رویش زاگرس/سعید مرادی: اینجا قطعه موسوم به هنرمندان مسجدسلیمان است. جایی که استاد یارمحمد اسدپور بانی بی ادعای شعر موج ناب در آن آرمیده است.
بگذار مهربان تر از یاد روم
که اینجا در کنار خاموشی من
هزار ناله ی غمگین می روید
از گلو
اینجا
کنار سلول من
پوست هایی ست
که زخم های کبود دارند!
آه… چگونه بگویم
عرف این پاییز دیوانه را
اینک که با تمامی یقین
لگد کوب این آغاز می شوم
آه…اکنون
پلک در اطمینان تو می بندم
ای آرامجای گور.
قطعه هنرمندان جایی ست برای به خاک سپردن پیکر انسان های فرهیخته ای که عمری را برای رشد فرهنگ این سرزمین سپری کرده اند این مسئله به امری معمول در بسیاری از شهرهای کشور تبدیل شده است و شاید یکی از کارهایی است که سعی می کنند برای این نام آوران عموماً گمنام انجام دهند تا شاید کمی از بار گناه بی توجهی به آنان که بر دوش برخی مسئولان سنگینی می کند، کاسته شود!
اما در قطعه موسوم به هنرمندان مسجدسلیمان همین میزان احترام به این پیکرهای ارزشمند هم دیده نمی شود و گویی “قطعه هنرمندان” قطعه ای فراموش شده است که تنها عنوانی بیش نیست! اینجا اوضاع خیلی بدتر از آن چیزی است که بتوانید تصورش را بکنید.
در ۱۳ فروردین سال ۱۴۰۱ پس از آسمانی شدن استاد یارمحمد اسدپور با تلاش جمعی از هنرمندان شهرستان، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و همکاری روح الله جلیلی سرپرست شهرداری وقت و تائید شورای شهر مسجدسلیمان قطعه ای در جوار بهشت زهرای چهاربیشه به قطعه هنرمندان اختصاص داده شد و یارمحمد به عنوان اولین هنرمند در این قطعه به خاک سپرده شد.
سید ستار فاطمی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مسجدسلیمان در تاریخ ۱۴ فروردین سال ۱۴۰۱ گفت: یکی از دغدغههای مهم هنرمندان و اداره ارشاد مسجدسلیمان، نبود قطعهای برای خاکسپاری هنرمندان در حوزههای مختلف هنری بود. وی افزود: با پیگیریهای مستمر و همکاری آقای روح الله جلیلی، سرپرست شهرداری و اعضای شورای شهر، قطعهای به نام هنرمندان در کنار بهشت زهرا چهاربیشه افتتاح خواهد شد. فاطمی میگوید: افتتاح این قطعه جدید همزمان با خاکسپاری استاد یارمحمد اسدپور انجام و محوطه سازی و بهسازی به تدریج انجام میشود. به گفته رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مسجدسلیمان؛ قطعه هنرمندان ۲ هزار مترمربع مساحت دارد و در فاز دوم نیز مرکز فرهنگی هنری در این مکان ساخته خواهد شد.
انتظار می رفت با خاکسپاری زنده یاد یارمحمداسدپور از شاعران مطرح کشور در این مکان مسئولان شهرستان از جمله اعضای شورای شهر و شهردار محترم توجه ویژه ای برای ساماندهی و تکمیل مراحل احداث قطعه هنرمندان مسجدسلیمان انجام شود. با این حال شواهد موجود نشان می دهد که علاوه بر بی توجهی و عدم راهبرد صحیح و مشخصی برای تکمیل قطعه هنرمندان، این مکان به خاکریز نخاله، محلی برای جولان سگ های بلاصاحب، معتادان و… تبدیل شده است،گویا هنرمندان حتی در آرامستان نیز سهم چندانی از توجه ندارند.
