رویش زاگرس/ محمدرضا مکوندی: کلگه، محله ای تاریخی و قدیمی در مسجدسلیمان با بیش از سه هزار خانواده،؛ هم محله ای هایی از بختیاری ها تا ساکنان مهاجری از اصفهان و چهارمحال که سالیان دراز با کشف نفت به مسجدسلیمان مهاجرت و در کلگه ساکن شدند.
اما حالا محله دوست داشتنی کلگه رنگ بوی ماتم بخود گرفته بود. در گوشه و کنار این محله غبار غم پراکنده شده است و پلاکاردهای تسلیت شهادت تعداد قابل توجهی از اهالی محله به در و دیوار منازل شهدایی چون علیرضا شاقلیان، محمود نقدی سده، لیلا مکوندی، سیدرضا حسینی، غلامرضارخش، امامی، کبری سلطانی، آب آبزاده، معتمدی، کاظمی، سیاهپور و…نصب بود همه این عزیزان تنها ۱۴روز قبل در( وسیع ترین حمله موشکی دوران دفاع مقدس صدامیان جنایتکار به مسجدسلیمان با ۱۲۰شهید ) به شهادت رسیدند.
تنها پس از هشت روز از این جنایت خونین دومین حمله موشکی عراق به مسجدسلیمان عصر پاییزی روز هشتم آبان ساعت ۱۶/۳۰دقیقه انجام شد و یک فروند موشک تهاجمی اسکاد B به کوههای پشت کلگه مشرف به منطقه مالکریم با صدای انفجار وحشتناکی اصابت و دود و خاک بسیار عظیمی محلات کلگه، سبز آباد و مالکریم را در گرد و غبار غلیظی فرو برد. چنان انفجاری که انگار کل مسجدسلیمان به آسمان پرتاب شد.
وحشت و نگرانی عمیقی که به وضوح در چهره شهروندان به چشم می خورد و سرآغاز سال های دراز به بلندای دوران هشت ساله دفاع مقدس در موشک باران و بمباران هوایی مسجدسلیمان در ۹۰ مورد تهاجم وحشیانه هوایی و موشک باران گاه و بیگاه شد. جنایت و قساوت دشمنی جانی که در حمله به مناطق مسکونی حد و مرز نداشت. در حالی که عملیات های نظامی پی در پی نیروهای نظامی ایران، عراق را در جبهه های جنگ شکست های پی در پی خفت بار داده است. صدام برای تحت فشار قرار دادن ایران به جنگ شهرها و کشتار غیر نظامیان روی آورده است. نگرانی عمیقی که در چهره شهروندان به چشم می خورد، چرا که این حملات جنایتکارانه پی در پی موشکی دشمن، سرآغازی بر سال های دراز موشکباران و بمباران هوایی مسجدسلیمان شد .
جنایت و قساوت دشمن جانی در حمله به مناطق مسکونی و آموزشی و …حد و مرز ندارد.
مردم صمیمی محله کلگه مثل سایر محلات مسجدسلیمان با نگرانی به خط و نشان کشیدن گوینده بخش فارسی زبان رادیو عراق که با صدای خشن و تهدید آمیز که گستاخانه از عملیات های نظامی عنقریب ارتش جنایتکار عراق علیه شهروندان بی دفاع شهرهایی چون مسجدسلیمان و حملات خونین موشکی سخن می گوید گوش می کنند.
اضطراب شدیدی همه را فرا گرفته است با اصابت دومین موشک یه کوههای کلگه همه به خوبی متوجه واقعیت تلخ قساوت دشمن بی رحم در حمله به مناطق شهری شده اند.
همسایگان در محله قدیمی کلگه همچون دیگر محلات شهر نگران تهاجم مجدد موشکی، در گروههای چند نفره با نگرانی به دور هم جمع شده اند و تهدیدهای گوینده رادیو عراق را با دقت گوش می کنند و مجدد برای هم نقل و تحلیل می کنند…حالا نوبت کدوم محله هست؟ به نظر شما کی احتمالش هست موشک بزنه؟! در محله بزرگ کلگه اهالی کوی سده ای های کلگه طبق عادت قدیمی عصرها رو به روی حسینه معروف به حسینیه سده ای ها در پاتوق همیشگی نشسته اند و با نگرانی از خطر مرگبار تهاجم موشکی مجدد ارتش جنایتکار عراق که خانواده های شان را تهدید می کند، با هم صحبت می کنند اهالی کوی سده ای ها که ابتدای کشف نفت از سده لنجان اصفهان به دنبال پیدا کردن کار به شهر نفتخیز مسجدسلیمان مهاجرت و در محله کلگه ساکن شده اند، عمدتاً در بازار کاروانسرا این محله بزرگ کسب و کارهای متنوعی راه انداخته اند و در ابتدای دهه ۱۳۴۰ حسینیه قمربنی هاشم (ع)معروف به حسینیه سده ای ها را احداث کردند. انسان های مومن خوش مشرب و مهربان و کاسبان با انصاف و خوش نامی بودند و روابط صمیمانه ای با عموم مردم بختیاری مسجدسلیمان داشتند و بیش از یکصد خانواده در کوی سده ای ها کلگه شامل می شدند… صحبت ها توام با نگرانی اهالی ادامه دارد، مردم چه گناهی دارند زور صدام به رزمندگان ایرانی نمی رسد مردم شهرها را که بی دفاع هستند قربانی می کند…. کم کم عصر می شود، پدران و مادران با نگرانی دو حادثه خونین موشکی قبلی شهر را مرور و احتمال تهاجم مجدد دشمن جنایتکار بعثی را می دهند و به همین دلیل فرزندان خود را از خروج از منزل و بازی با همسن و سالان در کوچه منع می کنند.
