باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان: جگرم سوخت وقتی جسم بی روح عزیزم را با قلبی تکه تکه در آغوشم نهادند. نامش هستی بود دختری شاد خندان که هر جا می رفت جز شادی با خودش به ارمغان نمی برد و حالا بر اثر یک رسم اشتباه و لحظه ای غفلت سرد خاموش در آرامگاه ابدیش خوابیده است. شاید هستی با خونش این رسم شوم را بشوید و برای همیشه از صحنه روزگار پاک نماید.
غلامرضا اسدی فارسانی– عموی هستی
پرونده ويژه/هستی ام دوباره لبخند بزن(4)
باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان: جگرم سوخت وقتی جسم بی روح عزیزم را با قلبی تکه تکه در آغوشم نهادند. نامش هستی بود دختری شاد خندان که هر جا می رفت جز شادی با خودش به ارمغان نمی برد و حالا بر اثر یک رسم اشتباه و لحظه ای غفلت سرد خاموش در آرامگاه ابدیش خوابیده […]
لینک کوتاه : https://www.rouyeshzagros.ir/?p=9838
- ارسال توسط : سعيد مرادي
- 129 بازدید
- 2 دیدگاه
با عرض سلام . خانمها و اقایان ، همشهریان و همتباران . لطفا از این رسمهای احساسی و لحظه ای دست برداریم و رسمهای نیکوتر را برای سرزمینمان (مالمون) ایجاد کرده و به ارمغان بیاوریم . از جمله رسم تلاش ،پشتکار ،کارآفرینی ،رسم کتاب هدیه دادن به همدیگر ، نیکو به همدیگر نگریستن . پس انداز برای فرزندان ایجاد کردن ( معنوی و مادی ) ، ورسمهای دیگر که بتوان این تابوی خشک و بد فرمی را از منطقه ما دور کند و تولید ، نوآوری و صادرات محصولات از جمله فرش ،گلیم ، گبه ، ماهیان سردابی ، مرغ بسته بندی ،(استفاده از آب پشت سدها و دریاچه آنها برای ایجاد قفسهای تولید ماهی و گردشگری پشت سدها و ایجاد جزیره های گردشگری پشت سدها و…) خلاصه از یک جای باید شروع کرد ..انشا…
با عرض تسلیت خدمت خانواده ی هستی. به خدا حتما باید جون آدم های بی گناه گرفته بشه تا بلکه بعضی ها بفهمند بعضی کارهاشون ……است . بیچاره خانواده ی هستی خدا صبرشون بده که دختر نازوقشنگشون فدای رسوم بی معنی شده. روحش شاد