هرانوش اسدپور دختر زنده یاد یارمحمد در گفتگو با خبرنگار رویش زاگرس ضمن گلایه شدید از مسئولان شهرستان می گوید: برای مسئولان شهرستان متاسفم.قبل از خاکسپاری پدرم بسیاری از هنرمندان و مسئولان به خانه ما آمدند و با اصرار از ما خواستند اجازه بدهیم پدرم در این مکان به خاک سپرده شود و آن ها نیز سریعاً دیوار کشی، محوطه سازی و فضای سبز را احداث خواهند کرد اما متاسفانه هیچ کدام از وعده های آنان به سرانجام نرسید و امروز این مکان جایی برای نخاله ها و زباله ها شده است. وی ادامه داد: وضعیت موجود به نوعی ست که به هیچ وجه نمی توان به تنهایی در این مکان حضور یافت چرا که ممکن است مورد هجوم سگ های ولگرد که تعداد آن ها کم هم نیست قرار بگیریم. ضمن آن که تردد افراد معتاد در این مکان نیز بسیار زیاد است. وی گفت: ما به مسئولین اعتماد کردیم اما آن ها …
باید منتظر ماند و دید که اعضای شورای شهر و شهردار محترم چگونه در این عرصه نقش آفرینی خواهند کرد! آیا همانند وعده ای که رئیس محترم شورای شهر و سرپرست وقت شهرداری مسجدسلیمان در بزرگداشت استاد جهانگیر مکی پور برای خرید ۷۰ میلیون تومان(۵۰ میلیون شهرداری و ۲۰ میلیون تومان شورای شهر) از آثار این هنرمند ارزشمند مسجدسلیمانی داده بودند به فراموشی سپرده خواهد شد و یا این که به حرمت هنر و هنرمند شاهد آغاز ساخت قطعه هنرمندان خواهیم بود…
پایگاه خبری رویش زاگرس اعلام می کند در صورتی که متولیان توانایی انجام جمع آوری نخاله ها و بهسازی مکان را ندارند رسماً اعلام تا در این رابطه با حضور هنرمندان چاره اندیشی شود…
به گزارش پایگاه خبری رویش زاگرس زنده یاد یارمحمد اسدپور در سال ۱۳۳۰ در مسجدسلیمان متولد شد. او به همراه هرمز علیپور، آریا آریاپور، سیدعلی صالحی، هوشنگ چالنگی و سیروس رادمنش به عنوان شاعران مطرح موج ناب در سالهای ۱۳۵۵–۱۳۵۷ شناخته میشود. از آثار اسدپور میتوان به مجموعه شعرهای «بر سینه سنگها و بر سنگها نامها»، «مکاشفه در باغ سوکیاس» و «گلو تاریک از صدای دنیاست» اشاره کرد. اسدپور از اوایل سال ۱۳۵۰ وارد عرصه ادبیات و شعر شد و در سال ۱۳۶۰ اولین مجموعه شعر خود با نام «برسینه سنگ ها،بر سنگ ها نام ها» را به چاپ رساند.
وااسفا. بسیار متاسفم برای مسیولان شهر. دو سال نتوانستد این مشکل را حل کنند
درو بر شما جناب مرادی. واقعا با دیدن این تصاویر بسیار متاسف شدم. این ضعف مدیران شهرستان را نشان می دهد و این که نه تنها هنگام زنده بودن بلکه پس از ان هم ارزشی برا هنرمندان قائل نیستند.
دوستان مطمئن باشید هوشیار نباشیم این زمین رو هم توسط زمین خواران متصرف می شود
ان شالله مهندس قنبری شهردار محترم تلاش کنند بودجه ای برای ساماندهی قطعه هنرمندان در نظر بگیرند تا دعای مردم پشت سرش باشه. دست شما درد نکند اقای مرادی خدا قوت به شما و تیم رویش زاگرس
واقعا جای تاسف خوردن دارد برخی مدیران بومی که حتی در راستای مسئولیت های اجتماعی حاضر به مشارکت در پیشرفت و شکوفایی شهر نیستند ، شهری که ازش ارتزاق میکنند حداقل به بزرگانش احترام بگذارید. اگر بودجه نبود حق داشتید اینکه بودجه مصوب رو بدون استفاده به خزانه مرکز برگشت بدین و بی تفاوت نسبت به مسائل فرهنگی و زیرساخت شهری باشید جای بسی شگفتی و تعجب دارد.
با سلام
متاسفانه مردمان مسجد سلیمان با داشتن منابع و ذخایر غنی قدرت دفاع از خود رو ندارند و افرادی فعال و پرانگیزه جهت پیشرفت نیستند .
بالاخره یکجوری باید جلوی عده ای که باهزار کلک و رشوه و … استخدام شدندولی الان جای خدمت رسانی گردنشان کلفت شده پشت میزهایی که صاحبان اصلی آن خود مردمند گرفته شود ..آنهم با ساخت نهادهای مردمی برای حل مشکلات شهر..راه قانونی باز است .بعضی ادارات و سازمانها متاسفانه عادت کرده اند به بهانه جویی برای کار نکردن ..باورکنید بخواهند خودمردم شریک میشوند برای آبادانی ولی نه کاری میکنند و تازه فتنه گری هم میکنند چون میدانند جایی اختلافیست و یابوده همان میشود دست آویزی برای کار نکردنشان ..اما اگه همینها بدانند قرار است اخراج شوند زمین ورمان را بهم میدوزند وهرکاری هر ساعتی انجام میدهند.پس لازم است رقیبی اخته شود ..لطفا دقت کنید راه قانونی دارد و الان هم باز است این راه .واقعا جای تاسف دارد اینگونه معضلات و بیکفایتی ها .
متاسفیم برای شورای شهر که هنوز نتونستند یه آرامستان رو یجایی اختصاص بدن این معضل رو برای مردم حل کنند