باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان/ بهروز صالحي: آنچه که باعث شد این دردنامه را نگارش کنم خبر وعده کمک پانصد میلیون دلاری از سوی مهندس زنگنه وزیر نفت در شورای شهر تهران برای کمک به سیستم حمل و نقل و بازسازی ناوگان تاکسیرانی تهران بزرگ می باشد. کمک پانصد میلیون دلاری از عواید فروش نفتی که از دل زمین های تافته شهری چون مسجدسلیمان عاید گردد، مسجدسلیمانی که روزگاری به عنوان اولین شهر نفت خیز خاورمیانه ملقب گردید، مسجدسلیمانی که دنیا آن را به نام مادر چاه های نفتی ایران می شناسند، مسجدسلیمانی که روزگاری به دلیل وجود تمام امکانات مدرن زندگی آن را به عروس خاورمیانه می نامیدند ولی امروز به ویرانه ای مبدل شده و ساکنین مناطق آلوده به نفت و گاز در میان ویرانه هایی به نام سرپناه با زندگی دست و پنجه نرم می کنند، افرادی که اکثراً بر اثر سرایت بوی زننده گاز و نفت حاصله از دل زمین های تفدیده به بیماری های تنفسی و صعب العلاج موجه شده اند.
با ذکر این مقدمه باید به این نکته اشاره نمود که در کشورهای نفت خیز دنیا، با به ثمر رسیدن هر دکل به لایه های نفت و گاز، شهری در جوار آن احداث می شود ولی در مرکز نفتی خاورمیانه یعنی مسجدسلیمان منازل آباد دیروزکوی نفت خیز، سی برنج، پشت برج، نفتون بر اثر سیاست های غلط به ویرانه ای مبدل شده که بهترین پاتوق برای معتادان و کمین گاه سارقین شده است که ساکنین باقیمانده آن حکایت از داستات های تلخی می نمایند.
بحث مناطق آلوده به نفت و گاز و جابجایی ساکنین مناطق فوق به مناطق امن و خطر بروز نشت گاز از دل زمین بر اثر بروز زمین لرزه ای خفیف با احتمال تلفات عظیم و سریع، در زمان دولت خاتمی مطرح شد که از سوی مهندس عبدالعلیزاده وزیر مسکن دولت مربوطه در طی سفر کوتاه و یک روزه علاوه بر پیشنهاد جابجایی شهر به منطقه ای امن، بحث احداث شهر جدیدی به نام پارسوماش در منطقه چم آسیاب در همان سفر رقم خورد.
مصاحبه جنجالی وی در همان شب بازگشت به تهران در تلویزیون مبنی بر آلوده بودن شش نقطه از مسجدسلیمان و غیر قابل سکونت بودن مناطق فوق و خطر بروز گازهای سمی باعث گردید که شهرستان و ساکنین آن در بلاتکلیفی و سردرگمی بمانند و دولت به مدت یک دهه هیچ گونه اعتباری جهت انجام این پروژه ها علی رغم وعده های خود در مسجدسلیمان هزینه ننماید و در نهایت دولت مردان وقت و تصمیم گیران نهایی تصمین به جابجایی بیش از پنج هزار خانوار از مناطق آلوده به مناطق امن تر پیشنهاد نمودند که اولویت با اهالی و ساکنین کوی نفت خیز در مجاورت اولین چاه نفتی خاورمیانه بود و در مرحله بعدی مناطق وسیعی از پشت برج، نفتون و سی برنج قرار گرفتند لذا تصویب یک هزار و دویست میلیارد ریال اعتبار اولیه از سوی وزارت نفت و همزمان با آغاز شدن آن که باعث رکود شهر و انتقال بسیاری از ساکنین به دیگر شهرها گردید چرا که با ارزیابی های غیر اصولی اقدام به کارشناسی منازلی نمودند که تعیین و محاسبه قیمت منازل نیز مورد اعتراض تعدادی از ساکنین قرار گرفت تا سکونت اجباری را به ترک منازل خویش ترجیح دهند که تصمیم بعدی در جهت جلوگیری از انتقال خانواده ها به دیگر شهرها با کار بازسازی 1400 واحد آپارتمان های پنج طبقه هوانیروز برای ساکنان مناطق آلوده باشد.
