت سپردن امور و سکان ادارات و نهادهای خرد تا کلان به دست کوتوله های سیاسی و افراد کوتاه نظر و ناتوانی که حرفی برای گفتن نداشتند و از عهده ی انجام کارهای بزرگ معذور بوده اند و دوم به جهت تزریق قطره چکانی بودجه و اعتبارات ناکافی با توجه به سطح محرومیت به این استان بوده است که بخشی از همین اعتبارات یا حیف و میل شده و یا به یغما رفته و یا بواسطه سپردن انجام کار به یک شریک و یا آقا زاده ای غیر اصولی کار شده است و لذا بجای پیشرفت در طول تمام این سال ها درجا که نه بلکه عقب گرد داشته ایم.*
جناب آقای استاندار ویژه خوزستان، حضرتعالی
فقط بواسطه چند روز حضور و چند باز دید میدانی به زیبایی تمام، مفید و مختصر فرمودید با وجود این همه صنایع نفت، پتروشیمی، گاز، سدها… چرا وضعیت مردم به گونه ای باید باشد که بفرمایید که ته خط است، وقتی نرخ بیکاری در استان و برخی شهرستان ها مانند مسجدسلیمان سر آمد کشور است، وقتی در اکثر خانواده های خوزستانی چندین تحصیل کرده بیکار زانوی غم در بغل گرفته اند، وقتی نرخ بیکاری امان خانواده ها را بریده است و جوان تحصیل کرده با مدرک عالی ناچار است برای تامین معاش زندگی اش با التماس به هر شغلی روی آورد،از آن طرف موج موج غیر بومی های غیر متخصص در گوشه و کنار این استان ضمن مشغول بکار بودن حقوق های آنچنانی هم میگیرند! این یعنی مدیرکل کار و امور اجتماعی خیلی جاها در مقابل حق این جوانان سکوت کرده است. وقتی ورزش شهرستان ها تقریبا رها شده است، وقتی دیگر خبری از آن افتخارات در رشته هایی همچون وزنه برداری، دو میدانی…که زمانی خوزستان مهد قهرمانی و قطبی برای خود بود، نیست، وقتی علی رغم ادعاهای برخی مسئولان مدال های بدست آمده در استان ناچیز است، وقتی یکی دو تیم خوزستانی در لیک برای بقا خود دست پا می زنند و غرق در مشکلات مالی هستند، وقتی میشنویم برای سربلندی در برخی رشته ها ورزشکار از سایر استان ها عاریه می گیریم نمی دانم این سر شکستگی است یا افتخار!؟ وقتی نسبت به زیر ساخت ها نامهربانی می شود چه باید گفت؟! وقتی در تابستان از یک طرف قطعی آب و جیره بندی آن کام ها را خشک می کند، وقتی هنوز ناچاریم با تانکر به برخی شهرها و روستاها آبرسانی کنیم، وقتی هورالعظیم بواسطه ندادن حق آبه به گورستانی تبدیل میشود، وقتی بواسطه قطعی های مکرر برق در دمای بالای ۵۵درجه آبپز میشویم ، وقتی صنعت را مجبور به محدودیت در مصرف گاز و برق می کنیم و کارگر را بیکار و چرخ تولید را از حرکت باز می داریم، وقتی در زمستان با اولین بارندگی غرق در فاضلابی می شویم که بارها شنیدیم و خواندیم برای حل این معضل پول های کلانی تخصیص داده شده اما از انجام کار اصولی خبری نیست، وقتی که مهمان ناخوانده ای بنام ریزگردها داریم که هر چند وقت یکبار نفس هایمان را به شماره می اندازد! وقتی می خواهند کارون خروشانمان را نه قطره قطره بلکه کانال به کانال از سرچشمه بدزدند آن هم با مجوز دولتمردان، آری نه برای مصارف شرب بلکه برای مصارف صنعتی آنوقت طرح آبیاری ۵۵۰ هزار هکتاری دستور و عنایت رهبرمعظم انقلاب بخاطر عدم تامین آب سال هاست روی میز این مدیرکل و آن مدیر بی کفایت مورد بی مهری و جفا قرار گرفته است.
