رویش زاگرس/ محمدرضا مکوندی: روز هفتم خرداد سال ۱۲۸۰/۲۸ مه ۱۹۰۱ امتیاز استخراج و بهرهبرداری و سپس لولهکشی نفت و قیر در سراسر ایران به استثنای ۵ استان آذربایجان، گیلان، مازندران، استرآباد (گرگان) و خراسان به مدت ۶۰ سال به «ویلیام نکس دارسی» انگلیسی که سرمایهگذار اصلی قرارداد بود، واگذار شد.
در ماده اول از فصل اول قرارداد چنین آمده است «دولت اعلیحضرت شاهنشاهی ایران به موجب این امتیازنامه، اجازه مخصوص به جهت تفتیش و تفحص و پیدا کردن و استخراج و بسط دادن و حاضر کردن برای تجارت و نقل و فروش محصولات ذیل که عبارت از گاز طبیعی و نفت و قیر و موم طبیعی میباشد، در تمام وسعت ممالک ایران، در مدت شصت سال از تاریخ امروز اعطا مینماید(» نفت، سیاست و کودتا، همان، ص ۶۱٫)
دارسی متعهد شد طی دو سال شرکتی را برای بهرهبرداری از امتیاز مذکور تأسیس کند و طبق این قرارداد استعماری از عواید حاصله تنها ۱۶ درصد به عنوان حقالامتیاز به دولت ایران بپردازد. علاوه بر این ۲۰ هزار لیره نیز نقداً و به اندازه همین مبلغ سهام شرکت را به دولت ایران بپردازد. در قرارداد دارسی صاحبامتیاز در تمام مدت قرارداد از پرداخت مالیات، عوارض و حقوق گمرکی برای کلیه اراضی، ماشین آلات، وسائل؛ و مواد لازمی که وارد میکرد و جمیع محصولات نفتی که صادر میکرد، معاف بود.
دولت ایران اصرار داشت که یک نماینده برای «تضمین منافع دولت شاهنشاهی» در شرکتی که باید مجری کار باشد، از طرف شاه ایران حضور داشته باشد. با موافقت دولت ایران «کتابچیخان» به عنوان «نماینده دولت علّیه ایران» در شرکت دارسی عضو شد. غافل از اینکه وی از کارگزاران و مدافعین حقوق دارسی در شرکت بود!
در آغاز کار زمینشناسان دارسی به حفاری در نقاط نامناسب از جمله در شمال قصرشیرین پرداختند. گرمای بسیار شدید هوا در مناطق جنوب به ویژه در تابستان، باجخواهیها و مزاحمتهای افراد مسلح قبایل محلی، آلودگی آبهای آشامیدنی و رواج امراض مختلف سبب کند بودن روند کارها شده بود. با این حال پس از چندین مورد حفاری و در شرائطی که هزینه زیادی صرف شده بود، ناگهان در پنجم خرداد ۱۲۸۷/۲۶ مه ۱۹۰۸ از یکی از چاههای حفر شده در منطقه مسجد سلیمان و از عمق ۱۱۸۰ پائی، نفت فوران کرد و ارتفاع فوران تا بالای دکلهای ایجاد شده رسید. ۱۰ روز بعد چاه دوم در فاصلهای دورتر در همان منطقه به نفت رسید و این بدان معنا بود که میدان وسیعی از نفت در اعماق زمین کشف شده است.
این کشف زمانی به وقوع پیوست که فرمانده نیروی دریایی بریتانیا موضوع تبدیل سوخت نیروی دریایی امپراتوری انگلستان از زغالسنگ به نفت را مورد مطالعه قرار داده و بدین نتیجه رسیده بود که حفغظ برتری دریایی آن دولت رابطه بسیار با داشتن نفت فراوان و ارزان دارد.
برای تأمین این منظور تسریع در بهرهبرداری از منابع نفتی جنوب ایران برای تامین سوخت بیش از دوهزار کشتی جنگی نیروی دریایی مورد توجه قرار گرفت. به همین منظور در فاصله کمتر از یک سال پس از کشف نفت، «شرکت نفت انگلیس و ایران» برای استفاده از امتیاز دارسی تشکیل شد (۲۵ فروردین ۱۲۸۸/۱۴ آوریل ۱۹۰۹) و «لرد استراتکون» سیاستمدار حزب محافظهکار انگلیس(۱۳) به ریاست آن انتخاب شد و این آغاز تسلط حکومت انگلیس بر منابع نفتی ایران بود.
