با هر اسم که بخوانی اش ،همان اندیکاست …
فرقی نمی کند،چلگرد،سوسن،لالی یا چلو …
اینجا سرزمین مردمان سختکوشی ست
که تابلو نقاشی زیبای خداوند است…
اما زلزله که آمد،رخ بیرون نشان داد حجم_محرومیت ها و شعارها…
اینجا سرزمین عشاق است به قدمت تاریخ از شیمبار تا للر و کتک…
از لیله و کینو تا ایل راه منار…
دلت لک می زند برای نفس کشیدن در این طبیعت بکر و زیبا…
اما امروز این زیبا منظره دیارمان، آواری از محرومیت هاست…
فاجعه ای که با زلزله در لابه لای سنگ چین های توام با گل رخ نمایی کرد…
می گویند؛در عمق بحران و بی کفایتی آنان که دست روی دست گذاشته اند حمله رو به جلو به رسانه ها دارند…
به باور گوش های نشنیده یتان آرشیو رسانه های استان پر است از حجم فلاکت و بی امکاناتی این مردم
سخاوتمند،نجیب و صبور …
آقای…زندگی در غار که مخابره جهانی شد و تو گوشت بدهکار تلفن ما هم نبود!
حالا داد بزن سرشط ویران شد…
به قداست لحظه های ثبت یک لبخند این عشایر…
تو هم عقده دیده شدن داری و بس
خلاصه این روزها سوز دلا،سوزناک است
و عمق ویرانی ها بیشمار…
سرزمین هزاره تاریخ تا دیروز گاز هم نداشت …فریاد رسانه وادار کرد به انتقال جریان…
راستی کمفه، با حجم ویرانی میان دو سد! آب هم ندارد…
خلاصه اندیکا از عمق چلو امروز اندوه کاه شده …
اریم از ای شوای سرد و تاریک
که زیر سایه ی افتو نشینیم
ایر حتی نبوهه چشمه ساری
سی ایما ننگه سر منداو بشینیم
بگوهین تا همه مالا بیان وا یک هیاری
یه وار نو دوارته بو بهون بختیاری
(از این شب های سرد و تاریک می رویم تا زیر سایه ی آفتاب بنشینیم ، اگر حتی اگر چشمه ساری و جاری وجود نداشته باشد باز هم برای ما ننگ است که کنار مرداب بنشینیم.)
دست همتت یاری رسان باشد…
#جهادی،دعوت نمی خواهد #بسم_الله…
اندیکا نقاشی طبیعت،تابلوی محرومیت..
زلزله رخ نمایی کرد…
رضا نجف زاده
احسنت بسیار زیبا