رویش زاگرس/ محمدرضا مکوندی: نفت این ماده شگفت انگیز در کشور ایران سابقه بسیار کهن و تاریخی دارد. هزاران سال آتشکده سرمسجد در مسجدسلیمان با گاز طبیعی مشتعل بود ؛ در دایره المعارف لاروس آمده است: اولین چاه نفت در استان شوش به دستور داریوش هخامنشی حفر شد. گزارشات مستشرقان انگلیسی همچون لایارد و لوفتوس نشان دهنده وجود چشمه های نفتی در منطقه بختیاری در شمال خوزستان بوده است و همین گزارشات منتشره سبب کنجکاوی ویلیام ناکس دارسی سرمایه دار یهودی الاصل انگلیسی و بدنیال آن اعزام آقای ماریوت نماینده اش به ایران جهت بررسی امکان سرمایه گذاری و عقد قرارداد شد.
برخی منابع ازرشوه گرفتن افرادی همچون امین السطان؛ نصراله مشیرالدوله؛ کتابچی رییس گمرکات و حتی شخص مظفرالدین شاه ! درعقدقراردادی خبردادند که بموجب آن به بهای نازلی بمدت هفتاد سال حق امتیاز استخراج ؛ بهره برداری وفروش معادن نفت وگاز در مناطقی به وسعت چهارصد هشتاد هزارمایل درایران بجزاستان های شمالی به ویلیام ناکس دارسی انگلیسی واگذارشد. در این قرارداد فاجعه بارعواید دولت ایران شانزده درصدخالص بوده است هرچند درطول دهها سال بهره برداری بی چون چرای استعمار پیرانگلیس،بادستکاری دفاتر میزان غیر واقعی از استخراج و فروش نفت همین حق اندک ملت ایران داده نشد.
این قرارداد، به حدى عجیب و باور نکردنى بود که حتى « لردکرزن» ازسیاستمداران مشهور انگلستان و از پایه گذاران سیاست استعمارى آن کشور، در باره این قرارداد، نوشت:« واگذارى کلیه منابع طبیعی یک مملکت به دولتی خارجى یعنی انگلستان، حقیقتا عجیب و غریب به نظر می آید و حرارت انگلیس دوستى در تهران در هیچ تاریخى تا به این درجه بالا نرفته بود.»
وینستون چرچیل نخست وزیرانگلیس با اظهاررضایت از عواید سرشار چاههای نفت مسجدسلیمان می گوید: مسجدسلیمان قطعه ای ازبهشت است در یک صحرای گرم و سوزان! انگلیسی ها در به خوبی متوجه شدند درب های دریای ثروت به رویشان گشوده شده است. خرداد۱۲۷۸ سرآغاز فوران چاه شماره یک مسجدسلیمان بود. در حالی که گروه اکتشافی انگلیسی نا امیدانه در کاوش نفت؛ آخرین روزهای فعالیت های عملیاتی خود را در حال انجام و دارسی سرمایه گذاری خود را با نا امیدی برباد رفته دید و دستور توقف فعالیت ها را داد.
اما چاه شماره یک ساعت ۵ بامداد غرش مهیبی نمود و نفت از دکل چاه به آسمان فوران کرد و کارکنان انگلیسی ذوق زده از به ثمر رسیدن تلاش هایشان درزیر باران رقص کنان سرآغازچنگ اندازی خود به ابن ثروت بزرگ مردم ایران راجشن گرفتند. و این اغاز فعالیت نخستین چاه نفت در خاورمیانه آن هم در دامان استعمار بود! برای تسریع در چپاول این ثروت ملی خیلی زود چاههای نفت مسجدسلیمان به بیش از۳۷۴حلقه افزایش و میادبن نفتی چون لالی؛ هفتکل ؛عنبر؛ نفت سفید یکی پس ازدیگری کشف شد.
شرکت های استخراجات اولیه نفت؛ نفت ایران و انگلیس و بی پی تاسیس و کاملا مستقل از دولت ایران، خوزستان را حیاط خلوت خود نمودند. حتی پلیس مستقل در مناطق نفتخیز تشکیل و با دولت مرکزی رابطه مملو ازتحقیر داشتند؛ و بواسطه حضور دربین بومیان ساده وبی آزار حق توحش درحقوق خود دریافت می نمودند!
نفت ایران تاریخ بسیار پرفراز وفرودی را طی کرد وحتی درخلال جنگ جهانی دوم باتغییر سوخت ناوهای جنگی متفقین و مخصوصا بیش از۲۰۰۰ناو جنگی انگلیس اززغال سنگ به فرآورده های نفتی سبب برتری متفقین در جنگ شد.