آپارتمان هایی که قبل از انقلاب از سوی یک شرکت بزرگ خارجی برای پرسنل هوانیروز در جهت احداث بزرگ ترین پایگاه هوانیروز در خاورمیانه در مسجدسلیمان در نظر گرفته شده بود بعد از پیروزی انقلاب به سه دهه رکورد همچنان پا بر جا و استوار و در ابتدای ظلع ورودی شهرمان خنده تلخی را به مردم نشان می دهد. لذا تقبل هزینه بازسازی و نوسازی این مجموعه از آپارتمان های فوق از سوی وزارت نفت با نظارت استانداری و مجری طرح یعنی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی آغاز حرکتی گردید که علاوه بر جذب صدها نیروی جویای کار شهرمان باعث ایجاد یک حرکت و تحرک اقتصادی در بازار از بابت خرید مصالح و دیگر لوازمات مورد نیاز جهت اجرای این طرح شد و آغاز کار طرح بازسازی و مقاوم سازی و نوسازی با روند روبه رشد و بدون وقفه با جدیت تمام از سوی مجریان طرح ادامه داشت و منازل مهیا و آماده تحویل به متقاضیان گردید که در مورخه 5/12/91 با حضور معاون اول رئیس جمهور دولت وقت در قالب طرح مسکن مهر با گشایش 310 واحد آن آماده تحویل به متقاضیان گردید که هنوز با توجه به گذشت زمان طولانی از موعد فوق تاکنون هیچ گونه اسکانی در آن صورت نگرفته است در حالی که نگهداری از واحدهای آماده سکونت اما خالی از سکنه هزینه های گزافی را گردن پروژه نهاده و عدم پرداخت مطالبات شرکت های پیمانکاری جهت تکمیل فاز بعدی منجر به رکود و تعظیلی پروژه شد و این در حالی ست که شهروندان و ساکنان مناطق آلوده همچنان با استشمام دایم بوی زننده ناشی از نفت و گاز دست و پنجه نرم می کنند و مشکلات زیست محیطی و تبعات ناشی از آن می رود که فاجعه ای انسانی به وجود آورد و این سئوال را به ذهن متبادر می کند که آیا اولویت کمک وزارت نفت به مناطق آلوده نفتی خاصه برای جابجایی ساکنین مربوطه به عنوان اولین شهر نفت خیز خاورمیانه و یکی از محروم ترین شهرهای ایران واجب تر از کمک به طرح مترو و اتوبوسرانی و ناوگان تاکسیرانی تهران نیست؟ و یا حداقل در کنار آن این اولویت هم دیده شود چرا که اگر اسکان ساکنین مناطق آلوده در واحدهای آماده سکونت مهیا گردد طرح 1400 واحدی و شهرک ولی عصر(عج) تحقق یافته و اجرای این طرح به مثابه یک طرح ملی تلقی می گردد چرا که اهمیت و حساسیت این پروژه برای نظام جمهوری اسلامی ایران بسیار حائز اهمیت است.
جا دارد دولت تدبیر و امید بتواند با تزریق امید به کالبد نیمه جان ساکنین، بارقه زندگی را در روح این محرومان در خطه مسجدسلیمان دمیده باشد از سویی بحث نامناسب بودن شرایط شهرستان از لحاظ امنیتی و امکان بروز مشکلات برای ساکنین مناطق آلوده به مثابه آتش زیر خاکستر شده است و می رود که به یک خواسته عمومی توام با اعتراض اهالی مواجه گردد و همانا عدم پیگیری مسئولین و مدیران استانی در جهت احقاق حق و رسیدگی به خواسته های مردم که همانا نجات آنان از مناطق آلوده می باشد و انتقال و سکونت به جای امن را طلب می نمایند که خواسته بزرگی نمی تواند باشد.
با ذکر این مطالب به میان مخروبه های کوی نفت خیز می رویم منطقه ای که هنوز بوی زندگی می دهد و کسانی را مشاهده می نماییم که در میان منازل ویران شده پا برجا اما با کوهی از مشکلات عدیده از جمله هجوم حشرات موذی همچون مار، عقرب، کمبود آب شرب، قطعی برق، عدم بهداشت، گلایه از اجتماع معتادان در میان مخروبها هنوز امید به زندگی دارند.