عمو حسین که یک کاسب سیار است به تازگی کاربنایی منزلش را به پایان می برد. صف نانوایی شاطر لطیف که نان تنوری سنتی پخت می کند و در کوچه ای کم عرض است شلوغ و برخی از اهالی که کاسب هستند با تعطیلی زودتر از موعد کار و کسب خود نگران به منزل بازگشته اند.
در این حال هوا پاییزی غمبار که شهر حالت جنگی گرفته است و شورای حسینیه محل در حال توزیع کالای های اساسی در بین تعدادی از اهالی است، اضطراب از چهره همه می بارد.
۱۴آبان سال ۶۲ هنوز بارندگی ها در این شهر گرمسیری آغاز نشده است و هوا رو به خنکی می رود عقربه های ساعت کم کم به پنج عصر نزدیک می شود؛ مسجدسلیمان ناگهان برای سومین بار مورد حمله ویرانگر جنایتکاران بعثی قرار می گیرد، صدای وحشتناک و کر کننده اصابت یک فروند موشک تهاجمی به کلگه و کوی معروف به سده ای ها گنبدی عظیم از دود و گرد غبار را به هوا می برد.
موشک ۹متری اسکادB ارتش جنایتکار عراق که از سکوهای سیار در فاو شلیک شده است حامل یک تن ماده منفجره ویرانگر T N.T است و در کوچه کم عرض کوی سده ای ها و منزل کوچک و کلنگی عمو خداداد ادیبی سده که کاسب کار سیار مهربان بوده فرود می آید.
عمو خداداد و رضا فرزند خردسالش و دختران معصوم و بیگناهش زهرا، ملوک، اشرف، مریم، فاطمه، لاله در این جنایت به شهادت می رسند.
انفجار حاصل از اصایت این موشک بسیار شدید و پایه های چوبی برق محله در هوا معلق زنان به اطراف پرتاب شده اند! جاده ورودی در اثر این حادثه وحشتناک مسدود می شود صدها ترکش گداخته حاصل از انفجار موشک حتی تا صدها متر به منازل مسکونی نزدیک به محل حادثه پرتاب می گردد.
صحنه آخرالزمانی است، مردم وحشت زده و گریه کنان پیاده یا سواره در حالی که فرزندان خردسال را در آغوش دارند به سمت بیابان های منطقه تمبی در حومه کلگه در حال رفتن هستند، غبار توام با دود سیاه محله را در خود فرو برده است.
شهدا و مجروحان در محل حادثه پراکنده یا زیر آوار ناشی از ویرانی منازل مانده اند ، صدای شیون اهالی و ناله مجروحان به گوش می رسد.
صحنه های دردناکی رقم می خورد. علی آقا شاقلیان که در حمله موشکی ۱۵روز قبل فرزندش را از دست داده و داغ دار است، نوروز دری، عبدل ادیبی سده ، کاظم مکوندی، سید بلال موسوی، خانم کوچک سیاهپور، دکتر امینی، و… پیکرهای مطهرشان توسط مردم و گروههای امدادی به بیمارستان انتقال داده می شوند.
تعداد ۲۶ نفر از اهالی شهید، ۴۶نفر مجروح و۷۶ خانه با خاک یکسان می شود.
گودال عظیمی که به راحتی یک خودرو کامیون در آن جا می شود در محل اصابت موشک ایجاد می شود. همزمان با مسجدسلیمان شهرهای بهبهان و اندیمشک هم از پایگاههای متحرک موشکی از منطقه فاو در خاک عراق هدف تهاجم گسترده و خونین موشکی قرار می گیرند و مردم بی گناه به خاک و خون کشیده می شوند.
در کوی سده ای های محله کلگه زندگی متوقف و این محله به تلی از آوار تبدیل شد…
این حمله موشکی سند گویایی از جنایت صدامیان کوردل و مقاومت مردم صبور و شهید پرور مسجدسلیمان است که سال های متمادی از دوران جنگ تحمیلی را طی جنگ شهرها صدها شهید و جانباز تقدیم و روزگار سختی را در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی با سکونت در اردوگاهها و بیابان های اطراف شهر در سرما و گرمای طاقت فرسا با حداقل امکانات تجربه نمودند و دشمن جنایتکاری که در پی ناتوانی در مقابله با رزمندگان ایرانی عقده و کینه شکست های پی در پی را بر سر مردم بیدفاع خالی کردند.
این روز در تقویم دفاع مقدس باید به عنوان سندی از جنایات صدامیان و مظلومیت مردم بی دفاع کلگه باقی بماند.