قریب به چهار دهه انگلیس حاکم بلامنازع خوزستان بود وبه دولت مرکزی بی اعتنا؛ وباحفرواستخراج صدها حلقه چاه نفت نه تنها میلیاردها بشکه نفت ایران را به غارت برد بلکه بهیچ وجه اجازه کوچکترین دخالت وآموزش فنی به ایرانیان را جهت آشنایی باتکنولوژی اکتشاف و استخراج نفت نمی داد. به مرورنفرت شدیدی نسبت به انگلیسی ها متکبر و مغرور وغارتگر دربین کارکنان نفت جنوب ایجادوکم کم مردم ایران با قصه تلخ چپاول گسترده مخازن نفت توسط پیراستعمارآشنا و افکار اعتراضی توسط گروههای سیاسی و روشنفکران وطن پرست؛ وعاظ مذهبی؛جراید و اقشارمختلف شکل گیری شد.
پاییز و زمستان ۱۳۲۹ مرحله اوج گیری نهضت ملی شدن نفت ایران است. با ملاقات آیت الله کاشانی و دکتر مصدق در آبان ماه توافق اصولی برای تشدید جنبش با هماهنگی جناح های ملی و مذهبی صورت می گیرد. روز ۱۹ آذر ۱۳۲۹ گزارش کمیسیون نفت به وسیله حسین مکی، مخبر کمیسیون در مجلس شورای ملی، قرائت می شود.
نمایندگان جبهه ملی در مجلس شورای ملی در دی ماه ۱۳۲۹ رسما طرح ملی شدن نفت را مطرح کردند. دکتر شایگان، حسین مکی، اللهیار صالح، دکتر مصدق، حائری زاده، دکتر بقایی و… فعال بودند. به دعوت آیت الله کاشانی و جبهه ملی تظاهرات گسترده ای در مرکز تهران و میدان بهارستان در حمایت از طرح ملی شدن نفت صورت گرفت.
روزنامه نگاران شجاعی مانند دکتر سید حسین فاطمی مدیر روز نامه باختر امروز و عبد الرحمن فرامرزی و خلیل ملکی از طریق نوشتن مقاله در مطبوعات نسبت به ملی شدن نفت به مردم اگاهی می دادند. مراجع تقلید به رهبری ایت الله محمد تقی خوانساری و بسیاری از روحانیان برجسته استان ها با انتشار اعلامیه از ایده ملی شدن نفت حمابت کردند.
با اوج گیری جنبش ملی، فشار دولت سپهبد رزم آرا بر مبارزین و مطبوعات در اواخر دی ۱۳۲۹ بیستر شد. دکتر فاطمی و چند تن از روز نامه نگاران دستگیر و زندانی شدند… آیت الله کاشانی با ایراد سخنرانی مهمی با حمایت از مطبوعات ادامه مبارزه برای ملی شدن نفت را واجب شرعی اعلام کرد و از مردم خواست تا پیروزی نهایی مقاومت کنند. وی به رزم آرا هم هشدار شدید داد.
با دفاع رزم آرا، نخست وزیر وقت از شرکت نفت انگلیس و ارائه قرار داد الحاقی به مجلس در ابتدای پاییز ۱۳۲۹ و رد قرارداد الحاقی توسط کمیسیون نفت و تاکید بر اصل ملی شدن نفت در ابتدای بهمن، درگیری رزم آرا و اقلیت جبهه ملی در مجلس وارد مرحله جدیدی شد.
سید مجتبی نواب صفوی رهبر جمعیت فداییان اسلام با آیت الله کاشانی دیدار کرد. در این ملاقات راه های ادامه مبارزات با هدف ملی شدن نفت بررسی شد. پس از این ملاقات نواب با انتشار بیانیه شدید اللحن به رژیم پهلوی هشدار داد تا مقابل مردم نایستد. نواب همچنین ترور عبد الحسین هژیر وزیر دربار در سال ۱۳۲۸ را به رزم آرا یاد آوری کرد. شجاعت نواب در آن مقطع در بالا بردن روحیه مردم و جناح های سیاسی بشدت موثر بود.
دولت با هماهنگی دربار و رزم آرا و با هدف جلوگیری از تصویب طرح ملی شدن نفت مصمم شد لایحه قرارداد الحاقی را از مجلس باز پس گیرد. با اوج گیری تحرکات جناح حاکم علیه ملیون، دکتر مصدق با ایراد یک سخنرانی مهم در کمیسیون نفت، طرح ملی شدن صنعت نفت را بزرگترین اقدام برای آزادی و ترقی ملت ایران دانست و بر ادامه حرکت تاکید نمود.
