رویش زاگرس: تروریسم بین الملل و مسئولیت دولت ها نام کتابی ست که توسط میلاد کاظمی راد از فعالان سیاسی اجتماعی شهرستان مسجدسلیمان به زیور چاپ آراسته گردیده است. این کتاب در ۱۶۳ صفحه و در سه فصل توسط انتشارات گنج علم منتشر و در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.
در فصل اول این کتاب با عنوان پدیده ای به نام تروریسم، به سابقه تاریخی تروریسم، انواع تروریسم، تروریسم در حقوق بین الملل، قربانی تروریسم، مسئولیت بین المللی و قلمرو اجرایی آن، نظم اجتماعی و نظم بین المللی، حق صلح در پرتو حقوق بین الملل در فصل دوم کتاب به تروریسم بین المللی در حقوق بین الملل، ریشه یابی مسئله تروریسم، تروریسم در حقوق بین الملل، تروریسم به عنوان جنایت علیه بشریت، تروریسم نوین و حقوق بین الملل بشر دوستانه، ماهیت ساختاری تامین مالی تروریسم در حقوق بین الملل، تعیین قانون حاکم بر مسئولیت حمل و نقل چند وجهی و در فصل سوم به مسئولیت بین المللی دولت ها، مسئولیت دولت در اقدامات تروریستی، تحولات نظام بین المللی و حقوق بین الملل، تعهدات دولت ها در مبارزه بر ضد تروریسم،نقش تقنینی شورای امنیت، اقدامات قهری سازمان ملل، ساز و کار متناسب با در قبال ارتکاب اعمال تروریستی،حقوق بین الملل و مقابله با تامین مالی تروریسم،مسئولیت های دولت های تامین کننده مالی تروریسم،مسئولیت دولت ها در قبال قربانیان تروریسم، سند راهبرد جهانی مبارزه با تروریسم بصورت کاملا کارشناسی شده مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
میلاد کاظمی متولد سال ۱۳۶۴ محقق و نویسنده و دارای مدرک کارشناسی ارشد حقوق بین الملل، دانشجوی دکترای حقوق بین الملل، دارای دکترای مدیریت گرایش مدیریت مالی و مدیریت حرفه ای (DBA) است.
وی در مقدمه این کتاب آورده است:
حقــوق بین الملل نظامی اســت مبتنی بر همکاری دولت ها و ســازمان های بین المللی با یکدیگر و به همین علت طبیعی اســت که تمام قواعد آن الزام آور باشــد. مسئولیت دولت می تواند از نقض تعهدات دوجانبه یا تعهداتی که در قبال برخی از دولت ها یا جامعه بین الملل در کل وجود دارد، ناشــی شــود و می تواند دربردارنده نقض های کم اهمیت تر یا شــدیدترین نقض های تعهدات اولیه حقوق بین الملل عام باشد. اصل حاکمیت اراده کشورها بر پذیرش تعهدات و معاهدات بین المللی، صرف نظر از تعهدات برخاســته از حقــوق بین الملل عام و تعهدات عام الشمول و قواعد آمره، امروزه از اصول مسلم و به رسمیت شناخته شده حقوق بین الملل اســت.
عام الشــمول بودن تعهدات به معنی ذینفع تلقی شدن همه اعضای جامعه بین المللی اســت که در صورت نقض تعهدی از ســوی کشوری، همه دولت ها حق استناد به مسئولیت دولت خاطی را خواهند داشت. تعهد و نقض تعهد در نظام بین المللی مفاهیمی هســتند که میزان طرح آنها در کنار یکدیگر کم نبوده است. از جمله جرائم مبتلا به جهان امروزی اقدامات تروریستی ناقض صلحی است که رعب و وحشتی جهانی را به دنبال داشته و ناقض صلح و امنیت بوده است. از زمانی که انسان ها دریافتند با تولید جو رعب و وحشت در میان مردم می توانند به اهداف سیاسی و اجتماعی خود دست یابند، تروریسم به وسیله ای در دســت گروههای اقلیت سیاسی، قومی، نژادی، مذهبی و … تبدیل شد. تروریسم به آن دســته از اقدامات و رفتارهای خشونت آمیزی اطلاق می گردد که از طریق ایجاد رعب و هراس در بین مردم، اهدافی غیرمستقیم را تحت تأثیر قرار داده تا به اهداف مســتقیم خود برسد. آنان از این طریق مردم را وادار به رفتاری مطابق با درخواست های خودشــان می کنند. در عملیات تروریستی دو گونه هدف قابل تفکیک است؛ اهداف مستقیم و غیرمســتقیم. اهداف مستقیم اهدافی هستند که متحمل خشــونت و وحشت میشوند تا اهداف غیرمستقیم تحت تأثیر قرار گرفته، تسلیم خواسته ها شوند….