هوشنگ راکیان یکی از سکنه ای است که با انتقاد از عدم توجه مسئولین در رسیدگی به خواسته اش آغاز گلایه می نماید ما تعداد اندک ساکنین منطقه کوی نفت خیز با اجرای این طرح از اینجا رانده و از همه جا مانده شده ایم و جرات ترک منزلی که امروز به ویرانه مبدل شده را هم نداریم سارقین تاکنون چندین مرتبه اقدام به سرقت وسایل منزلم نمودند و حتی شیرآلات و دربهای لوازمات را به سرقت بردند ویرانهای باقیمانده جایگاه بدی برای ادامه سایر کارهای غیرقانونی شده است0رضا اورک جوانی است با روحیه ای قوی ورزشکاری که به ما ملحق می شود و گلایه های بسیلر دارد در حالیکه قدم زنان در میان مخربهای بجا مانده گام می نهیم توجه ما به جوانی است که با دیدن ما خود را در میان مخروبه پنهان نموده و به وضوح می بینیم که در میان اتاقکی بدون درب و حفاظ در گوشه دیوار فرسوده در حال استعمال مواد مخدر بوده و با مشاهده ما سعی در کتمان نمودن عمل خویش دارد و همراهانم مشاهده این عمل را عادی دانسته چرا که عقیده آنان بر این است در این مناطق بجای مانده علاوه بر استعمال مواد مخدر، سرقت و دیگر مسائل مشابه هم به وفور دیده می شود و در گوشه و کنار دیوار انبوهی از سرنگ های آلوده، پاکت های سیگار و غیره خودنمایی می کنند و این حکایت تلخی از ویرانه هایی است که روزگاری محل سکونت افرادی بوده که با هزاران امید به زندگی سادهخویش ادامه حیات داده ولی امروز تعداد اندکی از ساکنین محل بلاتکلیف و درمانده اند.
هوشنگ راکیان می گوید: اکثر ساکنین دارای ناراحتی های پوستی و تنفسی شده اند و برای نمونه مادرم بر اثر بیماری آسم و خواهرم بر اثر بروز بیماری سرطان تنفسی فوت نمودندتنفس خودم هم به دشواری صورت میگیرد که پزشکان علت آن را استشمام بوی زننده وتند گازهای حاصله در منطقه می دانند و ارزیابی قیمت منزلمان هم چهل میلیون تومان توسط ارزیاب تعیین قیمت شده و گفته اند که باید برای انتقال چهل میلیون تومان دیگر پول بدهید تا بتوانید صاحب خانه شوید که بعلت مشکلات مالی نتوانستم و اکنون با این احوال باید نظاره گر آینده مبهم خود باشم. رضا اورک رشته سخن را به دست می گیرد و با گلایه می گوید:
مرگ پدرم بر اثر همین مسئله جابجایی صورت گرفت چرا که برای تعیین تکلیف منزل خویش به ادارات سرکشی می نمود ولی هر مسئولی از جواب دادن شانه خالی می کرد و در نهایت پدرم در خیابان سکته کرد0 اورک می گوید از سویی ویرانه های بجا مانده بهترین کمینگاه برای سارقین شده و بوی زننده گاز از دل زمین باعث می شود با روشن نمودن آن شاهد شعله ور شدن آتش از دل زمین در منطقه باشیم0 فاطمه حلاجی نیز از فوت شوهرش بر اثر سرطان ریه می گوید و این که دخترش به بیماری ام اس مبتلا است و خود دچار بیماری آسم می باشد. کبری صالحی دیگر ساکن شهروند مناطق آلوده از مرگ زودهنگام شوهرش بر اثر سرطان خبر می دهد و این که خود نیز دچار مشکل تنفسی است و تاکنون بر اثر ناراحتی قلبی علاوه بر عمل چندین آنژیوگرافی و جاسازی بالون به سختی تنفس می نماید و . وعده هایی که عمل نگردید… در راستای تحقق خواسته های اولیه و بر حق ساکنین مناطق آلوده از سوی مسئولین تاکنون وعده های طلایی بسیاری را شنیده ایم ولی خلف وعده و عدم پایبند بودن به اینگونه وعده ها و آنچه که بیشتر زمینه ساز بی اعتمادی مردم و دلسردی آنها از مسئولین شده این است که خود را خادم