رویش زاگرس/ محمد رضایی میرقائد: هفتمین سفر دولت سیزدهم و نخستین سفر در سال جدید قرعه اش به نام خوزستان افتاد. از فرودگاه دزفول آغاز شد توقف دیدار مردمی در اندیمشک تا مرکز استان و شادگان. از عدم حضور ریاست عالیه دولت در شهر اولین ها که عبور کنیم،سفرهای وزرای دولت به شهرهای استان قابل اهمیت بود.
آن چه که دفاتر و شبکه های مجازی برخی از مسئولان انتخابی و انتصابی مسجدسلیمان خبر داده بودند از کلنگ زنی پتروپالایش شهرستان بوده که نوید بخش بود،اما آن چه که آقای سید صولت مرتضوی در برنامه کاری اش به شهر همتباران خویش گنجانده بود یک سخنرانی در چند نقطه از شهرستان از جمله پتروشیمی، جلسه مدیران و اشک ها یی بود که بر اثر دیکلمه ای از محرومیت های عروس خاورمیانه در آن سالها بر صورت آقای وزیر کار چکانده شد.گویا آقای مرتضوی به عواقب کار اندیشیده بود که کلنگ بر دست نگرفت و بر زمین نزد در مسجدسلیمان مان.
سفر وزیر اقتصاد هم جز کش دار شدن بگو مگوها بین حامیان و جمع روبروی مدیریت شرکت نفت شهرستان بر اساس آمار داده شده به آقای خاندوزی،اگر مزیت عام المنفعه ای هم داشت، منتشر شود.!
ای کاش نماینده مردم مسجدسلیمان، لالی،اندیکا و هفتکل جای آوردن این دو وزیر،با سماجت و پشت کار وزیر جوان راه و شهرسازی را به حوزه انتخابیه اش می آورد و از جاده مرگ مسجدسلیمان اهواز عبورش می داد تا حداقل آقای وزیر را حس کوچکی میگرفت از غم و اندوه داغدار شدن مردمان این دیار جهت از دست دادن عزیزان شان. جاده ای که در اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ هم فاجعه به بار آورد و باز بر دل های مردم اندوه خاطر تلخی به یادگار نهاده، یا وزرای ورزش و نفت که شاید بر حال وخیم تیم محبوب اما محروم نفت مسجدسلیمان چاره ای می شد،که تو خود بخوان حدیث ….!