• امروز : پنجشنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 21 November - 2024
کل اخبار 12386اخبار امروز : 1
13

به مناسبت ۱۷آذر سالروز شهادت شهید علی مردان خان
حماسه زاگرس؛تابلوی شجاعت و ظلم ستیزی بختیاری ها

  • کد خبر : 51969
  • ۱۷ آذر ۱۴۰۰ - ۱۴:۲۵
<span style='font-family:Tahoma, Geneva, sans-serif;font-stretch:normal;font-size:9px;color:#666666' title=''>به مناسبت ۱۷آذر سالروز شهادت شهید علی مردان خان</span><br><span style='font-family:ST;font-size:14px' title=''>حماسه زاگرس؛تابلوی شجاعت و ظلم ستیزی بختیاری ها</span>

رویش زاگرس/ محمدرضا مکوندی: بختیاری ها در طول تاریخ در میهن پرستی و بیگانه ستیزی سرآمد بودند. در هر مقطع تاریخ که کشور با هجوم بیگانگان مواجه بوده این قوم پرافتخار که بیش از ۷۵۰۰ سال سابقه مستند دارد؛ در دفاع از تمامیت ارضی نقش آفرینی های شجاعانه ای نمود. فتح تهران و پایان دادن […]

رویش زاگرس/ محمدرضا مکوندی: بختیاری ها در طول تاریخ در میهن پرستی و بیگانه ستیزی سرآمد بودند.
در هر مقطع تاریخ که کشور با هجوم بیگانگان مواجه بوده این قوم پرافتخار که بیش از ۷۵۰۰ سال سابقه مستند دارد؛ در دفاع از تمامیت ارضی نقش آفرینی های شجاعانه ای نمود.
فتح تهران و پایان دادن به حکومت استبدادی قاجاریه توسط بزرگان این قوم آزادی‌خواه چون علی قلی خان سردار اسعد؛ صمصام السلطنه و ضرغام السلطنه، در دوران مشروطه صورت گرفت.
یکی از سرداران ملی بختیاری شهید علیمردان خان است. علی مردان خان یا شیرعلی مردان در سال ۱۳۱۰ه.ق. متولد گردید پدرش علیقلی از طایفه ی محمود صالح یکی از شاخه های بزرگ چهارلنگ بحتیاری بود. وی بر طوایف زیادی از چهار لنگ ها نفوذ داشت و در بین طوایف هفت لنگها نیز جایگاه خاصی داشت.
مادر علی مردان خان، سردار بی بی مریم دختر حسینقلی خان ایلخان بختیاری است که دارای سه فرزند پسر شد که یکی از آنها در کودکی درگذشت و دو پسر دیگرش یکی علی مردان خان و دیگری محمد علی خان بود.
با مرگ شوهر، بی بی مریم به نزد برادرانش بازگشت و در پناه آنان به تربیت فرزندان پرداخت. بی بی مریم شیر زن مبارز با افکار بلند و روحیه وطن پرستی و سوابقی در مبارزه با استعمار انگلیس بود.  چنین مادری از همان ابتدا تلاش فراوان نمود تا روحیه ی آزادمنشی، حق طلبی و ظلم ستیزی را که ویژگی ذاتی ایلیاتی می باشد، در پرورش فرزندانش اعمال کند و از نتایج چنین تربیتی بود که علی مردان خان درسن ۱۷سالگی در انقلاب مشروطه و فتح اصفهان و تهران و جنگ با اشغال گران روس وانگلیس حضور پرشوری داشت و توانست در عمر گرانمایه خود یکی از قیامهای جاودان و مردمی را رهبری نماید.