امروزه مبارزه با پدیده ی تروریســم به یک امر مبتلا به نظام بین المللی مبدل گردیده اســت. چرا که وضعیت نا به ســامان ناشــی از وقوع آن نه تنها موجب خدشــه دار شدن امنیت انســانی شــده، بلکه صلح و امنیت ملی و بین المللی را مورد هجمه ی خود قرار داده اســت؛ بنابراین با چنین شــرایطی به نظر میرسد تنها عزم راســخ جهانی می تواند به مثابه راهبردی ویژه در مبارزه با تروریســم تلقی گردیده و موجبات رفع شــکاف های موجود در این رابطه باشد. حفظ صلح و امنیت بین الملل بر عهده شــورای امنیت ســازمان ملل است. با این حال بعد از پایان جنگ ســرد شورای امنیت فرصت مناسبی برای ایفای نقش جدی خود در عرصه روابط بین الملل بدســت آورد. یکی از این عرصه ها مبارزه با تروریسم بین الملل اســت که به موازات پایان جنگ ســرد و شــتاب گرفتن روند جهانی شــدن، بیش ازهر تهدید دیگر امنیت جامعه بین الملل را دستخوش ناامنی کرده است.
تروریسم پدیده جدیدی نیست. تاریخ مشحون از اقدامات تروریستی است که حیات بیگناهان بیشــماری را سلب با تهدیدنموده. با اوج گیری موارد فوق، اقدامات جامعه بین المللی نیز برای مقابله با آن گســترش یافت. تصویب بیش از دوازده کنوانســیون جهانی و۷کنوانسیون منطقه ای از این دست میباشد. با صدور قطعنامه ۱۳۷۳ از ســوی شــورای امنیت بعد از حوادث تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۱در آمریکا، اقدامات فوق به اوج خود رســید و شورا تدابیر گسترده ای برای دولت ها به منظور مبارزه مؤثر با تروریســم اتخــاذ نمود. از این رو، هدف اصلی این کتاب بررســی تعهدات دولت ها در جهت مقابله با تروریسم از منظر حقوق بین الملل می باشــد. با مطالعه برخی از جنبه های مبارزه با تروریســم دریافتیم دولت ها نقش بســیار پراهمیتی در این راه ایفــا می کنند.
نظام بین الملل به مدد تابعان بین المللی که همانا دولت ها هســتند. تاکنون در حفظ منافع بین المللی که ســرانجام آن صلح و امنیت بین المللی است توانسته راه مبارزه را هموار و قاعده مند سازد. در مبحث اول با تأکید بر اعمال قدرت دولت ها در حفظ منافع بین المللی به این که بر مبنای تعهدات مشــترک استوار گردیده و کمک بسیار شــایانی به رشد و توسعه این مهم کرده اســت. دولت ها باید در راه مبارزه با تروریســم به اندازهای قاعده مند حرکت کنند که مبانی کار زیر سؤال نرود زیرا به معنای نقض آشــکار تعهدات بین المللی است. به هر حال وجود قدرت های دولتی در راه مبارزه با تروریســم به اندازه پایبندی به منافع مشترک بین المللی اهمیت دارد. واژه »تروریســم« با »بیرحمی و قاوت« و »ترس و وحشــت« ارتبــاط دارد.