نویسنده انگلیسی کتاب «Persian Oil» در صفحه ۱۹ کتاب خود درباره فوران اولین چاه نفت ایران چنین مینویسد:
«روز ۲۶ ماه مه سال ۱۹۰۸ که عملیات چاهکنی به عمق ۱۱۸۰ پا رسیده بود، نفت فوران کرد و متجاوز از ۵۰ پا از دستگاه حفاری بالا زد. به این ترتیب صنعتی آغاز شد که طی دو جنگ، نیروی دریایی انگلستان را نجات داد ولی برای ایرانیان زحمتی ایجاد کرد که از مجموع مزاحمتهای سیاسی دولتهای بزرگ بیشتر بود.»
یک مورخ انگلیسی به نام «پرونال»(۱۵) در ۱۹۱۴ سال شروع جنگ جهانی اول درباره نفت ایران نوشت:
«مایع سیاهی که راه خود را در فاصله ۱۴۵ مایلی جزیره آبادان در ظلمت معادن پیدا میکند یک روز ثابت خواهد کرد که خون لازم برای وجود ما خواهد بود.»(۱۶)
کتاب «Persian Oil» تصویر روشنی از ماهیت شرکت نفت ایران و انگلیس ارائه میکند: «شرکت نفت انگلیس و ایران تجسم و خلاصهای از دخالت بیگانگان بود. این مؤسسه یکی از بزرگترین منابع ثروت ایران را در اختیار داشت و از آن بهرهبرداری میکرد و در ازای میلیونها پوند که از کشور میبرد مبلغ ناچیزی به دولت میداد، با چنان استقلالی رفتار میکرد که دولت ایران مشابه این رفتار را از هیچ رئیس ایل و قبیلهای، هر قدر هم مقتدر بود تحمل نمینمود. سرمایه شرکت نفت انگلیس و ایران در آغاز کار دو میلیون لیره بود. شرکت مذکور با برنامهای وسیع به عملیات استخراج نفت در مسجد سلیمان و نقاط دیگر خوزستان ادامه داد و نیز به ساختن تصفیهخانه آبادان و احداث خط لوله اقدام کرد.
وینستون چرچیل با ابراز خرسندی از غارت این ثروت طبیعی کشورمان گفت: مسجدسلیمان یک قطعه از بهشت است در یک صحرای سوزان.
صدور نفت خام از سال ۱۹۱۱ آغاز گردید و میزان آن در سال ۱۹۱۴ به ۳۵۰۰۰۰ تن رسید. در این سال که مصادف با آغاز جنگ جهانگیر اول بود ۵۱ درصد سهام شرکت نفت انگلیس و ایران به فرمانده نیروی دریایی بریتانیا واگذار شد .جالب اینکه دفاتر شرکت که بیانگر میزان استخراج ؛تولید و فروش نفت بود در دو نسخه توسط انگلیسی ها تهیه می شد یک نسخه میزان واقعی عملیات تولید که در نزد انگلیسیها محرمانه نگهداری می شد و یک نسخه دستکاری شده که میزان تولید کمتراز نصف در آن محاسبه می شد و در دسترس دولت ایران برای محاسبه سهم نهاده می شد.!
ایرانیان شرکت نفت را شعبه ای ازوررات خارجه انگلیس می دانستند و درسالهای ۱۹۱۴تا ۱۹۴۱ انگلیسی ها به منظور حفظ منابع نفت به ایران تجاوز کردند(صیف پور فاطمی؛نصراله دیپلماسی نفت درایران,چ ۱۹۵۴میلادی؛نیویورک ؛ص ۲۳)
آگاهی مردم از سال های ۱۳۱۰ تا ۱۳۲۰ شکل گرفت و ایرانی ها مطلع شدند که انگلیسی ها چگونه ثروت ملی ایران را غارت می کنند.و بتدریج در میان مردم و احزاب جریان های ضد استعمار انگلیسی شروع به شکل گیری کرد.تا نهایتا بعد از فراز و فرود های فراوان در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ منجر به ملی شدن صنعت نفت شد.
نفت در ایران همواره در عرصه های اقتصاد و سیاست این کشور نقش حیاتی بازی کرده است.
عمده درآمدهای کشور به صادرات نفتی چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب وابسته بوده است یک اقتصاد تک محصولی!