استان چهارمحال و بختیاری درطول مبارزات مشروطه مکانی امن برای مبارزان و آزاد خواهان بسیاری شد که از بیم حکومت قاجاریه به این منطقه پناه آوردند. توسط سردار مریم مادر علیمردان خان پناه داده شدند. علی مردان خان که در این ایام قریب ۲۳ سال سن داشت فرصت گران بهایی به دست آورد تا در سایه مصاحبت با آزادی خواهان؛ با افکار و اندیشه های میهن پرستان؛ روحانیون و میهن دوستان مشهور کشور بودند، آشنا شود و درباره ی جنگ جهانی اول و دسته بندی دول متخاصم اطلاعات ارزنده ای کسب نماید.
علی مردان خان با ذکاوت و تیزبینی دانسته های بسیاری کسب نمود. سردار جوان بختیاری به همراه مادرش سردار مریم که در شهامت و شجاعت همواره مورد ستایش بود به همراه سواران شجاع بختیاری به دفعات با نیروهای انگلیس و روسیه وارد جنگ شد و ضربات مهلکی به قشون انگلیس و روسیه وارد ساختند.
در دوره پهلوی اول؛ اقدامات ایذایی فراوانی از سوی رضا شاه بر علیه قوم بختیاری صورت می گرفت از جمله : دریافت مالیات های سنگین ؛ اعزام اجباری جوانان نان آور خانواده به سربازی، دریافت اجباری احشام روستاییان و عشایر، خلع سلاح عشایر؛ اجبار عشایر به تخته قاپو ؛یکجانشینی و مجبور کردن مردان بختیاری به کنار گذاشت لباس بختیاری که بخشی از هویت این قوم بود و پوشیدن کلاه پهلوی از جمله دلایل نارضایتی مردم در عرصه حکومت رضاشاه پهلوی بود.
در چنین شرایطی نارضایتی فراوانی در میان بختیاری ها برعلیه اقدامات دولت رضا شاه شکل گرفت در بهار سال ۱۳۰۸ اقدامات رضاه شاه علیه بختیاری ها به اوج خود رسید و باعث نارضایتی های فراوانی شد.
خان آزادی خواه علی مردان خان بزرگان طوایف را در قشلاق گرمسیر برای مشورت فرا می خواند تا ببیند آیا درصورت قیام وی را حمایت می کنند؟ بزرگان بختیاری که از شرایط ظالمانه ای که حکومت برایشان ایجاد کرده ناراضی هستند ، باسوگند به قرآن هم قسم شدند که تا پای جان او را همراهی کنند به سرعت دیگر طوایف ناراضی از ظلم وتعدی پهلوی اول به علیمردان خان پیوستند.
قیام بختیاری ها علیه رضا شاه آغاز می گردد؛ ابتدا مجاهدین بختیاری راههای ارتباطی را قطع کردند تا در صورت حمله قوای دولتی غافلگیر نشوند.  خشم مردم از رضا شاه و اعمالش سبب گردید تا علی مردان خان همه جا با استقبال گسترده عموم مردم مواجه شود.
به درخواست دولت؛ که از قیام بختیاری ها وحشت زده شده بود گروهی از خوانین از طرف دولت وارد مذاکره با علی مردان خان شدند. اما خوانین مسن نتوانستند خان جوان را قانع و از تصمیمش منصرف نمایند.
در حوالی منطقه (پیر غار) در فارسان چهارمحال و بختیاری علی مردان خان در جمع بزرگان مجاهدین رزمنده انگیزه و هدف قیام خود را توضیح داد و حاضران در این اردوی نظامی عهد بستند که تا آخرین نفس و تا جان در بدن دارند؛ برای نابودی رضا شاه بجنگند.
در این اردوی نظامی «هیأت اجتماعیه بختیاری» متشکل از ۱۲ نفر از سران و کلانتران بختیاری تشکیل گردید.
این هیات در حکم شورای فرماندهی جنگ بود سپس علی مردان خان رهسپار فریدن ییلاق عشایر چهارلنگ شد تا طوایف مذکور را برای همراهی در قیام فراخواند.