به طور کلی تروریسم به خشونت شدیدی اطلاق می شود که به صورت تهدید ناشــناخته و پیش بینی نشــده اعمال می شود. با این تعریف ترس ممکن است از طریق اعمال انسانی پدید آید و یا بالیای طبیعی مثل فوران آتشفشــان، طغیان آب یا زمین لرزه ســبب آن گردد. در اینجا منظور از تروریسم خشونت های ناشی از فعالیت های بشری است. فرهنگ حقوقی بلک در تعریف آن آورده است: »تروریسم استفاده با تهدید به استفاده از خشت برای ارعاب یا ایجاد ترس خصوصا به عنوان وســیله ای برای تأثیر گذاشتن بر رفتار سیاســی می باشــد. به رغم فقدان تعریف تروریسم«، به نظر می رسد در حقوق بین الملل معاصر ایــن اصطلاح به هر نوع فعالیت ســازمان یافته مخفیانه ای اطلاق می شــود که شــامل بکارگیری خشونت در هر شــکلی مثل صدمه ی فیزیکی یا تهدید نســبت به حیات انســان ها بوده و به گروهی که هدفشــان ایجاد ترس و وحشــت است مرتبط میباشد. در نتیجه، اعمال تروریستی سبب کشتن بیگناهان، ایجاد تنفر و رعب و وحشت و بر هم زدن صلح و دموکراسی می شــود. پدیده ی دائمی تروریسم با بسیاری از فعالیت های مجرمانه فراملی همچون جرائم سازمان یافته ی قاچاق مواد مخدر، قاچاق زنان و کودکان برای سوءاســتفاده جنسی، تجارت غیرقانونی اسلحه، پولشویی و قاچاق مواد هســته ای و دیگر مواد بالقوه کشنده، پیوند خورده است.
تهدید به تروریسم و ارتکاب سبب تضعیف دولتها و اقدامات صلح آمیز سازمان ملل متحد، ممانعت از رشد سریعتر اقتصادی، ایجاد جنگهای داخلی و تغذیه مالی تروریستها ) شده و می شود در سال های اخیر قواعد حقوق بینالملل در مورد جرائم سازمان یافته ی فراملی توسعه یافته است با این حال، کشورهای عضــو معاهدات بین المللی مقابله با این جرائم هنوز به صورت جدی آنها را در قلمرو خود به اجرا در نیاورده اند. این در حالی اســت که تروریسم از معضلات اصلی قرن بیست و یکم و تهدیدی علیه تمامی اهدافی است که سازمان ملل متحد به خاطر آنها بوجود آمده است.
برخی از این اهداف عبارتند از: حمایت از حقوق بشــر، دموکراسی و حکومت قانون، حمایت شهروندان غیرنظامی، مدارا و تحمل، دوری از خشونت و حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات. در این راستا فعالیت های انجام شده تاکنون منجر به تصویب کنوانسیونی جامع نشده است که در بردارنده ی تعریف تروریســم نیز باشــد. پدیده ی جهانی تروریسم سابقه طولانی در تاریخ بشــر دارد. همیشه در تمامی جوامع تروریسم وجود داشته و تفاوت بین شکلها و مظاهر عینی آن ناشی از روش ها، ابزارها و سلاح ها بوده است. مداخله ی دولت در اقدامات تروریستی امکان دارد اشکال مختلفی داشته باشــد. ممکن است دولت گروه تروریســتی را کنترل و هدایت کند یا حمایت اقتصــادی، مطالعاتی، نظامی یا ایدئولوژیک نماید. حتی ممکن اســت دولت بدون هیچ کمک و کنترلی بر گروه تروریســتی فقط آن را تحمل کند و نسبت به اقداماتش بی تفاوت باشــد. گاهی دولت اراده و گاهی توان ظرفیت مقابله با گروه تروریســتی را ندارد و گاهی هم برای مقابله با اقدامات تروریستی تلاش کافی نمی کند. هر یک از این اشــکال در قالب مسئولیت دولتها قابل بررسی می باشد…