رویش زاگرس/محمدرضا مکوندی: یلدا یا شو چله یکی از جشن های ایران باستان است در طول سال ایرانیان باستان بیش از چهل جشن و آیین مختلف از جمله شب یلدا که در قوم فر شو چله را نامیده می شود را داشته اند .شو چله که از غروب آخرین روز پاییز شروع میشود و با طلوع آفتاب در اولین روز زمستان به پایان میرسد.
بر اساس باور های بسیار کهن این سرزمین که ریشه در آیین باستانی میترا دارد آخرین روز آذر ماه طولانی ترین شب سال است که آغاز فصل سرد سال محسوب میشد.
اجداد خردمند ما با تکیه بر دانش ستارهشناسی خود، به تغییرات منظم طول روز و شب در گذر سال پی برده بودند. آنها به تجربه متوجه شدند که در آخرین شب پاییز، خورشید در پایینترین نقطهی افق قرار میگیرد و پس از آن، گویی دوباره متولد میشود و روزها به تدریج رو به افزایش میگذارند. به همین دلیل این شب را به عنوان زادروز خورشید (مهر) و نمادی از غلبهی نور بر تاریکی، سرآغازی نو و نشانهای از پیروزی روشنایی بر سیاهی جشن میگرفتند.
بر باور ایرانیان باستان و از جمله بختیاری ها تاریکی ؛ نماینده اهریمن بود و چون در طولانیترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر و خورشید توسط اهریمن بلعیده می شود، این شب برای قوم کهن لر بختیاری چون سایر ایرانیان نحس بود و چون فرا میرسید، آتش میافروختند تا روشنایی بخشد و بر گرد آتش شادی می کردند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی ناکام و فراری دهند.
پیروزی روشنایی بر ظلمت با طلوع تدریجی خورشید از پس کوههای سر به فلک کشیده زاگرس که پس از ظلمت سیاه شب که نشان اهریمن و تباهی است و زایش محدد خورشید و روشنایی است بتدریج پدیدار می شود.
گرامی داشت سنت شب چله بهمعنی پاسداشت نیکوییها و خوبیهاست.
چله را بختیاری ها دو قسمت می دانند اول: چهل روز اول زمستان که «چله بزرگ» و بیست روز بعد از آن را «چله کوچک» میگویند.
مادران چند روز قبل از فرا رسیدن شب یلدا گندم را در آب خیسانده و بعد بر آتش بوداده می کنند و به آن میوه محلی چون کلخنگ و نیز کشمش و مغز گردو افزوده و برای دورهمی در شب نشینی یلدا آماده می کنند.
بختیاری ها علاوه بر تهیه شام یلدا که در قدیم بیشتر دم پختک یا برنج و و گوشت بوده ماست، شیر، را هم به نیت فراوانی رزق روزی تناول می کردند.
شب نشینی شو چله که تا دمیدن سپیده دم در کنار آتش با شادی و سرور ادامه می یافت همراه با خواندن شاهنامه، تفال به دیوان حافظ، نقل خاطرات بزرگ ترهای خانواده و قرائت فاتحه برای رفتگان بود.
در گذشته شاهنامهخوانی و قصهگویی بخش جداییناپذیر و پرطرفدار شبنشینیهای یلدا بود. بزرگان و افراد باسواد خانواده با صدای دلنشین خود، اشعار حماسی شاهنامهی فردوسی، حکیم بلندآوازهی توس، را با احساس زیبایی میخواندند و داستانها و حکایات کهن و پندآموز را که نسل به نسل در این قوم نسل اندر نسل منتقل شده بود روایت میکردند.
چون شو چله سرآغاز شدت گرفتن باران و برف بود بختیاری ها برای بارش باران و افزایش برکت در مزارع و مال خانواده دعا می کردند.
انار و هندوانه نیز به علت رنگ قرمزی که دارند از جمله میوههایی هستند که در شب چله مورد استفاده قرار میگرفتند و همچنان نیز استفاده از این میوهها در شب یلدا مرسوم است
رنگ قرمز درواقع نماد نور، گرما و شادی است
تهیه نان موسوم به گرده یکی دیگر از رسومات شب یلدا در بختیاری ها بود به هر ترتیب که نان گرده ای که مهره ای در آن پنهان می کردند پخت و در دورهمی بین حضار تقسیم هر کس که مهره سهمش می شد یعنی فردی خوش شانس است.
چون یلدا سرآغاز شدت گرفتن باران و برف بود بختیاری ها برای بارش باران و افزایش برکت در مزارع و مال خانواده دعا می کردند.
امروزه با فاصله گرفتن از سنتهای گذشته و رواج زندگی مدرن در جوامع صله ارحام و گردهماییهای صمیمی و گسترده کمرنگ شده است همچنین بی توجهی به نقش بزرگترها در جامعه و تکریم جایگاه این افراد که در حقیقت داعیهداران اصلی آئینهای شب چله هستند موجب شده بسیاری از آداب و رسوم این شب تحت تأثیر قرار بگیرد.