در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۰۸ شمسی علی مردان خان با نیروهایش که تعداد آن ها ۲۰۰۰نفر بود و بر پرچم آنان عبارت «لا اله الا الله، محمد رسول الله و علی ولی الله» نقش بسته بود و شعار می دادند«ایما ای خایم دینون راست کنیم، جون ز ایما، مال ز ایسا » (ما می خواهیم دین را اصلاح کنیم، جان از ما، مال از شما)، وارد شهرکرد شده و شهر را به تصرف خود در آوردند. حاکم نظامی شهرکرد به ماموران دستور سنگر بندی شهر را داد اما چون موج خروشان رزمندگان بختیاری را دید از بیم جان شهر را رها و به بروجن عقب نشینی کرد.
اماکن دولتی در اختیار رزمندگان قرار گرفت. علی مردان خان تمام قوانین دولتی که موجب تحقیر، فشار و ستم به مردم بود، ملغی اعلام کرد. مالیات ها لغو گردید، لباس و کلاه بختیاری رواج پیدا کرد و هر کس کلاه پهلوی بر سر می گذاشت جریمه یا حبس می شد. پس از ان سواحل زاینده رود در اصفهان به تصرف بختیاری ها درآمد.
دولت از این اقدام شجاعانه ی سواران بختیاری به وحشت افتاد. نیروهایی را به فرماندهی سرهنگ محمد خان میمند از راه تنگبیدکان جهت مقابله با بختیاری ها اعزام نمود. سواران بختیاری با تصرف تنگ انجیر و ارتفاعات مشرف بر دشت، قوای مزبور را در«سفید دشت» به محاصره کامل در آوردند.
سروان «عبدالله هدایت» فرمانده قشون دولتی مأمور می شود حلقه ی محاصره را بشکند ولی رشادت رزمندگان بختیاری باعث می شود تا پس از بر جا گذاشتن تلفات سنگین وادار به عقب نشینی شود.
در حین درگیری و همزمان مذاکرات صلح و آتش بس در قفهرخ (فرخ شهر کنونی) در چهارمحال و بختیاری ادامه داشت که ناگهان حمله ی بی رحمانه نظامیان از زمین به استعداد پیاده نظام مسلح و آتشباری توپخانه و هواپیماهای نظامی آغاز گردید.
در واقع نظامیان با مطرح کردن مذاکره و توافق، به دنبال کسب فرصت لازم برای آشنایی با منطقه و طراحی نقشه حمله بودند؛ و تنگ انجیره را مورد حمله قرار دادند پس از سه روز مقاومت نیروهای بختیاری، تنگه مذکور به اشغال قوای دولتی افتاد با تصرف تنگه هجوم به ارتفاعات اطراف تنگه برای قوای متخاصم دولتی آسان گردید، جنگ در منطقه دیگر بنام سیاه کوه شدت گرفت اما نیروهای دولتی توانستند ارتفاعات را به تصرف خود در آورند و زمینه برای شکستن حلقه محاصره نیروهای نظامی محصور بوجود آید. و سرانجام محاصره نظامیان شکسته شد.
در نزدیکی شهرکرد؛ جنگ خونینی صورت گرفت ولی این بار نیز بختیاری ها به علت برخورداری قوای دولتی از تجهیزات و نفرات نظامی چشمگیر شکست خوردند.
اردوی دو هزار نفری بختیاری که به مدت پنجاه روز در حال نبرد بود و از مهمات و اسلحه کافی و مجهزی نیز برخودار نبود، شجاعانه جنگیدند و علیرغم خلق رشادت های فراوان با سلاح های ابتدایی، پس از چند روز در مقابل قشون مجهز، زبده و تازه نفس شکست خوردند. تعدادی شهید و عده زیادی مجروح و تعدادی نیز اسیر شدند دیگر رزمندگان نیز از جمله علی مردان خان از مهلکه جان سالم بدر بردند.