دولت و خدمتگزار مردم می دانند اما به وعده هایی که داده اند عمل ننموده اند که در این راستا سری به مصاحبه بعضی از مدیران ارشد استان در روزنامه رسالت روز پنجشنبه مورخه هیجدهم مهر ماه 92 در صفحه دوازده می زنیم و می خوانیم 0 سید کریم حسینی معاونت وقت سیاسی و اجتماعی استانداری خوزستان در پاسخ به این سئوال پیرامون بلاتکلیفی مردم و راکد ماندن طرح در سال جاری اظهار داشت خوشبختانه هم پیمانکاران و هم کارگران این پروژه به خوبی آگاه هستند که مراحل اتمام این پروژه که بنا به دستور مقام معظم رهبری مجدداً آغاز شده است راه خودش را طی می کند و قطعاً پروژه مسکونی معروف به هوانیروز تکمیل و به خانواده ها و صاحبان املاک تقدیم خواهد شد0 سید کریم حسینی پیرامون ناراحتی کارگران شاغل با توجه به تعطیلی و راکد ماندن طرح بدلیل عدم تزریق اعتبارات از سوی وزارت نفت یعنی متولی اصلی وبلاتکلیفی ساکنین مناطق آلوده در ادامه مصاحبه اش چنین گفت: تبدیل شدن صورت وضعیت های پیمانکاران به پول کمی به تأخیر افتاده است وبا نقد کردن این صورت وضعیت ها مجددا پول درمجرای هزینه های لازم برای اتمام پروزه هاوتحویل به متقاضیان قرار خواهدگرفت ومطمئن باشند که پروزه باتزریق اعتبارات ازسوی وزارت نفت شروع می شود.ایزدپناه فرماندار وقت مسجدسلیمان هم در بخشی از سخنانش اظهار داشته بود: صورت وضعیتب با مبلغ هفت تا هشت میلیارد تومان توسط پیمانکار یعنی بنیاد مسکن بعد از اتمام این فاز از کار تحویل شرکت نفت شده است و تا تبدیل شدن این حجم از اعتبار به وجه نقد، کمی زمان لازم است ولی جای نگرانی نیست. فرمانداری وقت شهرمان با اشاره به این که خللی در اجرای پروژه نبوده گفته بود: از 1400 واحدی که کار آن شروع شده تعداد 310 واحد آن کاملاً تکمیل شده و تا پایان سال 92 تعداد 690 واحد دیگر از سوی پیمانکار تحویل خواهد شد و به مالکان تقدیم خواهد شد. فرماندار وقت شهرمان توضیح داده بود که 310 واحد آماده شده و آماده سکونت است و وزارت نفت پولی را که ارتش بعنوان مالک زمین ها مطالبه کرده آماده پرداخت به ارتش کرده است که بلافاصله اسناد این زمینها و املاک هم به نام صاحبانیعنی شهروندان مناطق آلوده مسجدسلیمان زده می شود0 وی در ادامه گفته بود نباید فراموش کنیم که این پروژه بزرگ بنا بر دستور مقام معظم رهبری در دیدارشان از استان شروع شد و جدیت کار در این پروژه را خواستار شده بودند0 مهندس حمید بورد مدیر عامل شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب نیز در پاسخگویی به مسائل فوق از جمله راکد ماندن طرح و تقبل وزارت نفت در بازپرداخت دیون خود برای ادامه کار و در نهایت گشایش و مراحل تحویل به متقاضیان مناطق آلوده اظهار داشته بود : ما نه پیمانکار بوده و نه کارفرما بلکه می خواهیم در حل و تکمیل این پروژه کمک کنیم و برای این منظور 120 میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفتیم.
مهندس بورد مدیر عامل شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب پیرامون پرداختی این وزراتخانه به مجری طرح یعنی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی اظهار داشته بود. تاکنون 85 میلیارد تومان از این تعهد را پرداخت نموده و بقیه اعتبار و دیون بدهی قطعاً طبق برنامه کاری پرداخت خواهد شد و جای نگرانی برای صاحبان این املاک و یا کارگران وجود ندارد.