وقتی سرانه بهداشت و سلامت در استانمان مایه خجالت است، وقتی هنوز در گوشه و کنار این استان به دلیل کمبود و یا نبود تخت بیمارستانی، عقرب زدگی موجب مرگ میشود، وقتی همه جای کشور خبر از شکستن رکورد تزریق واکسن است آنوقت در استان ما ترزیق واکسن به دلیل نداشتن ذخیره برای چندین روز متوقف می شود وقتی امروز ۲۳ شهریور ماه بیش از چهار روز است کیت تشخیص فوری کرونا (تست رپید)در بسیاری از شهرستان ها از جمله مسجدسلیمان موجود نیست، وقتی نبود آمبولانس کافی در برخی شهرستان ها از علل فوت بیماران به حساب می آید، وقتی برای اکثر درمان ها ناچاریم برای دسترسی به متخصص و فوق تخصص صد و اندی کیلومتر راه طی کنیم، وقتی در بیمارستان خصوصی بگذار بگویم مهر بی مهر بیمار بستری شده دچار زخم بستر شدید می شود، وقتی یک فوق دیپلم بیش از پنج سال بجای پزشک فوت شده در بیمارستان دولتی طبابت می کند آیا به نظر شما ریاست دانشگاه جندی شاپور و سایر همکارانش وظایف خود را بخوبی انجام داده اند؟ وقتی برای پرداخت چهار ریال وام مسکن زوجین خون مردم در شیشه می شود، وقتی در طول هفته در جاده های مواصلاتی به دلیل غیر استاندارد بودن همواره قربانی می دهیم و جاده های برون شهری به قتلگاهی برای مردمان استان تبدیل شده است، و سالها احداث یک جاده میانبر اهواز و مسجدسلیمان به جهت ایراد زیست محیطی شاید نابجا در حد شعار مانده است آیا باید از عملکرد مدیرکل راه سازی رضایت داشت، وقتی فضای آموزشی اکثر مدارسمان در سطح استان به گونه ای است که دانش آموزان در ابتدای سال تحصیلی از گرما آبپز میشوند،، و از تشنگی هلاک می شوند چون از آبسرد کن و سیستم سرمایشی مناسبی خبری نیست و در میانه سال از سوز سرما بخود می لرزند، وقتی که نزدیک به دو سال است به دلیل قحط الرجال در شهرستان مسجدسلیمان اداره آموزش و پرورش آن با سرپرست می چرخد،! آیا مدیرکل مربوطه سزاوار لوح سپاس است یا خانه نشینی؟ جناب آقای دکتر صادق خلیلیان، سال هاست که کمیسیون انرژی سر جهیزیه اکثر نمایندگان این استان بوده است و اکثر نمایندگان استان عضو این کمیسیون بوده و هستند و بیشترین ضربه و نامهربانی و جفا از وزرا نفت و نیرو سهم استان ما بوده است! والبته اگر عضویت آنان برای استان فایده ای نداشته اما برای برخی نان و آب درست حسابی داشته است. جناب آقای استاندار استان خوزستان سال هاست به قول شما به ته خط رسیده و بقول ما به ته جدول سقوط کرده است بقول همکار نویسنده و منتقدمان احمد شریفی این استان سال هاست با سیستان بلوچستان و بعضا بندر عباس میلی متری در انتهای جدول با هم در حال رقابت هستیم آری در استان خوزستان فقط یک اداره کل توانست ما را به صدر جدول بکشاند آن هم مدیرکل اقتصاد و دارایی استان بوده که تا سقف ۱۳۲درصد توانسته از مردم و صنایع مالیات دریافت کند و البته در نرخ درگیری همچون :خودکشی، طلاق، اعتیاد، نزاع های دسته جمعی، قتل، سرقت، بازماندگی از تحصیل، کاهش ازدواج…حرف ها برای گفتن داریم.
جناب آقای استاندار ویژه خوزستان ، حال این روزهای استان مان اصلا خوش نیست، بدون شک و هیج تریدی بد بودن حال و هوای این روزهای دیارمان در کنار تزریق اعتبارات صدقه وار میشود گفت بخاطر سکوت و شاید بهتر باشد بگوئیم معامله برخی خواص و نخبگان به ظاهر دلسوز استانمان است آری اوضاع امروز نتیجه عملکرد و جلوس کردن و حضور مدیرانی ضعیف و ناکارآمدی است که طی این سالها بر کرسی های مدیریت های خورد تا کلان این استان تکیه جانانه زده اند که خواسته یا ناخواسته گام در جهت فرصت و نخبه سوزی جوانان این دیار برداشته اند حال بد من و امثال من نتیجه مدیریت کسانی است که این روزها با ادعاهای آنچنانی با در دست داشتن توصیه نامه هایی از این و آن پشت درب اتاق شما در انتظار ملاقات هستند به امید استمرار مدیریت خود! کسانی که اگر لازم باشد بدون اعتقاد ولی برای ماندن چفیه به دور گردن می اندازند،دست هم می بوسند،از کله پاچه، پاچه آنرا بهتر می شناسند کسانی بواسطه دام و طرح دوستی با فرزندان وزرا و معاونین آنها، یار و غار آن ها شدن و یا حتی برخوردار بودن اشتباهی از امتیازی که بجای میراث داری از شهدا و امام راحلمان میراث خوری قهار شده اند. در استان ما مدیران غواصی کم نیستند که با تغییر دولتها رنگ عوض می کنند.
جناب آقای استاندار ،یک روز هم یک روز است و بقول شما زمان زیادی نداریم که بخواهیم باز به مردودی های فرصت دوباره ای بدهیم .
در دیگ برخی از این مدیران کل و معاونین آنها،فرمانداران،بخشداران،مدیران ادارات در شهرستان ها آبی گرم نخواهد شد، اگر دست روی دست بگذاریدمطمئن باشید آش همان آش و کاسه همان کاسه خواهد بود و نه خانی آمد و نه خانی رفت! نباید اجازه داد لات و لوت های سیاسی، برخی منافع طلبان که با پرچم های مختلفی مدعی هستند در زمان انتخابات در پیروزی این دولت مردمی ایفا نقش کرده اند برای کرسی های مختلف تعیین تکلیف کنند نمی دانم چگونه و چطور اما امید داریم این حلقه برخی مدیران فسیل شده و فشل را کنار بزنید و از کسانی استفاده کنید که از روحیه جهادی و کار آمدی برخودار باشند،بیایید قائده بازی را عوض کنید فقط به کسانی که توصیه ی نامه ای در دست دارند بها ندهید.
و کلام آخر اگر عنوان استاندار ویژه نتواند سیل اعتبارات را به این استان سرازیر کند و اگر با اختیار تام نتواند مدیران نا کارآمد را در کمترین زمان کنار بزند این عنوان برای خوزستان نه آب دارد و نه نا جناب آقای دکتر صادق خلیلیان روی شما حساب ویژه باز کرده ایم.
احسنت حرف دل مردم زده شد…