علیمردان خان از طریق گردنه های صعب العبور راه سردشت را در پیش گرفت تا به منطقه موسوم به امامزاده احمد فداله رسید. سرهنگ «صادق خان» مامور دستگیری خان بود وی با علی مردان دراین ناحیه ملاقات می کند و از جانب دولت به وی اطمینان می دهد که در صورت تسلیم خطری وی را تهدید نمی کند.
سرهنگ صادق خان امان نامه ی دولتی را به وی ارائه می دهد. بسیاری از همراهان خان با تسلیم شدن وی مخالفت می کنند و باردیگر بر وفاداری خود به خان تأکید می ورزند.  خان به همراه جمع کثیری از یارانش روانه سردشت شد و از آنجا راهی دزفول گردید.
در دزفول نیز در مدت توقف مردم این شهر از وی حمایت کردند. خان مردم را به آرامش دعوت نمود و به اتفاق سرهنگ صادق خان و نیروهایش روانه ی اهواز و از آنجا به تهران منتقل و برخلاف امان نامه گرفتار زندان رضا شاه شد.
خان شجاع بختیاری به زندان قصر تهران منتقل می شود
رادمردی که اخلاق و مرامش در زندان باعث محبوبیت فراوانی در میان زندانیان و حتی زندان بانان می شود.
علی مردان خان اتهامش تلاش برای سرنگونی حکومت پهلوی اول بود؛ و بیش از چهار سال در حبس بود. حتی در زندان نیز آشکارا از ظلم و ستم رضا شاه انتقاد می کرد و بر نابودی این حکومت تاکید داشت.
خان بختیاری در زندان هرچه به دست می آورد به زندانیان می بخشید. روح سخاوتمند و آزادمنش این جوان ایلیاتی او را محبوب زندانیان و زندانبانان کرد. » سید جعفر پیشه وری« که به هنگام گرفتاری علی مردان خود در زندان بود می گوید:
(میان خوانین بختیاری اول علیمردان خان و بعد هم خان بابا خان اسعد مورد تحسین زندانیان واقع گردیده بودند.) علی مردان خان اگرچه شخصاً در زندان دارایی نداشت ولی هر چه گیرش می آمد با محتاجین و دوستان زندانی خویش مصرف می نمود
… در آخرین لحظاتی که می خواستند وی را اعدام کنند کلاه پهلوی خود را به نشانه نفرت از رژیم پهلوی مچاله کرد و دور انداخت و صدای رسایش که می گفت: زنده باد ایران و آزادی. بزرگ علوی می گوید: «روز اعدام جامه ای زیبا برتن کرده و سرو رویی آراسته داشت، با گام های بلند و استوار و قامتی رسا به قتلگاه نزدیک شد. وقتی یکی از دژخیمان می خواست چشم هایش را به هنگام اعدام بندد به آرامی دستمال را از دستش گرفت و گفت: پسرم بگذار تا این صحنه جالب و تماشایی را که قطعاً مافوقان شما را خوشحال می کند من هم در آخرین لحظات حیاتم به چشم ببینم چرا که تاکنون من شیری را دست و پا بسته در مقابل مشتی شغال ندیده بودم.
خان آزادیخواه که مردم او را با نام شیر علی مردان می شناسند، در سن ۴۲ سالگی خون خود را نثار میهن کرد و به شرف شهادت نایل آمد.
درباره محل دفن علی مردان خان نیز اطلاع دقیق و درستی نیست برخی محل دفن او را قبرستان امامزاده عبدالله در قطعه پایین شهر ری و عده ای انتهای میدان تیر زندان قصر که هم اکنون بیسیم نجف آباد در آنجا قرار گرفته است، می دانند…

بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای همایش نکوداشت شیرعلیمردان خان بختیارى:

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌
کار بسیار به جایى است که ما چهره‌هاى سالم و برجسته را در میان بخش هاى مختلف اقوام کشورمان جستجو و معرّفى کنیم؛ ظلم بزرگى است که انسان قبول کند شخصیّت‌هایى فداکارى‌هایى کردند و برجستگى‌ها و امتیازاتى از خودشان نشان دادند و چهره‌ى این ها مغفول بماند و فداکارى این ها و مجاهدت این ها ندیده گرفته بشود. همین‌طور که دوستان بیان کردند، بختیارى‌ها و عموماً لرها – که در مناطق وسیعى از کشور حضور دارند و زندگى می کنند – جزو بهترین و باوفاترین اقوام ایرانى بودند. البتّه یکى از امتیازات کشور ما، تنوع اقوام و قومیّت ها و مانند این ها است؛ و الحمدلله همه هم همین‌جورند، یعنى انسان وقتى نگاه می کند، اقوام مختلف ایرانى با هم همبستگى و چسبندگى و ارتباط و اتّصال و توادُد به معناى واقعى دارند؛ در طول تاریخ هم همین‌جور بوده، زمان ما هم بحمدالله به‌طور کامل همین‌جور است.
خب، هر قومى خصوصیّتى دارند؛ ما بختیارى‌ها و لرها را به صداقت، به صفا، به شجاعت، به غیرت شناختیم. این ها در قبال عقاید اسلامى و عقاید مذهبى و عقاید تشیّع، بسیار پایدار و داراى پافشارى و پایمردى بودند در طول زمان و زمان خود ما هم همین محسوس بوده و این را دیدیم. به سادات چقدر احترام می گذارند، به خاندان پیغمبر چه قدر احترام می گذارند، به طور مطلق به روحانیون [چقدر احترام می گذارند]؛ حالا فرمودند(۱) که شخصیّت‌هاى علمى آن جا معروف نشده‌اند؛ لکن من که چند سال قبل از این رفتم شهرکرد،(۲) آن‌طور که در ذهنم هست، آنجا با برخى از روحانیون لر و بخصوص بختیارى آشنا شدیم و این ها گفتند و کسانى را هم از شخصیّت‌ها اسم آوردند؛ منتها مظلومیّت این قوم همین است که حتّى شخصیّت‌هاى روحانى‌شان هم شناخته شده نیستند، معروف نیستند؛ خب این ها بایستى جستجو بشود و تلاش بشود. و حالا که شما بحمدالله در این جریان قرار گرفتید، خوب است که کار را ادامه بدهید و بگردید واقعاً شخصیّت‌ها را پیدا کنید، منتها آن‌چنان که هستند؛ یعنى دقّت بشود که شخصیّت‌سازى نشود. همان‌طور که جناب‌عالى(۳) اشاره کردید کاملاً درست است، خوانین بختیارى همه یک‌جور نبودند؛ بله، آمدند اصفهان و آن کارهاى بزرگ انجام گرفت، امّا همه یکسان نبودند.
مهم ترین برجستگى علیمردان‌خان حضور در جنگ بختیارى‌ها در مشروطه نیست – آن‌وقت یک جوانى بوده، هجده نوزده سال یا بیست سالش بوده – مهم‌ترین کارش مبارزه‌ى با رضاخان است که بعد هم دستگیر شد و بعد هم اعدام شد به دست رضاخان. او ایستادگى کرد. البتّه اشاره کردند آقاى رضایى، مادر او – بى‌بى – ضدّ انگلیسى و ضدّ بیگانه بوده؛ واقعاً این هم نشان‌دهنده‌ى این است که چگونه تربیت مادر، شخصیّت فرزند را اصلاً شکل می دهد؛ یعنى این مادر توانست این بچّه را این‌جور بار بیاورد که یک شخصیّت برجسته‌اى بشود. تجلیل از شخصى مثل علیمردان‌خان و مادر او و شخصیّت‌هایى از این قبیل که مبارزه کردند با استبداد و با رضاخان و با سلسله‌ى پهلوى، کار شایسته‌اى است، کار خوبى است و جهت‌گیرى‌هاى این ها هم روشن بشود؛ این پرچم «لااله‌الاالله»اى که گفتند،(۴) به نظر من چیز مهمّى است که معلوم باشد که این ها کسانى بودند که با عقاید دینى و با احساسات برخاسته‌ى از عقیده‌ى دینى و تأیید شده‌ى به‌وسیله‌ى عقاید دینى‌شان مبارزه می کردند و می جنگیدند.
امیدواریم ان‌شاءالله خداوند به شماها توفیق بدهد. مراقب باشید تفکیک بشود بین آن کسانى که صادقانه، خالصانه، براى خدا در مبارزات حقیقى و آنچه می شود آن را جهاد نامید شرکت کردند، با آن کسانى که نه، اغراض دیگرى داشتند. به‌هرحال امیدواریم که گذشتگان خدوم و ارزشمندى که در همه‌ى بخش هاى کشورمان بودند، ان‌شاءالله خداوند با اولیائش محشور کند، درجات شان را عالى کند، گناهانشان را بیامرزد؛ و شماهایى را که هستید توفیق بدهد که ان‌شاءالله بتوانید آن عقب‌افتادگى‌هاى قبلى را جبران کنید؛ و ان‌شاءالله بتوانید از علماى بزرگ، از شخصیّت‌هاى برجسته، کسانى را در بین این مجموعه معرفى کنید. بله، در منطقه‌ى بروجرد و آن مناطق لرستان، شخصیّت‌هاى برجسته و بزرگى از لُرها وجود داشتند، ان‌شاءالله در بین بختیارى‌ها هم ما همین را شاهد باشیم. ان‌شاءالله موفّق و مؤیّد باشید.

فهرست منابع:
_دانشنامه ویکی پدیا
-بررسی جایگاه ایل بختیاری در انقلاب مشروطه دکتر منصور امانی
_ حماسه زاگرس دکتر مصطفی علیزاده گل سفیدی

لینک کوتاه : https://www.rouyeshzagros.ir/?p=51969

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.