نفت تحولات سیاسی فراوانی را در دهه مختلف در این سرزمین رقم زد ؛ از روی کار آمدن دولت های مختلف تا سقوط دولت ملی مصدق و اشغال جنوب ایران توسط انگلیسی ها.
اقتصاد تک محصولی ایران در طول بیش از یک سده بواسطه در آمدهای سهل الوصول و سرشار نفتی همواره هزینه های جاری و بودجه ای خود را پوشش می داد .
اما کسب سهل این در آمدهای سرشار عوارضی نیز بدنبال داشت از جمله عدم توجه دولت های مختلف به گسترش و توسعه به فضای کسب و کار و کارآفرینی رشد و افزایش مکانیزاسیون کشاورزی و ….
نکته مهم اینکه با روند فزاینده استخراج نفت و گاز در جهان ، تنها ۸۰ سال دیگر منابع نفتی جهت استخراج در زمین موجود می باشد. مرکز مطالعات زمین شناسی ایالات متحده در سال ۲۰۰۰ اعلام نمود : که با توجه به مصرف روزانه نفت و گاز در جهان (حدود ۷۹ میلیون بشکه در روز) این منابع به سختی می توانند تا ۳۱ سال آینده سوخت جهان را تا مین کنند. حال مسئله اینجاست که با در نظر گرفتن آنکه طی سالهای اخیر به طور متوسط بیش از نصف درآمد ملی کشورمان را درآمد ناشی از فروش نفت و گاز تشکیل داده و مسئله پایان پذیری این منابع سرشار،آیا توانسته ایم درآمدهای حاصله از فروش نفت خود را به طرز بهینه در کشورمان مورد استفاده قرار دهیم؟
مسجدسلیمان تابلوی تمام عیار کشور است. شهری که با کشف نفت شکل گرفت از معماری مدرن اروپایی برخوردار شد و نسبت به جمعیتش از تمام امکانات رفاهی و پیشرفته بعنوان شهر اولین ها در کشور بهره مند و مردمانش رفاهی بی نظیر را تجربه نمودند و با افول فعالیت های نفتی در این شهر و کاهش تدریجی فعالیتهای صنعت نفت مهاجرت؛ رکود و بیکاری در این شهر شکل گرفت و عدم سرمایه گذاری متناسب با رشد جمعیت روزگار تلخی را برای شهرهای نفتی چون مسجدسلیمان ؛ لالی ؛ نفت سفید و هفتکل رقم زد.
در آمدهای نفتی روزی به پایان خواهد رسید! اکنون باید به فکر بود! کشور نیاز به منابع درآمدی جایگزین و توسعه همه جانبه موزون دارد در ادبیات نفتی اصطلاحی داریم بنام ((نفرین نفت)) یعنی درآمدهای سرشار نفتی در کشورهای نفتی از جمله کشور ما در بسیاری موارد در بحث هزینه های جاری ! ثابت و سرمایه گذاری های صنعتی و کشاورزی اعمال نمی گردد بنابراین منجر به توسعه نمی شود که اصطلاحات به آن نفرین نفت می گویند.
این در آمدهای سهل الوصول باید در توسعه موزون کشور و گسترش صنایع؛بهداشت و درمان ؛کشاورزی؛کارآفرینی و….هزبنه گردد. همچنان که در یک رویکرد جدید برخی کشورهای منطقه در آمدهای نفتی در حوزه های توسعه ای و چشم انداز فردای بعد از نفت سرمایه گذاری می کنند.
که این سرمایه گذاری های بلند مدت نفتی منجر به توسعه کشور و معجزه نفت اصطلاحا نام دارد.
۵ خرداد، کشف نفت در مسجدسلیمان/ معجزه یا نفرین نفت
رویش زاگرس/ محمدرضا مکوندی: روز هفتم خرداد سال ۱۲۸۰/۲۸ مه ۱۹۰۱ امتیاز استخراج و بهرهبرداری و سپس لولهکشی نفت و قیر در سراسر ایران به استثنای ۵ استان آذربایجان، گیلان، مازندران، استرآباد (گرگان) و خراسان به مدت ۶۰ سال به «ویلیام نکس دارسی» انگلیسی که سرمایهگذار اصلی قرارداد بود، واگذار شد. در ماده اول از فصل […]
لینک کوتاه : https://www.rouyeshzagros.ir/?p=63962
- ارسال توسط : سعيد مرادي
- منبع : رویش زاگرس
- 392 بازدید
- بدون دیدگاه