تظاهرات به نفع جبهه ملی در تهران و دیگر شهر ها هر روز توسعه یافته و مردم نوار های سه رنگ پرچم ایران را با شعار “نفت باید ملی شود” به سینه خود می زدند. حالا مردم بخوبی به عمق این قرارداد ننگین پی برده بودند. در میان مطبوعات وفادار به جنبش نفت روزنامه باختر امروز پیشروتر بود و سر مقاله های دکتر فاطمی اگاهی مردم به ابعاد حرکت را بیشتر می کرد. جوانان باختر امروز را در میادین توزیع می کردند.
گسترش فعالیتهای سیاسی پس از شهریور ۱۳۲۰ سبب گسترش مبارزات مردم و به ویژه توجه آنان به وضع قرارداد نفت شده بود دکتر محمد مصدق در مجلس و بیرون از آن این جنبش را که به «نهضت ملی شدن نفت» معروف شد، هدایت میکرد و در راس مبارزات ملی شدن صنعت نفت ایران قرار داشت با رشد جنبش ملی شدن نفت، محافل وابسته برای سرکوب جنبش تلاشهای تازهای را آغاز کردند و همزمان، فشارهای سیاسی و اقتصادی از جانب انگلیس فزونی گرفت و با اعزام ناوگان جنگی به خلیج فارس، این فشارها ابعاد نظامی یافت. در چنین موقعیتی کارگران با اعتصابها، موقعیت دکتر مصدق را مستحکمتر کردند.
در فاصله نیمه دی تا نیمه بهمن ۱۳۲۹ دو میتینگ بزرگ مردم تهران در حمایت از جنبش نفت در مسجدشاه بازار و میدان بهارستان برگزار شد. احزاب متشکل در جبهه ملی در این دو میتینگ مهم حضور داشتند.
فردای قتل رزم آرا روز ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ کمیسیون نفت پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت را تصویب و اعلام کرد قانون ملی شدن صنعت نفت ایران در مجلس شورای اسلامی در واقع پیشنهادی بود که به امضای همه کمیسیون مخصوص نفت ۱۳۲۹ به مجلس ارائه شد و ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ در مجلس شورای اسلامی تصویب گردید.
متن پیشنهاد تصویب شده:
بهنام سعادت ملت ایران و بهمنظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد مینماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثناء ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری در دست دولت قرارگیرد.
مجلس سنا این پیشنهاد را در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ تصویب کرد و پیشنهاد قانونی شد بدین ترتیب روز ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ به عنوان روز تاریخی ملیشدن صنعت نفت ایران در حافظه ملت ایران باقی ماند.
اما پیامدهای ملی شدن صنعت نفت چه بود؟
لغو قراردادی استعماری هفتادساله بنفع ملت ایران ؛کوتاه کردن دست استعمارپیرانگلیس ازثروت خدادادی مردم ایران جالب اینکه انگلیسی ها بهیچ وجه اجازه ورود به هیات خلع یداعزامی ازتهران به صنعت نفت جنوب نمی دادند اما تظاهرات دهها هزارنفری کارکنان صنعت نفت آنها راوحشت زده وناچارا با حضور هیات خلع ید موافقت کردند!در نهایت درحالی ایران راترک کردند که معتقدبودندبعلت ناتوانی ایرانی ها دراداره صنایع نفتی بزودی بازخواهندگشت! اما ایرانیان درپرتو روحیه قوی بیگانه ستیزی رضایتمند ازکوتاه شدن دست انگلیس ازصنایع عظیم نفتی با خوباوری اداره صنایع نفتی را خود به عهده گرفتند و تاسیسات نفتی رادرکمال تعجب انگلیسی ها یکی پس ازدیگری وارد مدارفعالیت کردند!
انگلیس درابتدای بهارسال ۱۳۳۰ با اجرای طرح ((اکلتون)) یعنی کاربرد زور برای اشغال خوزستان برای تحت فشارقراردادن دولت مصدق به ابطال قانون ملی شدن نفت باانتقال ناوهای جنگی به سواحل خوزستان وفرود هواپیماهای جنگی درفرودگاه بصره قصد تصرف نظامی خوزستان را داشت که بدنبال حمله مردم درآبادان ومسجدسلیمان به افرادانگلیسی بخوبی متوجه حس تنفرشدید وبیگانه ستیز ایرانیان ازخودشدندوحمله نظامی به خوزستان را با مقاومت وتقابل گسترده مردم دراین منطقه ارزیابی واز حمله نظامی صرف نظرکردند و صنایع نفتی بر خلاف تصور انگلبسی ها از جمله پالایشگاه آبادان وارد مدار تولید گردید.