مدیر عامل شرکت مناطق نفت خیز جنوب سخنانش را اینگونه به پایان رسانده بود : مدت زمان زیادی تا اتمام پروژه باقی نمانده است و صورت وضعیت ها به نقدینگی تبدیل می شود و کار پیشرفت خوتاهد کرد و مردم مسجدسلیمان بدانند ما به تعهدات خود عمل می کنیم0 مهندس محمد خانچی مشاور مدیر عامل مناطق نفت خیز جنوب که مدت زمانی بعنوان فرماندار مسجدسلیمان برتمام جوانب کاری اشراف کامل داشته و بر نقاط ضعف و قوت به خوبی واقف بوده نکات ظریفی را پیرامون این مسائل عنوان می نماید.
وی بر ضرورت تکمیل و اتمام پروژه اشاره و حرفه های دیگر مدیران دال بر تأخیر در پرداخت اعتبارات جهت پروژه های فوق را امری عادی می داند و می گوید : به محض مطالعه صورت وضعیت ها از سوی وزارت نفت اعتبارات جدید تزریق خواهد شد و کار دچار وقفه نمی شود و وزارت نفت به هیچ دلیل و عنوانی دنبال وقفه و تأخیر در کار نیست0 مهندس خانچی در بخشی دیگر از سخنانش آورده بود: حتی اگر در مورد پروژه های مهم نفتی که با کار جدی ما هم مرتبط باشد تأخیر ایجاد شود مدیران نفت اجازه نمی دهند این وقفه ها و تأخیرها در مورد پروژه مسکونی مناطق آلوده در شهرستان مسجدسلیمان انجام پذیرد و هر چه سریعتر اعتبار را به کار تزریق می کنند مشاور مدیر عامل مناطق نفت خیز جنوب و مدیر این پروژه اشاره ظریفی به طرح فوق می نماید که جواب آن به مدیران ارشد همچون وزارت نفت و هوانیروز برمی گرددچرا که ایشان با لحن گلایه عنوان نموده:
چرا به محض اتمام مراحل ساخت 310 واحد از 1400 واحد که طی مراسمی با حضور مسئولین ارشد مملکتی و استانی گشایش یافت جابجایی و انتقال ساکنین مناطق آلوده به واحدهای مربوطه صورت نپذیرفت و هنوز این واحدها خالی از سکنه می باشند که اگر این 310 واحد مهیا شده توسط شهروندان پر می شد قطعاً تأثیرات اجتماعی خاص خود را در منطقه نشان میداد و روند اتمام کار به بهترین شکل در این جابجایی مطلوب کمک می کردکه متأسفانه سئوال جدی بی پاسخ باقی مانده که چرا این جابجایی صورت نگرفت تا شاهد تحولات بهترب باشیم مهندس خانچی که بعنوان مدیر پروژه فوق از سوی مدیر عامل نفت خیز جنوب مسئولیت پیگیری مساله مذکور را داشته در پایان گفته بود : به زودی اعتبارات جدید پرداخت می شود و کار به شکل بهتری ادامه پیدا می کند چرا که ما هم تأخیر را نمی پذیریم ولی جای نگرانی نیست0.
مهندس شهیدزاده مدیر کل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی خوزستان که مجری طرح فوق بوده هرگونه کم کاری ، رکود ، تعطیلی و …… در پروژه را به دلیل عدم تزریق اعتبارات مصوب مربوطه دانسته و گفته بود : تأخیر در پرداخت بدهی های مربوطه علت راکد ماندن و یا مسبب اصلی عدم نقل و انتقالات بوده است هرگونه تعلل و رکود و دیگر مسائل مربوطه به این طرح عدم تزریق اعتبارات و یا به عبارتی بدهی مصوب شده وزارت نفت به بنیاد مسکن انقلاب اسلامی خوزستان بوده است و در این میان هر روز مجرای تنفس و دریچه قلب ساکنین تنگ تر و کندتر می شود و براستی چه کسی جوابگوی این همه بی توجهی به خواسته مردمانی است که مجبور به زندگی در مناطق آلوده به نفت و گاز هستند.
واقعا تبعیض آشکار تر از این؟
تا کی ما باید این تبعیض ها رو تحمل کنیم؟؟